حتما برای شما هم پیش آمده است، « تمهیدات » را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم (تمهیدات یعنی چه ?).
فهرست مطالب
معنی تمهیدات
مترادف و معادل واژه تمهیدات:
- آمادگی ها
- مقدمات
- زمینه های وقوع یک فعل
- تمهیدات لازم : تهیه ابزار آلات یا اشخاص در شرایط ویژه برای گذار از موقعیتی خاص یا بحرانی
آوا: | /tamhidAt/ |
اشتباه تایپی: | jlidnhj |
تلفظ تمهیدات:
معنی تمهیدات در لغتنامه دهخدا
تمهیدات [ ت َ ] ( ع اِ )، بند و بستها و ترتیبها ( ناظم الاطباء )، انتظامها، آراستگیها ( ناظم الاطباء ) رجوع به تمهید شود.
( مصدر اسم ) جمع تمهید
تمهید یعنی چه ?
مترادف تمهید:
- آمادگی
- آماده سازی
- تدارک
- مقدمه چیدن
- گسترانیدن
- هموار کردن
- پهن کردن
- تدبیر
- تهیه
- چاره
- زمینه سازی
- مقدمه چینی
- آماده کردن
- آراستن
- فراهم کردن
- زمینه سازی کرن
آوا: | /tamhid/ |
اشتباه تایپی: | jlidn |
تمهید به انگلیسی
- arrangement
- preparation
- manoeuvre
- skill
- expedient
- trick
- angle
- artifice
- booby trap
- maneuver
- ploy
- stratagem
معنی تمهید در لغتنامه دهخدا
تمهید [ ت َ ] ( ع مص ) نیک گسترانیدن ( زوزنی ) ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) ( غیاث اللغات ) گستردن ( منتهی الارب ) ( دهار ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
|| هموار و نیکو کردن کار را ( منتهی الارب ) ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) راست کردن: و ترفیه درویشان و تمهید اسباب معیشت… به عدل متعلق است ( کلیله و دمنه ) و نیز شاید بود که کسی را برای فراغ اهل و فرزندان و تمهید اسباب معیشت ایشان به جمع مال حاجت افتد ( کلیله و دمنه ) و کوشش اهل علم در ادراک سه مراد ستوده است : ساختن توشه آخرت و تمهید اسباب معیشت ( کلیله و دمنه ).
هر دو به تقریر این حال و تمهید این قاعده پیش ایلک خان رفتند ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 184 ) در ضبط احوال و کفالت امور و سیاست جمهور و تمهید بساط معدلت و تقریر مصالح مملکت یدبیضا نمود ( ترجمه تاریخ یمینی ایضاً ص 312 ).
در ترتیب و تبجیل قدر و تمشیت کار و تمهید رونق او بهمه غایتی برسید ( ترجمه تاریخ یمینی ایضاً ص 438 ) || عذر نهادن ( زوزنی ) عذر گسترانیدن ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
– تمهید عذر: آوردن عذر، اظهار عذر، ساختن عذر ( زمخشری ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا ):
مرا اندازه تمهید عذر آن کجا باشد
ولیکن چون کنم لنگی همی پوشم برهواری(انوری)
|| عذر نیوشیدن ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) قبول کردن عذر ( از اقرب الموارد ).
معنی تمهید در لغتنامه معین
(تَ ) [ع] (مص م) =
- گسترانیدن
- آسان ساختن
- فراهم کردن
معنی تمهید در فرهنگ عمید
- آماده کردن
- مقدمه چیدن
- [قدیمی] آسان ساختن
- [قدیمی] گسترانیدن
- [قدیمی] هموار کردن
تمهید ساختن در لغتنامه دهخدا
تمهید ساختن [ ت َ ت َ ] ( مص مرکب ) تمهیدکردن، راست کردن، ترتیب و انتظام دادن:
کافرم گر پیش از او یا بیش از او اسلام را
زین نمط کو ساخت تمهید موفر ساختند(خاقانی دیوان چ سجادی ص 114 )
مطالب پیشنهادی
تمهیدات یعنی چه ?