حتما برای شما هم پیش آمده است کلمه تطابق را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم (تطابق یعنی چه ?).
فهرست مطالب
معنی تطابق
مترادف و معادل واژه تطابق:
- همخوانی
- همخورد
- هم سنجی
- هم شکلی
- برابری
- با هم برابر شدن
- مطابقت
- همگونی
- همپشتی
- متفق
- باهم برابر شدن
- بهم راست آمدن
- برابر کردن
- لنگه بودن
- همداستانی
- همدستی
- تطابق مطلق: هم خوانی کامل
- تطابق نسبی: هم خوانی در برخی موارد
برابر پارسی: ،
آوا: /tatAboq/ جمع تطابق: تطابقات متضاد تطابق: تنافر اشتباه تایپی: jxhfr تطابق به انگلیسی: conformity, agreement, accommodation
coincidence, correspondence
تلفظ تطابق:
تطابق در لغتنامه دهخدا
تطابق [ ت َ ب ُ ]( ع مص ) اتفاق کردن ( زوزنی ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج )( ناظم الاطباء ) ائتلاف و اتفاق و تساوی ( اقرب الموارد ) مطابقه و موافقت و اتفاق و اتحاد و یک جهتی و برابری و یکسانی و مشابهت و پیوستگی ( ناظم الاطباء ).
(تَ بُ ) [ ع ] (مص ل) ۱ – با هم برابر شدن ۲ – همداستان گشتن
با هم برابر شدن، با یکدیگر مطابق بودن، متفق و همانند گشتن
تطبیق در لغت نامه دهخدا
تطبیق [ ت َ ] ( ع مص ) درگرفتن تمامه چیزی را و شامل گشتن || پوشیدن ابر هوا را ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) || روی زمین فراگرفتن باران ( تاج المصادر بیهقی ) فروگرفتن آب زمین را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( ازاقرب الموارد ).
همه جا رسانیدن ابر باران را و همه ٔزمین فروگرفتن آب باران ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) || هر دو دست در میان ران نهادن در رکوع ( تاج المصادر بیهقی ) دست میان دو ران نهادن در رکوع ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
|| بر بندگاه آمدن شمشیر یاجدا کردن عضو ( تاج المصادر بیهقی ) رسیدن شمشیر برپیوند وقت زدن و جدا کردن ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ): یصمم احیاناً و حیناً یطبق، و قولهم للرجل اذا اصاف الحجة انه یطبق المفصل ( اقرب الموارد ) || هر دو دست معاً برداشتن و نهادن اسب در دویدن ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) تقریب ( از اقرب الموارد ) || سم بر سم نهادن در رفتن و دویدن ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) || برابر کردن و موافق نمودن ( منتهی الارب ) مطابقه و مقابله و موافقت و برابر کردن دو چیز با هم ( ناظم الاطباء ) موافق گردانیدن چیزی با چیزی و با لفظ دادن مستعمل ( آنندراج ) || طباق، مطابقه ( تعریفات جرجانی ) ( کشاف اصطلاحات الفنون ) رجوع به طباق شود || ایراد دلیل بر وجه مدعی ( از کشاف اصطلاحات الفنون ).
تطابق یا تطبیق ?
معمول افراد برای نوشتن این واژه دچار شک میشوند که تطابق درست است یا تطبیق ? در جواب باید گفت این دو واژه را میتوان بجای هم استفاده کرد و نیاز نیست در مورد هر کدام شرایط خاصی را لحاظ کرد.
تطابق به عربی
متن اصلی | معنی |
---|---|
اسكان | تطابق |
اسکان , موافقة | تطابق |
موافقة | تطابق |
تلاؤم | تطابق |
تمش (التمشي) | تطابق |
تهايؤ | تطابق |
توائم | تطابق |
مطابقة | تطابق |
تهايؤ مع البيئة | تطابق با خارج |
قانونية | تطابق با قانون داشتن |
تكيف | تطابق پيدا كرد |
تنافر | عدم تطابق |
عدم تلاؤم | عدم تطابق |
كيف | تطابق داد |
مطالب پیشنهادی
تطابق یعنی چه ?