حتما برای شما هم پیش آمده است کلمات مسبوق، مسبوق به سابقه و… را در نامه های اداری و اخبار مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید ، در این مطلب معنی دقیق این کلمات را مرور میکنیم . ( مسبوق به سابقه یعنی چه ? )
مسبوق به سابقه
- دارای پیشینه
- دارای سابقه
- امری که قبلا هم اتفاق افتاده است
- پیشینه دار
عبارت : | مسبوق به سابقه |
اشتباه تایپی : | lsf,r fi shfri |
مسبوق به سابقه به انگلیسی : | precedent |
تلفظ مسبوق | /masbuq/ |
معنی مسبوق
- (صفت)مقدم
- ماقبل
- گذشته
- پیشینه دار
- پیش شده
- آغاز شده
- پیش از این
- سابقا
کلمه : | مسبوق |
اشتباه تایپی : | lsf,r |
آوا : | masbuq |
نقش : | صفت |
معنی مسبوق در لغتنامه دهخدا
مسبوق. [ م َ ] (ع ص ) نعت مفعولی از مصدر سبق. رجوع به سبق شود. || آنکه کسی یا چیزی بر او سابق شده باشد. (غیاث ) (آنندراج ). پیش شده : نحن قدرنا بینکم الموت و ما نحن بمسبوقین. (قرآن 60/56). علی أن نبدل خیراً منهم و ما نحن بمسبوقین.(قرآن 41/70).
|| گذشته. (غیاث ) (آنندراج ). پیش رفته. پیشی گرفته. مقابل سابق. مؤخر. به دنبال درآمده : همی گوید بوالفضل… که این فصل از تاریخ مسبوق است بر آنچه بگذشت در ذکر لیکن در رتبه سابق است. (تاریخ بیهقی ص 89).
|| از پیش آگاه شده. باخبر و آگاه و مطلع. (ناظم الاطباء).
*مسبوق کردن ؛ آگاه کردن. (ناظم الاطباء).
*مسبوق بودن ؛ آگاه و باخبر بودن. (ناظم الاطباء).
|| نزد فقها، کسی را گویند که رکعت اولی از نماز جماعت را با امام و پیشوا درک نکرده باشد. (کشاف اصطلاحات الفنون ) (از تعریفات جرجانی ).
معنی مسبوق در لغتنامه معین
مسبوق(مَ) [ ع . ] (اِمف .)
- سبقت گرفته ، گذشته
- آگاه ، مطلع . ، ~ به سابقه آن چه که قبلاً عین یا شبیه آن وقوع یافته باشد.
معنی مسبوق در فرهنگ فارسی عمید
مسبوق
- [مقابلِ سابق] آن که یا آنچه برآن سبقت گرفته اند، پیشی گرفته شده.
- آگاه، مطلع.
- دارای سابقه.