شاید شما هم در مورد نوشتن سده یا صده دچار شک شوید که کدام املا درست می باشد ، در این مطلب معنی هر واژه را بررسی میکنیم تا در هر مورد از املای صحیح استفاده کنیم . ( سده یا صده ? )
املای صحیح این واژه « سده » میباشد ، و « صده » املای اشتباه است . املای قدیمی عدد 100 به صورت « سد » بوده است اما به مرور زمان برای جلوگیری از اشتباه با واژه « سد » به معنی آب بند املای آن تغییر کرده است .
سده به معنی قرن ( یک صد سال ) میباشد .
معنی سده
سده در لغتنامه دهخدا
سدت. [ س ُدْ دَ ] (از ع ، اِ) سدة. بیماریی که سبب بستن راه تنفس شود :
مدتها در مضایق آن سدت و مفالق آن کربت بماندم. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 17). رجوع به سدة شود.
|| در خانه : و این حسنه با سوابق ایادی و عواطف و سوالف عوائد و عوارف که در مدت عمر از ساحت جلال و سدت انعام و افضال او یافته ام مضاف کردم. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 8).
معنی سده در فرهنگ معین
سده(سَ دَ یا دِ) (اِمر.) ۱ – یک صد سال ، قرن .۲ – نام جشنی منسوب به هوشنگ ، دومین پادشاه پیشدادی که آن را در روز دهم از ماه بهمن برگزار می کنند.
(سُ دَّ) [ ع . سدة ] (اِ.) ۱ – آن چه که بر آن نشینند مانند منبر. ۲ – در خانه ، پیشگاه . ۳ – رواق خانه .
معنی سده در فرهنگ عمید
سده
۱. درگاه، پیشگاه.
۲. صندلی بزرگ شبیه منبر که بر آن بنشینند.
۳. (پزشکی) چیزی که در روده گیر کند و مانع خروج مدفوعات شود.
۱. = قرن
۲. [قدیمی] جشنی که ایرانیان قدیم در روز دهم بهمن می گرفتند و در شب دهم بهمن آتش بسیار می افروختند و بر گرد آن شادی می کردند:
شب آمد بر افروخت آتش چو کوه / همان شاه در گرد او با گروه
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد / سده نام آن جشن فرخنده کرد
ز هوشنگ ماند این سده یادگار / بسی باد چون او دگر شهریار
(فردوسی: ۱/۳۰ حاشیه).
۳. [قدیمی، مجاز] آتش.
کلمه : سده تلفظ : sade
/sade/اشتباه تایپی : sni سده به انگلیسی : century (اسم) نقش : اسم
چرا سده با سین نوشته میشود ?
پیرو توضیحات فوق میدانیم که عدد 100 در گذشته با املای « سد » نوشته میشد ، ولی برای جلوگیری از اشتباه با واژه « سد » به معنی مانع و آب بند آن را به « صد » تغییر دادند ، واژه سده مانند واژه سد دچار تغییر نشده است و هنوز با « سین » نوشته میشود .
واژه سد در اشعار قدیمی
از بهر چه در مجلس جانانه نباشم
گرد سر آن شمع چو پروانه نباشم
بیموجب از او رنجم و بیوجه کنم صلح
اینها نکنم عاشق دیوانه نباشم
سد فصل بهار آید و بیرون ننهم گام
ترسم که بیایی تو و در خانه نباشم
بیگانه شوم از تو که بیگانه پرستی
آزار کشم گر ز تو بیگانه نباشم
وحشی صفت از نرگس مخمور تو مستم
زانست که بی نعرهٔ مستانه نباشم
وحشی بافقی
عالی
خیلی خوب بود