حتما برای شما هم پیش آمده است واژه « ایضاح » را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم (ایضاح یعنی چه ?).
معنی ایضاح
مترادف و معادل واژه ایضاح:
- تشریح
- توضیح
- روشنگری
- وضوح
- روشن ساختن
- واضح کردن
- روشن کردن امری
- هویدا کردن
نقش: | اسم |
اشتباه تایپی: | hdqhp |
جمع ایضاح: | ایضاحات |
آوا: | /~izAh/ |
ایضاح به انگلیسی: | explaining |
[ ع ] (مص م) روشن ساختن، واضح کردن.
واضح کردن، روشن ساختن، روشن کردن امری.
معنی ایضاح در لغتنامه دهخدا
ایضاح ( ع مص ) ( از «وض ح » ) پیدا گشتن ( منتهی الارب ) و روشن و آشکار گشتن و پیدا گشتن ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) || پیدا و آشکار کردن ( منتهی الارب ) هویدا گردیدن ( مؤید الفضلا ) ( تاج المصادر بیهقی ) آشکار کردن ( غیاث اللغات ) :
ز پیش خویش بینداز عمدة الکتاب
(مسعودسعد)
بدست خویش فروشو مسایل ایضاح
و بتقریر و ایضاح آن حاجت نیفتد ( کلیله و دمنه ) لیکن می نماید که مراد ایشان تقریر سمر وتحریر حکایت بوده است نه تفهیم حکمت و ایضاح موعظت ( کلیله و دمنه ) || فرزند سپید شدن مرد را ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) || در علم معانی کلمه ای که دلالت دارد بر طلب شرح چیزی مبهم متعلق بسائل و بعد از ذکر آن مبهم معین باشد و مجمل مبین، مثل این آیه: رب اشرح لی صدری ( قرآن 25/20 ) و مثل قول منوچهری:
ابر هژبرگون و تماسیح پیل وار
در دست اوست یعنی شمشیر اوست ای(منوچهری)
و نکته در ایضاح بعد الابهام و تبیین بعد از اجمال آن است که واقع در نفوس است و دیگر آنکه الذ است زیرا که وجدان بعد از طلب الذ است از وجدان پیش از طلب ( از هنجار گفتار صص 133 – 134 ) رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون شود.
مطالب پیشنهادی
ایضاح یعنی چه ?