حتما برای شما هم پیش آمده است عبارت « زهوار در رفته » را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید ، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم . ( زهوار در رفته یعنی چه ? )
فهرست مطالب
معنی زهوار در رفته
زهوار در رفته یک اصطلاح میباشد به معنی اینکه فرد پیر و ناتوان شده است و یا اینکه وسیله ای کارایی خود را از دست داده است .
ریشه اصطلاح « زهوار در رفته » : در قدیم برای ساخت درب و دروازه های چوبی از نوار های فلزی برای استحکام بخشی بیشتر استفاده میکردند .
این نوار های فلزی را « زهوار » مینامند . وقتی بر اثر کارکرد زیاد این نوار ها از جای خود خارج میشدند دیگر احتمال این هم وجود داشت که قطعات چوبی از جای خود خارج بشوند و به آسانی شکسته شوند . این اصطلاح به این اشاره دارد که فلان فرد یا وسیله مانند دربی است که زهوارش از جایش درآمده و هر لحظه ممکن است به کلی خراب و نابود شود .
تلفظ زهوار در رفته :
مثال برای « زهوار در رفته »
“حتماً پدربزرگ الان کت و شلوار قهوه ای و زهوار در رفته اش را پوشیده و از پشت عینک ته استکانی به ساعت چوبی خیره شده تا بتواند به موقع به ایستگاه راه آهن برسد.”
(منبع: مقالۀ «نگاهی به حوادث حاشیه خطوط راه آهن»، روزنامۀ همشهری، چهار شنبه ۲۶ آذر ۱۳۸۲)
- این ماشین دیگه زهوارش دررفته و آفتابه خرج لحیمه. بهتره بفروشیش و یک ماشین سرحال بخری.
- پیرمرد زهوارش دررفته بود و نای حرکت کردن نداشت.
زهوار در رفته یا زوار در رفته ?
املا و تلفظ درست این اصطلاح « زهوار در رفته » میباشد اما در زبان محاوره به اشتباه « زوار در رفته » گفته میشود . بعضا زوال در رفته هم گفته میشود .
معادل زهوار در رفته
برای عبارت « زهوار در رفته » میتواند عبارت های زیر را جایگزین دانست »
- زرتش قمصور شده
- زرتش در رفته
- تلنگش در رفته
- کهنه
- فرسوده
- مانده
- زهوار در رفته
- مندرس
- خسته و کوفته
- سست از کار افتاده
کلمه: | زهوار در رفته |
اشتباه تایپی: | ci,hv nv vtji |
معنی زهوار
مترادف و معادل واژه زهوار :
- حاشیه
- کناره
- لبه
- زه مانند
- تسمه
- بند، تسمه باریک از چرم یا فلز
- لبه حاشیه کناره
- دیوار
/zehvAr/
معنی زهوار در لغتنامه دهخدا
زهوار. [ زِهَْ ] ( اِ مرکب ) حاشیه ای که از چوب به الوار و جز آن دهند تا آجر را بدان پیوندند در طاق زدن و جز آن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).
لبه. حاشیه. کناره. زوار. ( فرهنگ فارسی معین ).
– زهواردررفته ؛ سخت پیر یا سخت ضعیف. سخت بیکاره و ناتوان : یک کالسکه زهواردررفته. یک پیر زهواردررفته. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).
|| پوست سفید قوسی که بر بن ناخنهاست متصل به طرف انسی. ( یادداشت ایضاً ).
|| چشمه که از زهیدن آبهای بالادست در اراضی پست مجاور ظاهر میشود. ( یادداشت ایضاً ).
|| دیوار. ( فرهنگ فارسی معین ).
معنی زهوار در لغتنامه فرهنگ معین
زهوار (زِ ) (اِمر. ) =
۱ – نوار باریکی از چرم یا چیز دیگر که با آن حاشیه یا کنارة چیزی را دوزند.
۲ – چوب های باریکی که در اطراف چهارچوب در و پنجره کوبند.
معنی زهوار در فرهنگ عمید
زهوار =
۱. باریکه ای از چوب که در اطراف چهارچوب در بکوبند.
۲. [قدیمی] تسمۀ باریک از چرم یا چیز دیگر که بر حاشیه و کنارۀ چیزی بدوزند، تسمه، بند.
۳. (صفت ) [قدیمی] هرچیزی که مانند زه باشد، زه مانند.
زوار در رفته
( صفت ) پیر و فرسوده که کار کردن نتواند .
فرهنگ معین
(زَ. دَ رَ تِ )(ص مر. )(عا. ) فرسوده ، از کار افتاده .
کلمه: زوار در رفته اشتباه تایپی: c,hv nv vtji
زهوار در رفته یعنی چه ?
ممنون بابت اطلاعات مفید