شاید شما هم در مورد نوشتن مرحوم یا مرحومه دچار شک شوید که کدام املا درست می باشد ، در این مطلب املای این واژه را بررسی میکنیم تا در هر مورد از املای صحیح استفاده کنیم .
املای صحیح این واژه « مرحوم » میباشد و نوشتن آن به صورت « مرحومه » نادرست است.
در برخی از زبان ها مانند عربی، کلمات به صورت مذکر و مونث دسته بندی میشوند و در جملات مختلف با توجه به جنسیت فاعل یا مفعول برخی از کلمات را از نوع مونث یا مذکر به کار میبرند. اما در زبان فارسی چنین چیزی وجود ندارد و نباید کلمات را با ة تانیث نوشت.
فهرست مطالب
مرحومه یعنی چه ?
مترادف و معادل واژه مرحومه:
- زن فوت شده و مرده
- شادروان
- آمرزیده
- زنده یاد
- مغفوره
- درگذشته
- مرده
- فوت شده
آوا: | /marhume/ |
اشتباه تایپی: | lvp,li lvp,l |
جمع مرحومه : | مرحومات |
تلفظ مرحوم:
معنی مرحومه در لغتنامه دهخدا
مرحومة [ م َ م َ ] ( ع ص ) تأنیث مرحوم، رجوع به مرحوم و نیز رجوع به مرحومه شود.
(اسم) مرحومة [ م َ م َ ] ( اِخ ) مدینةالرسول، مدینه منوره، ( از متن اللغة ) ( از منتهی الارب )، رجوع به مدینه شود.
مرحومه [ م َ م َ] ( از ع ، ص ) مرحومة، رجوع به مرحومة و مرحوم شود.
– امت مرحومه ؛ مسلمانان، مسلمین، ملت اسلام.
|| مغفوره، رجوع به مرحوم شود، || زن فوت شده و مرده، ( ناظم الاطباء ).
معنی مرحومه در لغتنامه معین
(مَ مِ یا مَ ) [ ع مرحومة ] (اِمف ) مؤنث مرحوم .
فرهنگ عمید:
مرحوم (زن ).
مرحوم یعنی چه ?
مترادف و معادل واژه مرحوم:
- مغفور
- آمرزیده
- بخشوده
- شادروان
- فقید
- متوفا
- مرده
- درگذشته
- ازجهان رفته
- روانشاد
- شادروان
- زنده یاد
- آمرزیده
- زنده یاد
آوا: | /marhum/ |
متضاد واژه مرحوم: | ملعون |
جمع مرحوم: | مرحومین |
مرحوم در لغتنامه دهخدا
مرحوم [ م َ ] ( ع ص ) مهربانی کرده شده ( منتهی الارب ) نعت مفعولی است از رحم و رحمة و مرحمة. رجوع به مرحمت شود.
|| مغفور، آمرزیده، خدابیامرز، شادروان : چه رأی امام مرحوم القادر باللّه… ستاره ای بوده درخشنده ( تاریخ بیهقی ص 310 چ ادیب ).
|| به رحمت خدا واصل شده، فوت شده. مرده ( ناظم الاطباء ) درگذشته، فقید.
– مرحوم شدن و مرحوم گردیدن و مرحوم گشتن ؛ آمرزیده شدن، مورد رحم و آمرزش و لطف واقع شدن : هر که بر محرومان وصال رحمت نماید مرحوم گردد ( سندنامه ص 196 ).
|| وفات کردن، مردن، درگذشتن، به رحمت حق واصل شدن.
|| خجسته، مقابل ملعون به معنی گجسته ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
مرحوم در لغتنامه معین
(مَ ) [ ع] (اِمف) آمرزیده شده، مجازاً: شخص درگذشته .
فرهنگ عمید
- [مجاز] مرده، درگذشته.
- [قدیمی] آمرزیده شده.
- [قدیمی] مورد مهربانی قرارگرفته.
مطالب پیشنهادی
مرحوم یا مرحومه ?