زیباترین کپشن ها با موضوع «پاییز» برای پست های اینستاگرام در این صفحه برای شما عزیزان قرار داده شده است ، همواره موارد جدید به این صفحه اضافه می گردد . (کپشن پاییزی برای اینستاگرام)
فهرست مطالب
کپشن پاییزی
دلخوشم با نفسی…
حبه قندی ،چایی
صحبت اهل دلی….
فارغ از همهمه ی دنیایی…
هیچی مثل چای تو پاییز نمیچسبه🍂🍁☕️☕️
زندگی زیباتر می شود
به شرطی که به اندازه تمام برگ های پاییز
برای یکدیگر آرزوی خوب داشته باشیم
به جز تو با کسی
قسمت نخواهم کرد
خیابان گردیِ پاییزی ام را…
چه حکایت عجیبی است هوای پاییز
تنها را تنها تر می کند و عاشق را عاشق تر
پاییز آمده …
اما ؛ من که شاعر نیستم خیال ببافم!
قسم خورده ام تنها روی برگ ها قدم نگذارم
این هوای خوب
این دست های توی جیب
این انارها
این برگ ها
این پاییز
برای تکمیل شدنش یک تو کم دارد…
رگ از پی برگ، رنگ مجنون شدن است
رنگ از پی رنگ؛ در دگرگون شدن است
پاییز برای ما انار آورده
این فصل همیشه فصل دلخون شدن است
متن پاییزی کوتاه
زیباترین موسیقیه بیکلامِ دنیا
صدای خش خشِ برگهاست
زیر کفشهایت وقتی که،
به سمتم برمیگردی
من دوست دارم
تو را
پاییز را
قهوه را
سیگار را
اکنون کنارم هست پاییز، قهوه، سیگار
اما تو …
دفتر نقاشی خدا همیشه زیباست
اما فصل پاییز را برای دل خودت
آرام تر ورق بزن و تمامی رنگ ها را به خاطر بسپار
که عشق لابلای همین رنگ های زیباست
متن عاشقانه پاییزی
پاییز🍁
یک نوار کاست قدیمیست
که یک طرفش با صدای باران پر شده
یک طرفش با صدای تو…
دوست ندارم
در فصل دیگری عاشق شوم
” پاییز “حال وهوای دیگری دارد
پر از شعرهای عاشقانه است
حتی دلتنگی هایش شیرین تر است
با بوی زردترین برگ هایش
می شود زندگی کرد
عاشقی در ” پاییز ” شعری ست همیشه شنیدنی…
و شاید پاییز حکایت عِشق زنجیروار
برگهاست، هر کدام به خاطر دیگری
خودشان را به زمین میاندازند و صدای
خِش خِش خُرد شدنشان در زیر پای ما
‹آخرین پِچ پِچ های دوستَت دارم است. . .
چه شاعرانه است فریادشان زیر پاهایمان! برگ هایی که روزی برای آرامش به سکوتشان پناه میبریم…
می بینی پاییز چقدر شبیه زنهاست؟
حوصله اش که سر می رود, بند اصلاح را بر می دارد
می کَند علف های هرز را, بلوند می کند موهایش را
گرم می شود, سرد می شود, طاقت ندارد, تعادل ندارد
همه چیز را به هم می ریزد.. باد می وزد..
در آخر اما… آرام… آرام… می بارد.
زن, پاییز است با موهای بلوند
صورتی اصلاح شده و نم نمِ اشک🌿🌺
متن پاییزی برای اینستاگرام
پاییز که باشد ؛ بغل می چسبد ، چای می چسبد ، حتی خیال می چسبد ! مثلا در میان خلوت گذرگاه ها قدم بزنی و خیال کنی پشت درخت های مه گرفته ، قلعه ی اسرارآمیزی ست که انتظار ورودِ تو را می کشد ، پشت ابرها اژدهای پیر و خسته ای با تو حرف دارد و پشت کوه ها دهکده ی پری های کوچکی ست که به جز عاشقی و دوست داشتن ؛ کارِ دیگری بلد نیستند ،
می چسبد دیوانه باشی و خیالبافی کنی ،
اصلا پاییز را برای دیوانگی ساختند !
