شاید شما هم در مورد نوشتن هول دادن یا هل دادن دچار شک شوید که کدام املا درست می باشد ، در این مطلب معنی هر واژه را بررسی میکنیم تا در هر مورد از املای صحیح استفاده کنیم . ( هول دادن یا هل دادن ? )

املای صحیح « هل دادن » می‌باشد ، و « هول دادن » املای اشتباه است .

توجه داشته باشید « هِل » یک گیاه خوشبو می‌باشد و ربطی به فعل هُل دادن ، ندارد .

املای هل دادن

هل دادان

هل دادن به این معنا میباشد که جسمی را به سمت جلو سراندن یا نیرو به آن وارد کردن ، به پیش راندن ، ازخود راندن و….

تلفظ هل دادن

معنی هل دادن در لغتنامه دهخدا

هل دادن. [ هَُ دَ ] (مص مرکب ) در تداول ، با فشاری دفعی چیزی را یا کسی را افکندن. (یادداشت مؤلف ). به سویی راندن . تنه زدن .

معنی هول دادن

مترادف و هم معنی هول :

  • اعراض
  • بیم
  • پروا
  • ترس
  • خوف
  • دهشت
  • رعب
  • وحشت
  • هراس
  • شتاب
  • شتابزدگی
  • عجله
  • هولخوف
  • ترس
  • هراس
  • بیم

جمع هل = اهوال .

( مصدر) ایجاد ترس کردن یا نقل خبری وحشت آور و امثال آن .

معنی هول دادن در لغتنامه دهخدا

هول دادن. [ هََ / هُو دَ ] (مص مرکب ) دفعةً تکان دادن کسی را به قصد افکندن او و بیشتر از جای بلند به گودال و جایی پست ، و ظاهراً این معنی بسبب بیمی که از افکندن کسی او را حاصل آیدبرخاسته است.

|| تهدید کردن. ترسانیدن .

هول دادن

لغت نامه دهخداهول. [ هََ ] (ع اِ) ترس از کاری که راه آن دریافته نشود. (ازاقرب الموارد). ترس. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (دهار)(برهان ). خوف. بیم. (برهان ). هراس. رعب. وحشت. هیبت. (آنندراج ). مخافت. (از اقرب الموارد) :

زان روز که پیش آیدت آن روز پر از هول
بنشین و تن اندرده و انگاره به پیش آر.؟

(فرهنگ اسدی ).

آن روز در آن هول و فزع بر سر آن جمع
پیش شهدا دست من و دامن زهرا

ناصرخسرو


  • هول زدن : شتاب و عجله کردن در خوردن چیزی و امثال آن. (یادداشت مرحوم دهخدا).
  • هول شدن : ترسیدن. دستپاچه شدن. (یادداشت مرحوم دهخدا).
  • هول کردن : ترسیدن. دستپاچه شدن. سخت ترسیدن از چیزی بد و مانند آن نزدیک بیهوش شدن. (یادداشت مرحوم دهخدا).
  • هول کردن کسی را : او را دستپاچه کردن.
  • هَول ٌ مُهَوِّل : تأکید است. (اقرب الموارد).
  • هول نشستن بر : ترس نشستن بر. (منتهی الارب ).
  • هول و تکان ؛ ترس و هراس. ترس و لرز.
  • هول هائل : تأکید است چون لیل لائل. (اقرب الموارد).
کلمه : هول دادن
اشتباه تایپی : i,g nhnk

از هول حلیم تو دیگ افتادن

گویند در روزگاران قدیم مردی فربه زندگی می کرد که علاقه زیادی به خوردن داشت که بیشتر وقتش صرف خوردن و آشامیدن می شد. یک روز مرد که به بازار رفته بود به خانه برگشت همسرش از او پرسید مرد چه شده امروز زود به خانه آمده ای مرد گفت شنیده ام که امروز همسایه حلیم می پزد آمده ام که حلیم بخورم .

وقتی که بوی حلیم همسایه به مشامش رسید سریع به خانه همسایه رفت ولی از بس که عجله کرده بود فراموش کرد که دیگی همراه خود بیاورد تا با خود حلیم ببرد ولی چون ظرفی نداشت رفت بالای دیگ و با قاشق شروع به خوردن کرد ولی وقتی دید فایده ندارد و چون بسیار هول کرده بود که مبادا نتواند به اندازه کافی حلیم بخورد با دو دست سرگرم خوردن شد و چنان بر سر دیگ خم شده بود که به ناگاه درون دیگ افتاد و مردمان با خنده و با صدای بلند گفتند بیچاره این مرد از هول حلیم افتاد توی دیگ…

منبع

از هول حلیم افتاد تو دیگ به انگلیسی چی میشه؟

یکی از جملاتی که می شود به کار برد عبارت زیر است که به معنی عجله باعث اتلاف می شود :

Haste makes waste

جمله زیر هم می توان برای توضیح بهتر به کار برد :

Be careful! You might lose before you could gain anything

هول دادن به انگلیسی

English   فارسی
barge
hustle
impel
jostle
press
push
   هل دادن
shove   هل دادن با فشار
hustle
jostle
push
shove
   هل
cardamom   هل
pusher   هل دهنده
to give
to pay
to offer
to yield
to present
   دادن
divorce   طلاق دادن
blink
signal
   علامت دادن
permit   فرصت دادن
command
decree
direct
instruct
order
require
   فرمان دادن

هل دادن به عربی

متن اصلیمعنی
اسلقهل دادن
اسلق
خطف
دفعة
زحام
عتلة
عقبة
وکزة
هل دادن
خطفهل دادن
دفعة هل دادن
زحام هل دادن

موارد مشایه

بغل یا بقل ?

عجالتا یا اجالتا ?

مشغول الذمه یا مشمول الذمه ?

تاق یا طاق ?

غلتان یا غلطان ?

به این پست امتیاز بدید...

خیلی ضعیف/ضعیف/متوسط/خوب/عالی

میانگین امتیازات :5 تعداد آرا: 59

هنوز کسی رای نداده...




طراحی سایت بیوگرافی شما
یکبار هزینه برای 5 سال
آدرس دلخواه شما با پسوند .ir