شاید شما هم در مورد نوشتن «میگردد» یا « میگردد» دچار شک شوید که کدام املا درست می باشد ، در این مطلب املای این واژه را بررسی میکنیم تا در هر مورد از املای صحیح استفاده کنیم .
املای صحیح این واژه « میگردد» میباشد و نوشتن آن به صورت «میگردد » نادرست است .
توجه داشته باشیم، پیشوند «می» قبل از افعال با نیم فاصله نوشته میشود و نباید از فاصله کامل استفاده کرد.
میگردد درست است یا می گردد
معنی میگردد
فعل میگردد، سوم شخص مفرد حال ناتمام مصدر گردیدن، است.
مترادف و معادل گردیدن :
حرکت کردن راه پیمودن گشتن بدور گشتن چرخ زدن دورزدن شدن تحول یافتن تغییریافتن لغزیدن پیچیدن
گردیدن به انگلیسی:
revolve, rotate, turn, wheel, to turn, to revolve, to walk, to search
معنی گردیدن در لغتنامه معین
(گَ دَ ) [ په] (مص ل ) =
گشتن، شدن، چرخیدن. تغییر یافتن، تحول یافتن. حرکت کردن، راه پیمودن. متوجه بودن، روی آوردن. مقابله کردن، نبرد کردن.
معنی گردیدن در عمید
دور زدن، چرخیدن، گشتن: بگرد بر سرم ای آسیای دور زمان / به هر جفا که توانی که سنگ زیرینم (سعدی۲: ۵۱۵ ). تغییر کردن. شدن: نگردم از تو تا بی سر «نگردم» / ز تو تا درنگردم بر نگردم (نظامی۲: ۲۹۷ ).
گردیدن در لغتنامه دهخدا
گردیدن [ گ َ دی دَ ] ( مص ) پهلوی گرتیتن، وشتن، اوستا «ورت »، هندی باستان «ورتت »، ورت [ گردیدن ، چرخیدن ]، کردی «گروان » ( از حاشیه برهان قاطع چ معین )، تطوف ( ترجمان القرآن ) ( منتهی الارب ) دَوَران، ( منتهی الارب ) گشتن، دور زدن، استداره، چرخیدن.
سر کسی گردیدن ؛ قربان و صدقه او رفتن. بلاگردان او شدن، دور کسی گردیدن.
گشتن، گردش، حرکت کردن، سپری کردن. راه پیمودن. شدن. گشتن. برگشتن، دور شدن، اعراض، انحراف حاصل کردن، منحرف شدن. تغییر یافتن، تحول، تقلب ، دیگرگون شدن :… و از پس آن کاری از آن بزرگتر نیفتاد که تاریخ بگردانیدی و هرگز نباشد که این تاریخ بگردد. فاسد شدن. منتقل شدن، از جایی به جایی شدن، سفر کردن. سیر و گردش کردن، تفرج، تماشا. منقسم شدن، منشعب شدن، مشتق شدن. سرنگون شدن، سرازیر شدن. پیچیدن، لغزیدن. روی آوردن، متوجه شدن. جستجو کردن، تفحص کردن.تصفح، ورق ورق زدن اوراق کتاب را.
ادامه گردیدن در لغتنامه دهخدا
از فرمان کسی گردیدن، سر پیچیدن، نافرمانی، روتافتن. بازگردیدن، مراجعت کردن، برگشتن. منتهی شدن، انجامیدن. برگردیدن: اعراض، تجاوز، میل. در دل گردیدن یا گذشتن، خطور کردن. دل گردیدن، متنفر شدن، مکدر شدن. روزگار برگردیدن، تحول و تغییر زمانه، بخت برگشتن. گرد کسی و چیزی گردیدن، در اطراف آن گشتن. متوجه و ملازم آن بودن. گردیدن زبان یا زبان گردیدن، گردش زبان، سخن گفتن. مجازاً توانا بودن و برنگردیدن زبان، قادر به سخن گفتن نشدن.
