ادبیات بومی یا اقلیمی به ادبیات شکل گرفته بر اساس یک زبان یا گویش در سرزمین بخصوصی اطلاق میشود که غنای ادبیاتی داشته باشد و به بیان فرهنگ آن سرزمین پرداخته باشد . کشور عزیزمان ایران دارای یک ادبیات بومی کلی به زبان فارسی میباشد و همچنین دهها مورد ادبیات بومی که در استان ها و نواحی داخلی ایران شکل گرفته اند . به عنوان مثال ادبیات بومی بر اساس لهجه و فرهنگ لری در برخی از نواحی ایران شکل گرفته است که آن را میتوان به خودی خود یک ادبیات بومی دانست .
ادبیات بومی
همان طور که تا اینجا متوجه شدیم ادبیات بومی مربوط به یک زبان یا گویش در یک منطقه جغرافیایی میباشد . ادبیات بومی را در مقیاس کشور ها و حتی بزرگتر از آن میتوان در نظر گرفت به عنوان مثال ادبیات بومی زبان عربی که در تعداد زیادی از کشور های عربی رایج است . اما هر کدام از کشور های عربی ادبیات بومی ، زیر مجموعه ادبیات بومی اصلی ( عربی ) خود دارند به عنوان مثال ادبیات بومی لبنان با ادبیات بومی عراق تفاوت های اساسی دارد .
ادبيات بومي يکي از شاخه هاي ادبيات است که در آن نويسنده داستان يا شعر خویش را در قالب فرهنگ ، آداب و رسوم محلي، گويش ها، شرايط تاريخي، اقليمي، باورها و سنت هاي خاص آن منطقه مطرح مي کند.
داستان در ادبیات بومی
نویسنده ای درباره ادبیات اقلیمی می نویسد: « رمان ناحییه ای » (Novel Regional) رمانی است که به کیفیت مختصات
جغرافیایی بومی و ناحیه ای وفادار بماند و بر محیط و قلمرو خاص تمرکز یابد.
در رمان ناحیه ای، قلمرو مردمانی که در آن زندگی می کنند به عنوان پایه و شالوده ی داستانی به کار گرفته شده است. صحنه ی وقوع داستان احتمالا در شهرکی، روستایی یا ایالتی قرار دارد و نویسنده می کوشد به درستی و صحت، آداب و سنن، باورها، اعتقادات و فرهنگ مردم و تاریخ را نشان دهد.
در رمان و داستان بومی و ناحیه ای توجه به بسیاری از توضیحات و مختصات محلی از جمله نحوه ی لباس پوشیدن، صحبت کردن
و آداب و رسوم می شود. این مختصات به عنوان پایه و اساس داستان به شمار می آید، به طوری که اگر ناحیه ی وقوع داستان را
به محل دیگری منتقل کنیم، اساس و بنیاد داستان به هم می ریزد و حقیقت مانند آن دچار زیان می شود.
در رمان ناحیه ای مقتضیات زیستی و محیط بومی در زندگی مردم عمیقاً تأثیر می گذارد و در زندگی و سرنوشت آنان دخالت میکند .
ویژگی های ادبیات بومی
برای آنکه یک ادبیات بومی در یک منطقه جغرافیایی شکل بگیرد شرایط زیر لازم میباشد:
- یکسان بودن زبان ، گویش ، اصطلاحات و…
- اشتراک آئین ها ، مراسمات ، باور های معنوی ، پوشش مشابه و…
- وجود تاریخ مشترک مثلا جنگ ها ، حکومت ها ، تغییرات سیاسی در سراسر آن جغرافیا .
- قهرمان های ملی و میهنی مشترک
- ویژگی های جغرافیایی مشترک مثلا ادبیات شکل گرفته در اطراف رود نیل یک ادبیات بومی بخصوص است .
- مشابه بودن تغذیه افراد در یک جغرافیا
- مشابه بودن زراعت و تجارت در یک جغرافیا
- مصیبت های مشترک مثل بلایای طبیعی و حمله نیرو های خارجی
با توجه به موارد فوق میتوان تا حدود زیادی ادبیات بومی مختلف را از یکدیگر تفکیک کرد اما در موارد جزئی تر گاهی تفکیک سخت میشود .
به عنوان مثال هر کسی به آسانی ادبیات بومی ایران و چین را تفکیک میکند . اما اگر در ادبیات بومی کردی ، برای تفکیک کردی و کرمانج به تخصص بیشتری نیاز است . حال تصور کنید در زبان فارسی ادبیات بومی یزد و تهران را بخواهیم تفکیک کنیم ، قطعا بررسی جزئی نیاز خواهد بود .
