شاید شما هم در مورد نوشتن زمینه یا ضمینه دچار شک شوید که کدام املا درست می باشد ، در این مطلب املای این واژه را بررسی میکنیم تا در هر مورد از املای صحیح استفاده کنیم . ( زمینه یا ضمینه ? )
ضمینه یا زمینه ?
ضمینه یا زمینه یا ظمینه یا ذمینه ?
املای صحیح این واژه « زمینه » میباشد و نوشتن به صورت « ضمینه » نادرست است .
زمینه
مترادف و معادل زمینه:
- اساس
- سابقه
- شالوده
- طرح
- عرصه
- متن
- نقشه
- نمودار
- روی چیزی
- نقشه
- موضوع
- متن
- سطح هر چیز
- متن چیزی از قبیل پرده نقاشی و غیره
- طرح نقشه
/zamine/
معنی زمینه لغتنامه دهخدا
زمینه. [ زَ ن َ / ن ِ ] (اِ) سطح هر چیز. (فرهنگ فارسی معین ).
|| متن چیزی از قبیل پرده ٔ نقاشی و غیره. (فرهنگ فارسی معین ). سطح چیزی غیر از اشکال و صور آن. بوم. متن. مقابل گل. مقابل گل و بته.مقابل حاشیه : قالی زمینه سرمه ای. شال زمینه لاکی. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : یکطرف زمینه ٔ آن (مجسمه ) از دانه های برجسته شبیه تخم کرم ابریشم بود. (سایه روشن صادق هدایت ص 18).
|| طرح. نقشه. (فرهنگ فارسی معین ). طرح. پیکره. گَردَه. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
|| پشتوانه. مایه ٔ اعتبار. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
|| موضوع. (یادداشت ایضاً): در این زمینه کتابها نوشته اند.(یادداشت ایضاً). رجوع به ترکیب های این کلمه شود.
- زمینه دار ؛ در تداول، صاحب اعتبار. دارنده ٔ پایه و اساسی استوار: وکالت فلان در کرمان زمینه دار بود.
- زمینه داشتن ؛ در تداول، مورد قبول بودن کسی یا چیزی، چنانکه گویند: فلان در فلان سازمان زمینه ای دارد یاتجارت آهن در تهران زمینه ٔ خوب دارد.
- زمینه ساختن ؛ فراهم کردن مقدمات و آماده ساختن. رجوع به ترکیب بعد شود.
- زمینه سازی ؛ مقدمه چینی. آماده ساختن استعداد. اعداد زمینه. تهیه ٔ مقدمات برای منظوری.
معنی زمینه در لغتنامه معین
زمینه(زَ نِ) (اِ.) ۱ – سطح هر چیز. ۲ – متن هر چیزی مانند پردة نقاشی . ۳ – موضوع، سوژه . ۴ – طرح، نقشه . ۵ – موقعیت، وضعیت .
معنی زمینه در فرهنگ عمید
زمینه :
۱. سطح و روی چیزی.
۲. [مجاز] طرح، نقشه.
۳. [مجاز] موضوع.
۴. [مجاز] متن.
۵. چیزی که نقشه روی آن کشیده می شود.
زمینه به انگلیسی
English | فارسی |
background | زمینه |
foreground | پیش زمینه |
strategy | زمینه چینی |
planning laying plots intrigue | زمینه سازی |
setup | زمینه چینی (عامیانه) |
contrive | زمینه سازی کردن |
زمینه به عربی
متن اصلی | معنی |
---|---|
تضاريس | زمينه |
جزر | زمينه |
خلفية | زمينه |
رسم تخطيطي | زمينه |
قاعدة | زمينه |
موضوع | زمينه |
ميل | زمينه |
اِختصاصُ | زمينه |
أرضيه | زمينه |
حَقلُ | زمينه |
کلمه : ضمینه
اشتباه تایپی : qldki