پاییز می رسد و
برگ ها مانند سال های عمر ما می ریزند و می خشکند
گل ها مانند ساعت های زندگی محو می شوند
ابرها مانند توهمات ما زودگذر هستند
نور مانند حافظه ما کاهش می یابد
خورشید مانند احساسات ما سردتر می شود
پاییز گذر عمر ما را به نمایش می گذارد
و در نهایت سپیدی بر سر و روی زمان ما می نشاند
کاش می توانستم این تحول سرد را با آغوش گرم تو به پایان برسانم
کاش …
دوباره پاییز
اما نه ««فصل خزان»» زرد
دوباره پاییز
اما نه فصل اندوه و درد
دوباره پاییز
فصل زیبای سادگی
دوباره پاییز، موسم شدید دلدادگی …
پاییز می رسد و
برگ ها مانند سال های عمر ما می ریزند و می خشکند
گل ها مانند ساعت های زندگی محو می شوند
ابرها مانند توهمات ما زودگذر هستند
نور مانند حافظه ما کاهش می یابد
خورشید مانند احساسات ما سردتر می شود
پاییز گذر عمر ما را به نمایش می گذارد
و در نهایت سپیدی بر سر و روی زمان ما می نشاند
کاش می توانستم این تحول سرد را با آغوش گرم تو به پایان برسانم
کاش …
پاییز می رسد که مرا مبتلا کند
پاییز می رسد که مرا مبتلا کند
با رنگ های تازه مرا آشنا کند
پاییز می رسد که همانند سال پیش
خود را دوباره در دل قالیچه، جا کند
او می رسد که از پس نه ماه انتظار
راز درخت باغچه را بر ملا کند
او قول داده است که امسال از سفر
اندوه های تازه بیارد ـ خدا کند ـ
او می رسد که باز هم عاشق کند مرا
او قول داده است به قولش وفا کند
پاییز عاشق است و راهی نمانده است
جز این که روز و شب بنشیند دعا کند ـ
شاید اثر کند و خداوند فصل ها
یک فصل را به خاطر او جا به جا کند
تقویم خواست از تو بگیرد بهار را
تقدیر خواست راه شما را جدا کند
خش خش… صدای پای خزان است، یک نفر
در را به روی حضرت پاییز وا کند
ع.بدی
کپشن احساسی پاییز
پاییز فصل عاشقان دلداده است
مگر میشود پاییز باشد، باران بیاید
باد گیسوانت را نوازش کند و تو دلتنگ نشوی؟
مگر میشود عشق را تجربه نکنی؟
چگونه میشود پاییز باشد و به صدای خش خش برگهای زرد و نارنجی که در زیرپایت افتاده دل ندهی؟
شعر فروغ فرخزاد در مورد پاییز
کاش چون پائیز بودم *** کاش چون پائیز بودم …
کاش چون پائیز خاموش و ملال انگیز بودم
برگ های آرزوهایم یکایک زرد می شد
آفتاب دیدگانم سرد می شد
آسمان سینه ام پر درد می شد
ناگهان توفان اندوهی به جانم چنگ می زد
اشگ هایم همچو باران
دامنم را رنگ می زد
وه … چه زیبا بود اگر پائیز بودم
وحشی و پر شور و رنگ آمیز بودم
شاعری در چشم من می خواند … شعری آسمانی
در کنارم قلب عاشق شعله می زد
در شرار آتش دردی نهانی
نغمه من …
همچو آوای نسیم پر شکسته
عطر غم می ریخت بر دل های خسته
پیش رویم:
چهره تلخ زمستان جوانی
پشت سر:
آشوب تابستان عشقی ناگهانی
سینه ام:
منزلگه اندوه و درد و بدگمانی
کاش چون پائیز بودم … کاش چون پائیز بودم
متن پاییزی خدایی
برگ ها با رنگ به رنگ شدن
زیبایی پاییزی به خود می گیرند
و جلوه ای از شکوه و جلال پروردگار را به رخ ما می کشانند
شکوهی که در هر فصل رنگ و نقشی به خود می گیرد
پاییزت خدایی!
گویا خداوند تمام ذوقش را، تمام عشقش را، تمام مهرش را
در رنگ و روی پاییز به یادگار گذاشته است
پاییزتان خدایی …
کپشن پاییزی جدید
وفادار ترین فصل خداست
حافظه ی خیس خیابان های شهر را
همیشه همراهی می کند
لعنتی، هی می بارد و می بارد
و هر سال
عاشق تر از گذشته هایش
گونه های سرخ درختان شهر را
می بوسد و
لرزه می اندازد به اندام درختان
و چقدر دلتنگ می شوند برگ های عاشق
برای لمس تن زمین
که گاهی افتادن
نتیجه ی عشق است
پاییز یک شعر است یک شعر بیمانند
زیباتر و بهتر از آنچه می خوانند
پاییز، تصویری رؤیایی و زیباست
مانند افسون است مانند یک رؤیاست
پاییز اگر فقط همین یک نارنگی رو هم داشت باز پادشاه فصلها بود. دیگه بقیهی قضایا بماند!
کپشن برای آخر پاییز
چند قدمی مانده به رفتن پاییز، این عروس زیبای فصلها
با پیراهن بلند نارنجیاش و آن همه حس عاشقی
با قدمهایی سرد از کوچه خاطرهها
با نگاه بارانیاش
چه غریبانه میرود …
خیلی متن های زیبا و احساسی گذاشتید ممنونم
پاییز دل دنیا رو خون کرده با برگ ریزون غمگینش