حتما برای شما هم پیش آمده است واژه طرار را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم ( طرار یعنی چه ? ).
معنی طرار
مترادف و معادل واژه طرار:
- جیب بر
- دزد
- راهزن
- سارق
- تردست
- شبرو
- عیار
- غارتگر
- گردنه بند
- دلربا
- زیبا
- زیرک
- مکار
مترادف و معادل «طراری کردن»:
- حقه بازی کردن
- حیله گری کردن
- مکاری کردن
- گربزی کردن
- فریب کاری کرد
- زیرکی کردن
آوا: | /tarrAr/ |
اشتباه تایپی: | xvhv |
نقش: | اسم |
طرار در جدول کلمات: | تردست |
طرار به عربی: | منتحل |
طرار به انگلیسی: | impostor pickpocket cunning |
(طَ رّ ) [ ع ] (ص) ۱ – کیسه بر ۲ – عیار، دزد ۳ – حیله گر ۴ – تیززبان.
دزد، جیب بر.
معنی طرار در لغتنامه دهخدا
طرار [طَرْ را ] ( ع ص ) کیسه بر ( منتهی الارب ) ( مجمل اللغة ) بمعنی عیار است که کیسه بر باشد ( برهان ) گره بر ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) دزد ( غیاث اللغات ) دزد که آستین تا گریوان بشکافد ( مهذب الاسماء ) :
آنکه طرار است زر و سیم برد و این جهان
عمر برد و پس چنین جای دگر طرار نیست(ناصرخسرو)
دزدی طرار ببردت ز راه
پره بر آن خائن طرار کن(ناصرخسرودیوان ص 375 )
گرچه طراری و عیار جهان از تو
عالم الغیب کجا خواهد طراری(ناصرخسرو)
شاه از بهر دفع ستمکاران است وشحنه برای خونخواران و قاضی مصلحت جوی طراران ( گلستان ).
شاه وسرهنگ ره بدان نبرد
دزد و طرارش از میان نبرد(اوحدی)
– طره طرار: موی پیشانی که دل رباید :
تا غمزه خونخوار تو با ما چه کند
تا طره طرار تو با ما چه کند( از نسخه خطی از لغت نامه اسدی )
|| گربز ( صحاح الفرس ) || تیززبان ( غیاث اللغات ).
طرار [ طِ ] ( ع اِ ) ج ِ طرة، طرار [ طُ ] ( اِخ ) شهرکی است [ بماوراءالنهر ] که اندر وی مسلمانان و ترکانند و جای بازرگانان است ( حدود العالم ) مخفف اطرار و رجوع به طراربند و اطرار شود :
ای بی بصر حکایت بختنصر مگوی
وز سامری هزار سمر یادگار گیر
بغداد را به طرفه بغداد باز ده
واندر کمین بصره نشین و طرار گیر(سنائی)
طرار. [ طَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان وزرق بخش داران شهرستان فریدن، واقع در 6 هزارگزی جنوب داران متصل به راه داران به سمندگان، دامنه کوه، سردسیر با 329 تن سکنه، آب آن از قنات و چشمه. محصول آنجا غلات، حبوبات، شغل اهالی زراعت، راه آن مالرو است و دبستان دارد ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10 ).
طراری یعنی چه ?
مترادف و معادل واژه طراری:
- راه زنی
- سرقت
- شب روی
- عیاری
معنی طراری در لغتنامه دهخدا
طراری [ طَرْ را ] ( حامص ) عیّاری، کیسه بری، || گربزی.
لغتنامه معین:
( ~ ) [ ع – فا ] (حامص) ۱ – کیسه – بری ۲ – حیله گری.