شاید شما هم در مورد نوشتن تصادف یا تصادم دچار شک شوید که کدام املا درست می باشد ، در این مطلب املای این واژه را بررسی میکنیم تا در هر مورد از املای صحیح استفاده کنیم . ( تصادف یا تصادم ? )
املای صحیح این کلمات به معنای مورد نظر شما بستگی دارد . اگر منظور شما «بههم خوردن » است املای درست « تصادف » میباشد . اما اگر منظور شما «به هم كوفته شدن» و «به سختي به هم خوردن» است املای درست آن « تصادم » است .
استفاده اشتباه از واژه تصادف به جاي تصادم آنقدر جا افتاده كه اجبارا بايد آن را به همين صورت پذيرفت.
معنی تصادم
مترادف و معادل واژه تصادم:
- برخورد
- تصادف
- درگیری
- برخورد
- بهم کوفتن
/tasAdom/
معنی تصادم در لغتنامه دهخدا
تصادم. [ ت َ دُ ] (ع مص ) بهم واکوفتن. (زوزنی ). برهم زدن و با هم کوفتن و انبوهی کردن. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بهم واکوفته شدن. (مجمل اللغة). بهم واکوفتن. و گاهی مراد از آن انبوه باشد. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). خود را بیکدیگر زدن سواران و انبوهی کردن. (از اقرب الموارد): تصادم الجیشان و اصطدما. (اقرب الموارد).
|| تصادف. رجوع بهمین کلمه شود.
معنی تصادم در لغتنامه معین
تصادم (تَ دُ) [ ع . ] (مص ل .) به هم کوفتن ، سخت به هم خوردن دو چیز .
معنی تصادم در فرهنگ عمید
تصادم = به هم زده شدن، به هم کوفته شدن، سخت به هم خوردن دو چیز، کوفته شدن دو جسم به یکدیگر.
کلمه : تصادم اشتباه تایپی : jwhnl آوا : tasAdom نقش : اسم
معنی تصادف
مترادف و معادل واژه تصادف:
- برخورد
- تلاقی
- ملاقات
- تصادم
- اتفاق
- پیشامد
- حادثه
- سانحه
- برخورد
- بهم خوردن
- پیشامد
- رخداد
- رویداد
/tasAdof/
معنی تصادف در لغتنامه دهخدا
تصادف. [ ت َ دُ ] (ع مص ) مقابل و روبرو شدن بدون قصد. (فرهنگ نظام ). بازخوردن. برخوردن. برخورد. (یادداشت مرحوم دهخدا). تقابل. (اقرب الموارد). || (اِمص ) سانحه. حادثه. ج، تصادفات.
|| در تداول امروز مرگ یا جراحت ناشی از واژگون شدن یا بهم خوردن وسایطنقلیه ٔ تندرو مانند هواپیما، اتومبیل و جز اینها.
تصادف بهم برخوردکردن، باهم روبروشدن، بهم رسیدن
معنی تصادف در لغتنامه معین
تصادف(تَ دُ) [ ع . ] (مص ل .) =
- برخورد کردن .
- پیش آمدن ، رخ دادن .
معنی تصادف در فرهنگ عمید
تصادف =
- برخورد کردن وسیلۀ نقلیه با شخص یا چیزی.
- روبه رو شدن، به صورت غیرمنتظره با کسی یا چیزی برخورد کردن.
- (اسم) حادثه، اتفاق غیرقابل پیش بینی.
تصادف به عربی
متن اصلی | معنی |
---|---|
التقاء | تصادف |
التقاء حادثة ضربة علم الصرف فرصة لقاء مناسبة | تصادف |
حادثة | تصادف |
ضربة | تصادف |
علم الصرف | تصادف |
تصادف به انگلیسی
English | فارسی |
accident casualty chance coincidence collision contingent | تصادف |
crash | تصادف کردن اتومبیل |
collide | تصادف کردن با هم |