انواع ادبیات بومی
- ادبیات بومی عامیانه که خود به 2 نوع مکتوب و غیر مکتوب تقسیم میشود .
- ادبیات بومی مفاخر
ادبیات بومی عامیانه
در ادبیات بومی عامیانه داستان ها از سادگی زیاد برخوردار هستند به نحوی که افراد مختلف با سطح درک کم یا متوسط هم با آنها ارتباط برقرار کنند . گاه این داستان ها سینه به سینه منتقل میشوند مانند غصه های مادر بزرگ ها و داستان های کودکانه که در همه کشور ها رایج میباشند و هر کشوری برای خود چند نمونه از این داستان ها را دارد .
ادبیات بومی مفاخر
آن چه مفاخر ادبی یک جغرافیا مکتوب داشته اند با عمق بسیار بیشتر به فرهنگ یک جامعه میپردازد . به عنوان مثال فردوسی در شاهنامه فرهنگ کهن و اسطوره های ایران را با اشعار زیبا ، برای همیشه ثبت کرده است.
وسعت ادبیات بومی
بدیهی است هرچه ادبیات مورد نظر وسیع تر باشد ، امکان جذب مخاطب بیشتر خواهد شد ، به عنوان مثال باباطاهر که اشعار محلی می سرود تا اندازه سعدی و حافظ شناخته نشده است .
یا حتی شاهنامه که در میان ایرانیان و غیر ایرانیان مطرح است به علت پرداختن به ادبیات بومی سراسر ایران اینگونه مورد استقبال قرار گرفته است و گرنه در مورد هر ناحیه از ایران قهرمان های اسطوره ای زیادی مکتوب شده اند که هیچکدام با رستم که اسطوره تمام ایران هست قابل مقایسه نیستند .
علاوه بر شعر، داستان ها و مثل های قومی نیز موجود هستند که با وجود داستان قوی از محبوبیت زیادی برخوردار نیستند.
تحقیق در مورد ادبیات بومی
واقعیت در خلاء اتفاق نمیافتد بلکه ظرف زمانی و مکانی خاص خود را میطلبد ، یعنی واقعیت پدیده ای تاریخ و اجتماعی است که با جریان های متضاد دائما دستخوش تغییر و تحول می گردد .
از آنجایی که تفکر ، فلسفه ، دین ، قانون و هرگونه فعالیت انسان محصول شرایط او در یک مکان و زمان خاص میباشد نمی توان ویژگی های بومی را از روایتگری های ادبیات نادیده گرفت .
ادبیات بومی در سطح جهان از قرن 19 میلادی جدی شد اما در ایران تا دهه 1320 بومی گرایی در ادبیات خیلی چشمگیر نبود . تاثیرات جریان روشنفکری ملی گرا که ریشه هایش را میتوان از دوران مشروطیت دید آشفتگی های دوران پهلوی دوم را بخوبی با اصول ادبیات بومی درآمیختند .
دیکتاتوری محمدرضا پهلوی ادبیات ایران را نیز وارد دوران سیاهی میکند. این اوضاع که حدودا 4 دهه ادامه داشت کانون های اجتماعی و فرهنگی ایران را بطور کلی درهم پیچید و انبوه مردم تنها و ترسان روایت های ادبیات بومی را در خفا دنبال میکردند .
نویسندگان شاخص ادبیات بومی معاصر
جمال زاده ، آل احمد و دانشور شاید از گل های خودرویی بودند که در ادبیات بومی آن زمان درخشیدند و صد البته که درخشش اصلی آنها در میان مردم عامی نبود ، زیرا تفکر افرادی مانند آل احمد با آنچه شاه میپسندید بسیار متفاوت بود .
سیمین دانشور پس از مجموعه داستان های « آتش خاموش و شهری چون بهشت » با نگارش « سووشون » خود را در جرگه مهمترین داستان نویسان بومی جای داد. او در خلق این داستان اگرچه از آل احمد تاثیر پذیرفته است اما حتی بیش از آثار آل احمد مورد توجه قرار میگیرد .
سووشون یک نمونه درخشان از رمان بومی گرا در ادبیات فارسی میباشد . ساختار روایی استوار و پراکنده بودن مولفه های بومی در سراسر داستان مهمترین نکاتی است که دانشور در داستان سووشون به آنها دست پیدا کرده است ولی بسیاری از داستان های بومی در آنها به شدت لنگ میزنند.
