حتما برای شما هم پیش آمده است واژه رذالت را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم ( رذالت یعنی چه ? ).
فهرست مطالب
معنی رذالت
مترادف و معادل واژه رذالت:
- پست فطرتی
- پستی
- دنائت
- شرارت
- فرومایگی
- ناکسی
- نانجیبی
- بدگوهری
آوا: | /rezAlat/ |
اشتباه تایپی: | vbhgj |
نقش: | اسم |
جمع رذالت: | رُذالات |
رذالت به انگلیسی: | infamy rascality roguery dirt iniquity knavery meanness |
رذالت به عربی: | خبث |
(رَ لَ ) [ ع ] (اِمص ) فرومایگی.
فرومایگی، پستی، ناکسی، زشتی.
معنی رذالت در لغتنامه دهخدا
رذالت [ رَ ل َ ] ( ع اِمص ) رَذالة، ناکسی و فرومایگی و پستی فطرت و دون طبعی ( ناظم الاطباء )، پستی، ناکسی، فرومایگی، دنائت، خست، خساست، حقارت، سفالت ( یادداشت مؤلف ) و رجوع به رَذالة و رُذالة شود.
– رذالت داشتن: ناکس و فرومایه بودن و پست فطرت بودن ( ناظم الاطباء ).
رذالة [ رَ ل َ ] ( ع مص ) ناکس شدن ( دهار ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( مصادر اللغة زوزنی ) ( از متن اللغة ) دون و فرومایه گردیدن ( ناظم الاطباء ) ناکس و فرومایه شدن ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) رذیل شدن، رُذولة ( از اقرب الموارد ) ناکس و فرومایه شدن، کما فی القاموس و المنتخب، در این صورت اگر بقیاس زید عدل مصدر به معنی صفت گرفته به معنی ناکس و فرومایه گویند جایز باشد چنانچه در مدار بضم و در کشف به فتح است. و رزالة به کسر اول و زای هوز چنانچه شهرت گرفته به این معنی درهیچ کتاب یافته نشد ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ) || ( اِمص ) ناکسی و فرومایگی ( ناظم الاطباء ).
رذالت [ رُ ل َ ] ( ع ص ، اِ ) رُذال، آن که بهتر و جَیّد آن را گرفته باشند ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ردی، مقابل خیاره ( یادداشت مؤلف ) آنچه جَیّد آنرا گرفته باشند و تباه و ناسره آن مانده باشد و رذاله هر چیزی بدترین آن است، ج رُذالات ( از اقرب الموارد ) ثفل چیزی که خلاصه آن از او کشیده باشند. ( آنندراج ) || مجازاً به معنی ناکس و فرومایه ( از آنندراج ) : بلی رذاله لوم و فضاله ٔشوم که در کرمان بازمانده اند تا به رعیتی پادشاه و صحرانشینی قانع بودند ( المضاف الی بدایع الازمان ).
اراذل یعنی چه ?
مترادف و معادل واژه اراذل:
- اجامر
- اوباش
- سفلگان
- فرومایگان
- ناکسان
/~arAzel/
معنی اراذل در لغتنامه دهخدا
اراذل [ اَ ذِ ] ( ع ص، اِ ) ج ِ اَرذَل، ناکسان ( غیاث اللغات )، زبونان، غوغا، سَفَله، فرومایگان: خصم اماثل، فرومایگان و اراذل باشند ( کلیله و دمنه ).
– اراذل ناس: مردم پست، هَمَج.
لغتنامه معین:
(اَ ذِ ) [ ع ] (ص) جِ ارذل، ناکسان، زبونان، مردم پست.
فرهنگ عمید:
مردم پست و فرومایه
رذل یعنی چه ?
مترادف و معادل واژه رذل:
- بخیل
- بی شرف
- پست
- حقیر
- خسیس
- دنی
- دون
- رذیل
- سفله
- فرومایه
- لئیم
- ناکس
رذل در لغتنامه دهخدا
رذل [ رَ ] ( ع مص ) ناکس و فرومایه گردانیدن کسی را ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) فرومایه کردن ( تاج المصادر بیهقی ) ( دهار ).
واژه رذل [ رَ ] ( ع ص ) ناکس و فرومایه، ناکس و فرومایه، ج رُذول، اَرْذال، رَذْلون ( از اقرب الموارد ) ناکس ( دهار ) ( ترجمان القرآن چ دبیرسیاقی ص 51 ) مردم ناکس، ج اَراذِل، اَرْذال ( مهذب الاسماء ) مردم ادانی و بی اصل و نسب ( لغت محلی شوشتر نسخه خطی کتابخانه مؤلف ).
|| بلایه از هرچیز، ج اَرْذال، رُذول، اَرذُل ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) جج، اَراذِل ( ناظم الاطباء ).
– ثوب رذل و رذیل: جامه ریمناک و چرکین و هیچکاره.
|| دون در منظر و حالات، ناکس، دنی، خسیس، حقیر، رذیل.
– (مصدر) رذل بودن: ناکس و پست فطرت و زشت رفتار بودن.
– رذلپرست: رذل پرور، دون پرور :
زمانه نیست مگر رذل جوی و رذل پرست
ستاره نیست مگر دون نواز و دون پرور (قاآنی)
– رذل جوی: رذل پرست، رذل پرور، رجوع به ترکیب رذل پرست شود.
– رذلشدن: کسب پست فطرتی و زشت رفتاری کردن ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ معین:
(رَ ) [ ع ] (ص) فرومایه، پست
فرهنگ عمید:
فرومایه، ناکس، پست
مطالب پیشنهادی
رذالت یعنی چه ?