شاید شما هم در مورد نوشتن اهتمام یا احتمام دچار شک شوید که کدام املا درست می باشد ، در این مطلب معنی هر واژه را بررسی میکنیم تا در هر مورد از املای صحیح استفاده کنیم . ( اهتمام یا احتمام ? )
املای این واژه به معنای مورد نظر شما بستگی دارد . اگر معنای تلاش و کوشش مد نظر شماست املای آن « اهتمام » میباشد . و اگر معنای بی خوابی در شب بر اثر ناراحتی است املای آن « احتمام » است . در ادامه به بررسی معنی هر واژه میپردازیم .
توجه : در تصویر فوق به دلیل رایج بودن واژه « اهتمام » و معنی مورد نظر از آن تیک سبز جلوی اهتمام درج شده است به ندرت پیش میآید کسی واژه « احتمام » را به کار ببرد .
فهرست مطالب
اهتمام
اهتمام به معنی گوشش کردن در کاری است و همچنین میتوان واژه های زیر را برابر با واژه اهتمام دانست :
- مجاهدت
- مساعی
- تیمارداری
- دلبستگی
- غمخواری
- همت گماری
- تقلا
- تکاپو
- تلاش
- جدیت
- جهد
- سعی
- کوشش
- پشتکار
- دل بستن به تیمار داشتن غمخواری کردن توجه کردن
اهتمام اهمیّت دادن و مورد عنایت و توجّه قرار دادن را اهتمام گویند.
مثال :
- حسب عنایت و اهتمام ریاست جمهور محترم ، این پروژه پس از سال ها وقفه به سرانجام رسید .
- با توجه به علاقه و اهتمام بسیاری که در مسابقات از خود نشان داده اید شما را برترین ورزشکار این دوره از مسابقات معرفی میکنیم .
معنی اهتمام در لغتنامه دهخدا
اهتمام. [اِ ت ِ ] (ع مص ) اندوه مند شدن. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اندوهگین شدن. (تاج المصادر بیهقی ). اندوه خوردن. (مقدمه ٔ لغت میرسید شریف ص 2).
|| غمخوارگی کردن. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). تیمار داشتن. (مجمل اللغة) (تاج المصادر بیهقی ).
|| در کاری همت برگماشتن و توجه کردن. کوشش کردن. (از کشف و صراح و منتخب بنقل غیاث اللغات ) (آنندراج ). سعی در هر کاری. عنایت. اعتناء. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). کوشش. سعی. جهد. کوشش فراوان. تدبیر. (ناظم الاطباء) :
ارجو که بسعی و اهتمام تو
زین غم بدهد خلاص دادارممسعودسعد
معنی اهتمام در لغتنامه معین
اهتمام(اِ تِ) [ ع . ] (مص ل .) ۱ – توجه کردن . ۲ – کوشش کردن . ۳ – تیمار داشت .۴ – کوشش ، ج . اهتمامات .
معنی اهتمام در فرهنگ عمید
اهتمام :
۱. همت گماشتن بر امری، کوشش کردن در کاری.
۲. کوشش فراوان.
معنی احتمام در لغتنامه دهخدا
احتمام. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) اندوهگین شدن بشب و بخواب نرفتن از اندوه. بیخواب ماندن.
|| گرم نشدن چشم و بی خواب ماندن بی آنکه درد باشد.
معنی احتمام به فارسی
احتمام : اندوهگین شدن بشب و بخواب نرفتن از اندوه .
کلمه : احتمام اشتباه تایپی : hpjlhl