حتما برای شما هم پیش آمده است واژه ورطه را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم ( ورطه یعنی چه ? ).
معنی ورطه
مترادف و معادل واژه ورطه:
- پرتگاه
- غرقاب
- گرداب
- لجنزار
- لجه
- زمین پست
- مغاک
- مهلکه
- مرداب
- منجلاب
- چاه
- ورطه گاه، ورطه ی هلاک : جای نابودی
آوا: | /varte/ |
اشتباه تایپی: | ,vxi |
نقش: | اسم |
ورطه در حل جدول: | منجلاب |
ورته یا ورطه: | ✔ ورطه |
ورطه به انگلیسی: | chaos jeopardy abyss gulf chasm abysmal slough |
(وَ ط ) [ ع ، ورطة ] (اِ)=
۱ – جای خطرناک
۲ – منجلاب، گرداب
۱- گرداب، منجلاب
۲- جای خطرناک
۳- محل هلاک
۴- هر امری که نجات از آن دشوار باشد
معنی ورطه در لغتنامه دهخدا
ورطة [ وَ طَ ] ( ع اِ ) کون، اِست || هر زمین پست مغاک || زمین هموار بی راه و نشان، بیابان بی راه و بی نشان || هلاکی و هر امر دشوار که روی رهایی نداشته باشد.
|| گِل تنک، وحل || گِلزار که چون گوسفند در آن افتد رها نشود || چاه، ج ، وِراط || هلاکت و جای هلاکت || هر خطر و دشواری که دچار انسان میگردد || تباهی || هر چیز ترسناک و هولناک و خطرناک که کسی از آن رهایی ندارد:
خلاصم ده از ورطه ناپسند
به رویم در مغفرت درمبند (نزاری قهستانی)
– ورطه هلاکت: مخاطره و جای خطرناک ( ناظم الاطباء ).
|| غرقاب ( ناظم الاطباء ) || مجازاً به معنی گرداب مستعمل است ( غیاث اللغات از منتخب از بحر الجواهر ) :
گفتم از ورطه ٔعشقت به صبوری به در آیم
باز می بینم دریا نه پدید است کرانش (سعدی)
در این ورطه کشتی فروشد هزار
که پیدا نشد تخته ای بر کنار (سعدی)
اگر نه عقل به مستی فروکشد لنگر
چگونه کشتی از این ورطه بلا بَبَرد (حافظ)
ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش
باید برون کشید از این ورطه رخت خویش (حافظ)