صرف فعل از مصدر گردیدن
فعل گردیدن بن گذشته گردید مادهی گذشته گردیده بن حال گرد
صرف فعل از مصدر گردیدن
گزارشی – گذشته
من گردیدم تو گردیدی او/آن گردید ما گردیدیم شما گردیدید ایشان/آنها گردیدند
گذشتهی ساده
گذشتهی ناتمام
من میگردیدم تو میگردیدی او/آن میگردید ما میگردیدیم شما میگردیدید ایشان/آنها میگردیدند
گذشتهی ناتمام
گذشتهی استمراری
من داشتم میگردیدم تو داشتی میگردیدی او/آن داشت میگردید ما داشتیم میگردیدیم شما داشتید میگردیدید ایشان/آنها داشتند میگردیدند
گذشتهی استمراری
گذشتهی نقلی
من گردیدهام تو گردیدهای او/آن گردیده(است) ما گردیدهایم شما گردیدهاید ایشان/آنها گردیدهاند
گذشتهی نقلی
گذشتهی نقلی ناتمام
من میگردیدهام تو میگردیدهای او/آن میگردیده(است) ما میگردیدهایم شما میگردیدهاید ایشان/آنها میگردیدهاند
گذشتهی نقلی ناتمام
گذشتهی نقلی استمراری
من داشتهام میگردیدهام تو داشتهای میگردیدهای او/آن داشته(است) میگردیده(است) ما داشتهایم میگردیدهایم شما داشتهاید میگردیدهاید ایشان/آنها داشتهاند میگردیدهاند
گذشتهی نقلی استمراری
گذشتهی پیشین
من گردیده بودم تو گردیده بودی او/آن گردیده بود ما گردیده بودیم شما گردیده بودید ایشان/آنها گردیده بودند
گذشتهی پیشین
گذشتهی پیشین ناتمام
من میگردیده بودم تو میگردیده بودی او/آن میگردیده بود ما میگردیده بودیم شما میگردیده بودید ایشان/آنها میگردیده بودند
گذشتهی پیشین ناتمام
گذشتهی پیشین استمراری
من داشتم میگردیده بودم تو داشتی میگردیده بودی او/آن داشت میگردیده بود ما داشتیم میگردیده بودیم شما داشتید میگردیده بودید ایشان/آنها داشتند میگردیده بودند
گذشتهی پیشین استمراری
گذشتهی پیشین نقلی
من گردیده بودهام تو گردیده بودهای او/آن گردیده بوده(است) ما گردیده بودهایم شما گردیده بودهاید ایشان/آنها گردیده بودهاند
گذشتهی پیشین نقلی
گذشتهی پیشین نقلی ناتمام
من میگردیده بودهام تو میگردیده بودهای او/آن میگردیده بوده(است) ما میگردیده بودهایم شما میگردیده بودهاید ایشان/آنها میگردیده بودهاند
گذشتهی پیشین نقلی ناتمام
گذشتهی پیشین نقلی استمراری
من داشتهام میگردیده بودهام تو داشتهای میگردیده بودهای او/آن داشته(است) میگردیده بوده(است) ما داشتهایم میگردیده بودهایم شما داشتهاید میگردیده بودهاید ایشان/آنها داشتهاند میگردیده بودهاند
گذشتهی پیشین نقلی استمراری
گزارشی – حال
من گردم تو گردی او/آن گردد ما گردیم شما گردید ایشان/آنها گردند
حال ساده
حال ناتمام
من میگردم تو میگردی او/آن میگردد ما میگردیم شما میگردید ایشان/آنها میگردند
حال ناتمام
حال استمراری
من دارم میگردم تو داری میگردی او/آن دارد میگردد ما داریم میگردیم شما دارید میگردید ایشان/آنها دارند میگردند
حال استمراری
گزارشی – آینده
من خواهم گردید تو خواهی گردید او/آن خواهد گردید ما خواهیم گردید شما خواهید گردید ایشان/آنها خواهند گردید
آیندهی ساده
آیندهی ناتمام
من میخواهم گردید تو میخواهی گردید او/آن میخواهد گردید ما میخواهیم گردید شما میخواهید گردید ایشان/آنها میخواهند گردید
آیندهی ناتمام
آیندهی پیشین
من گردیده خواهم بود تو گردیده خواهی بود او/آن گردیده خواهد بود ما گردیده خواهیم بود شما گردیده خواهید بود ایشان/آنها گردیده خواهند بود
آیندهی پیشین
آیندهی پیشین ناتمام
من میگردیده خواهم بود تو میگردیده خواهی بود او/آن میگردیده خواهد بود ما میگردیده خواهیم بود شما میگردیده خواهید بود ایشان/آنها میگردیده خواهند بود
آیندهی پیشین ناتمام
التزامی – گذشته
من گردیده باشم تو گردیده باشی او/آن گردیده باشد ما گردیده باشیم شما گردیده باشید ایشان/آنها گردیده باشند
گذشتهی نقلی
گذشتهی نقلی ناتمام
من میگردیده باشم تو میگردیده باشی او/آن میگردیده باشد ما میگردیده باشیم شما میگردیده باشید ایشان/آنها میگردیده باشند
گذشتهی نقلی ناتمام
گذشتهی پیشین نقلی
من گردیده بوده باشم تو گردیده بوده باشی او/آن گردیده بوده باشد ما گردیده بوده باشیم شما گردیده بوده باشید ایشان/آنها گردیده بوده باشند
گذشتهی پیشین نقلی
گذشتهی پیشین نقلی ناتمام
من میگردیده بوده باشم تو میگردیده بوده باشی او/آن میگردیده بوده باشد ما میگردیده بوده باشیم شما میگردیده بوده باشید ایشان/آنها میگردیده بوده باشند
گذشتهی پیشین نقلی ناتمام
التزامی – حال
من بگردم تو بگردی او/آن بگردد ما بگردیم شما بگردید ایشان/آنها بگردند
حال ساده
امری – گذشته
من – تو گردیده باش او/آن گردیده باشد ما گردیده باشیم شما گردیده باشید ایشان/آنها گردیده باشند
گذشتهی نقلی
گذشتهی پیشین نقلی
من – تو گردیده بوده باش او/آن گردیده بوده باشد ما گردیده بوده باشیم شما گردیده بوده باشید ایشان/آنها گردیده بوده باشند
گذشتهی پیشین نقلی
امری – حال
من – تو بگرد او/آن بگردد ما بگردیم شما بگردید ایشان/آنها بگردند
حال ساده
مطالب پیشنهادی
طراحی سایت بیوگرافی شما
یکبار هزینه برای 5 سال
آدرس دلخواه شما با پسوند .ir
بسیار عالی