شاید شما هم در مورد نوشتن هال یا حال دچار شک شوید که کدام املا درست می باشد ، در این مطلب معنی هر واژه را بررسی میکنیم تا در هر مورد از املای صحیح استفاده کنیم . ( هال یا حال ؟ املای درست )
فهرست مطالب
هال یا حال ?
معنی هال : آرام، آرامش، سکون، شکیب، صبر، قرار، راهرو، سرسرا ، سالن بزرگ ( اتاقی در ساختمان که اتاق پذیرایی را به اتاقهای خواب پیوند میدهد )
معنی حال : زمان فعلی ، زمان حاضر
هال در لغت نامه دهخدا
هال. (اِ) قرار. آرام. آرامش. سکون. (لغت فرس ) (برهان ) (ناظم الاطباء) (لسان العجم )
املای حال کردن
در لغتنامه دهخدا آورده شده است : حال کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کیف کردن . طرب . شعف . وجد. (غیاث اللغات ). || در تداول عامه ٔ فارسی زبانان ، لذت بردن از ساز و آواز رامشگر و امثال آن . لذت بردن از سماع یا منظر خوبرویی.
دیشب نظر در آینه ٔ خط و خال کرد
خال و خطی بدید که افتاد و حال کرد.
شانی تکلو.
مجنون در آسمان چو قمر دید حال کرد
گویا کماج خیمه ٔ لیلی خیال کرد.
آصفی .
واژه هال در اشعار فارسی
گمان مبر که مرا بی تو جای هال بود
جز از تو دوست گرم خون من حلال بود.
دقیقی.
از ناله ٔ قمری نتوان داشت سحر گوش
وز غلغل بلبل نتوان داشت به شب هال.
فرخی.
دیر نپاید به یکی حال در
این فلک جاهل بی خواب و هال.
ناصرخسرو.
این باز سیه پیسه نگر بی پر و چنگال
کو هیچ ز آرام همی یابد و نه هال.
ناصرخسرو.
اگر زلفش ببرد آرام و هالم
که برد از زلف او آرام و هالا .
عنصری (از لسان العجم ).
نهال خواب مرا آب دیده برد چنانک
نه خواب ماند مرا و نه هوش ماند و نه هال.
سوزنی (از لسان العجم ).
شهر هال
شهری در انگلستان در ناحیه یورکشایر واقع در محل التقای رود همبر با رود هال که ۲۵۸٠٠٠ تن سکنه دارد. بندری مهم و مرکز صنایع غذائی و شیمیائی و تهیه منسوجات و آهن و فولاد است .
درد و بلاتون توی سر دشمناتون
بهترین سایت دنیا نورگرام هست