شاید شما هم در مورد نوشتن مورخ یا مورخه دچار شک شوید که کدام املا درست می باشد ، در این مطلب املای این واژه را بررسی میکنیم تا در هر مورد از املای صحیح استفاده کنیم . (مورخ یا مورخه ?)
املای صحیح این واژه « مورخ » می‌باشد و نوشتن به صورت «مورخه » نادرست است .
کلماتی که به “ه” غیرملفوظ ختم می شوند،درحالت اضافه حتماً باید همزه یا «ی» بگیرند. پس بنویسید:
نامۀ مورخِ …(نه”نامه مورخ”…).
مورخ یعنی چه ?
مترادف و معادل واژه مورخ :
- آنچه که وقت و تاریخ آن معین شده
- تاریخ نگار
- تاریخ نویس
- تاریخدان
- ناقل
- تاریخ
- به تاریخ
- مورخه
- گذشته نگار
- کهن شناس
- کهن نگار
- هنگامه نویس
| مورخ در جدول کلمات ؟ | تاریخ نگار |
| مورخ به انگلیسی : | historian dated dated… |
| اشتباه تایپی: | l,voi |
| آوا: | /movarrexe/ |
| نقش: | اسم |
| جمع مورخ : | مورخین |
تلفظ مورخ :
/movarrex/
معنی مورخ در لغتنامه دهخدا
مؤرخ [ م ُ ءَرْ رَ ] ( ع ص ) مُوَرَّخ، دارای تاریخ وتاریخ نوشته ( ناظم الاطباء ) و رجوع به مورخ شود.
مؤرخ [ م ُ ءَرْ رِ ] ( ع ص ) مورخ، نویسنده تاریخ ( منتهی الارب ) تاریخ نویسنده( یادداشت مؤلف ) و رجوع به مورخ شود.
مورخ [ م ُ وَرْ رَ ] ( ع ص ) مؤرخ، دارای تاریخ و تاریخ نوشته ( ناظم الاطباء )، تاریخ دار، دارای تاریخ، که تاریخ آن نوشته شده باشد. تعیین زمان و هنگام شده و دارای تاریخ ( ناظم الاطباء ): مورخ به تاریخ پنجم صفر 1320 هَ-ق ( یادداشت مؤلف ).
-مورخ به ؛ از زمان ِ، به تاریخ ِ: مورخ به چهارم شعبان 1351 ( از یادداشت مؤلف ).
– مورخ گشتن ؛ تاریخ یافتن، بدان تاریخ مخصوص شدن، تاریخی و با تاریخ شدن : روزنامه شاهی به تاریخ این پادشاه مورخ گشته است ( سندبادنامه ص 9 ).
|| آن که تاریخ می گذارد نامه و کتاب را ( ناظم الاطباء ).
مورخ[ م ُوَرْ رِ ] ( ع ص ) مؤرخ، نویسنده تاریخ ( منتهی الارب ) تاریخ نویسنده.
|| آن که علم تاریخ می داند و آن که می نویسد تاریخ گذشته را، اخبارنویس تاریخ نویس، تاریخ دان، آن که تعیین می کند زمان هر واقعه را ( ناظم الاطباء )، اخباری ( یادداشت مؤلف ) گزارشگر( یادداشت مؤلف ) : از آنجا معلوم می شود که سخنوران و مورخان مهتر و بهتر… ( جامعالتواریخ رشیدی ).
مورخ [رِ] ( ع ص ) فروهشته گرداننده خمیر ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) آن که فروهشته و نرم میکند خمیر را ( ناظم الاطباء ).
معنی مورخ در لغتنامه معین
مورخ (مُ وَ رِّ) [ ع ] (اِفا ) تاریخ نویس، ج، مورخین، (مُ وَ رَّ ) [ ع ] (اِمف ) تاریخ نهاده ، دارای تاریخ .
فرهنگ عمید :
آنچه وقت و تاریخ آن معیّن شده، تاریخ نهاده.
کسی که تاریخ بداند و وقایع جهان را ثبت و ضبط کند، تاریخ نویس.
مورخه یعنی چه ?
مترادف و معادل واژه مورخه : روز، به روز .
/movarrexe/
مورخه در لغتنامه دهخدا :
مورخه. [ م ُ وَرْ رَ خ َ / خ ِ ] ( از ع ، ص ) مورخة. مؤنث مورخ. ( یادداشت مؤلف ). تاریخ نوشته و تعیین تاریخ شده. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به مورخ شود.
مطالب پیشنهادی
مورخ یا مورخه ?