احمد محمود ، محمود دولت آبادی و غلامحسین ساعدی از نویسندگان دیگری هستند که در داستان های متعدد به موضوع بومی گرایی توجه نشان داده اند و به سبب انتخاب روستا به عنوان مکان در بسیاری از داستان ها رنگی اقلیمی نیز به داستان های خود داده اند .
ابراهیم گلستان که در دهه 1320 بیشتر درگیر مسائل حزبی و پس از آن سرخوردگی از حزب و کار حزبی است در دهه چهل بخصوص با نوشتن « اسرار گنج » در جرگه نویسندگان بومی قرار میگیرد .
توجه مراسمات در ادبیات بومی
در گذشته مراسم متفاوتی به نام ختنه سوران، حنابندان، جشن نامزدی و تمهیداتی برای میوه درختان، دعای باران ، رونق و ازدیاد محصول زراعی، آیین های ویژه ی برگزاری کشتیها و ورزشهای محلی و… برگزار میشد که به تقریب، عموم مردم در آنها شرکت میکردند اما این آداب و مراسم به تدریج کمرنگ شده و احتمال بسیار دارد که در آینده از بین برود.
به همین دلیل ادبیات بومی با ثبت این مراسمات میتواند آنها را از مسیر نابودی خارج کند . به عنوان مثال مراسم سووشون با رمان سووشون در اذهان عمومی پررنگ و ماندگار شد .
فراموش نشدن گذشته تلخ
به عنوان مثال تا چند دهه پیش در ایران، یکی از مسائل مهم سیاسی و ادبی خودسری و ستمگری خوانین نسبت به مردم عشایر و روستا بود، این خوانین با حمایت دولت در عشیره یا روستا، قوانین خاص خود را که از پدر به ارث برده بودند، به اجرا میگذاشتند. ادبیات بومی برای فراموش نشدن این گذشته تلخ نقش بسیار مهمی دارند.
سخن پایانی
ملت ها با توجه داشتن به ادبیات بومی، فرهنگ خود را فراموش نمیکنند و تحت تاثیر فرهنگ های مهاجم خارجی قرار نمیگیرند . از این رو هر ملتی باید برای حفظ و نشر ادبیات بومی خود کوشا باشد . ما ایرانیان با داشتن فرهنگ چند هزار ساله مسئولیت بسیار سنگینی در این مقوله بر عهده داریم .
اشعار عاشقانه مولانا + عکس نوشته
درود بر شما ادبیان فارسی گو
ادبیات بومی را به درستی آموزش دادید
عالی بود ممنون
سلام با ذکر منبع کپی برداری که اشکالی نداره؟؟؟
من دانش آموزم میخواستم ببینم میتونم ذکر منبع نکنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام
برای استفاده شخصی مانند تحقیق، اشکالی ندارد.
این مطلب خوبی هست
ممنون که زحمت کشیدین.
میشه این مطلب را گسترش هم داد
درود به شرف شما که به فکر ادبیات بومی هستید
در مورد رستم،
رستم پهلوان افسانه ای هست نه پهلوان ایرانیان
بسیار عالی و مفید
زنده باد عالی
خوب بود
عالی
عالی
هی بدک نیست
نه خوب نبود
درجه یک همونیه که دنبالش می گشتم .
برای اشنایی با ادبیات بومی کشورمون مطلب خوبیه
سپاس
مطالب دیگر هم مطالعه کردم اینجا دقیق تر و واضح تر از بقیه بود سپاس
ادبیات بومی، شاخهای از ادبیات است که به فرهنگ، آداب و رسوم، گویشها، شرایط تاریخی، اقلیمی، باورها و سنتهای خاص یک منطقه جغرافیایی میپردازد. این نوع ادبیات توسط مردمی که در آن منطقه زندگی میکنند یا از آن منطقه سرچشمه گرفتهاند، خلق میشود و بازتابدهنده هویت و تجربیات منحصر به فرد آنها است.
ادبیات بومی در سراسر جهان وجود دارد و اشکال مختلفی دارد.
در ایران، ادبیات بومی شامل گویشهای مختلف مانند فارسی، ترکی، کردی، بلوچی، لکی، و غیره میشود. هر کدام از این گویشها، ادبیات غنی خود را با داستانها، اشعار، ترانهها و فولکلورهای منحصر به فرد خود دارند.
ادبیات بومی گنجینهای ارزشمند است که باید حفظ و گرامی داشته شود. با مطالعه و خواندن آثار ادبی بومی، میتوانیم در مورد فرهنگها و تجربیات مختلف بیاموزیم و به درک بهتر جهان کمک کنیم.