حتما برای شما هم پیش آمده است واژه ژرف را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم ( ژرف یعنی چه ? ).
فهرست مطالب
معنی ژرف
مترادف و معادل واژه ژرف:
- عمق دار
- عمیق
- گود
- نغول
آوا: | /Zarf/ |
اشتباه تایپی: | Cvt |
نقش: | صفت |
ژرف به انگلیسی: | unfathomable deep pithy hollow recondite inveterate intense fathomless oracular bottomless heavy deep-rooted |
ژرف به عربی: | عمق عمیق عمیق جدا |
(ژَ ) (ص)=
۱ – گود، عمیق
۲ – دور، دراز
۱- گود، عمیق، دورودراز: به دریای ژرف آن که جوید صدف / ببایدش جان برنهادن به کف (اسدی: لغت نامه: ژرف )، هر آن کاو به ره برکَنَد ژرف چاه / سزد گر نهد در بُن چاه گاه (فردوسی: ۳/۳۱۳ ).
۲- ویژگی کلام یا نوشته ای که معنای بسیار داشته باشد: جاهل نرسد در سخن ژرف تو آری / کف بر سر بحر آید پیدا نه به پایاب (خاقانی: ۵۸ ).
معنی ژرف در لغتنامه دهخدا
ژرف [ ژَ ] ( ص )عمیق است مطلقاً خواه دریا باشد و خواه چاه و خواه رودخانه و حوض و امثال آن، دورتک، دوراندرون، نُغُل ( حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی )، گود، بعیدةالقعر، قعیر، چال، دور ( فرهنگ اسدی )، دورفرود، سخت گود، بغایت عمیق، دوراندر بود چون مغاکی و چاهی ( لغت نامه اسدی ).
بحر لجی: دریای ژرف، جمةالماء: جای ژرف از آب، جوائف النفس: درون ژرف قرارگاه روح، تعمیق: ژرف گردانیدن، تعمق: ژرف شدن، قعارة: ژرف شدن چاه، دورتک گردیدن چاه، عماقة: ژرف شدن، دورتک و دراز گردیدن ( منتهی الارب ) اِقعار، ژرف کردن، اِعماق: ژرف کردن ( تاج المصادر ) || بسیار، بی نهایت.
|| مهم، مشکل || بزرگ، عظیم، کبیر || دور || ( اِ ) عمق، گودی، قعر.
واژه ژرف در اشعار فارسی
چو آمد بنزدیک آن ژرف چاه
یکایک نگون شد سر و تخت شاه (فردوسی)
گهی چاه ژرف و گهی بندگی
به ذل و به خواری سرافکندگی (فردوسی)
یکی ژرف دریاست بن ناپدید
در گنج رازش ندارد کلید (فردوسی)
سپهدار چون پیش لشکر کشید
یکی ژرف دریای بی بن بدید (فردوسی)
چونان که گر خواهی در بادیه
سازی از او ژرف چهی را رسن (فرخی)
علم در علم است این دریای ژرف
من چنین جاهل کجا خواهم رسید (عطار)
کشتی هرکس از این دریای ژرف
هیچ کس را جست تا اکنون جهد (عطار)
درخشنده شمعی است این جان پاک
فتاده در این ژرف جای مغاک (اسدی)
بر سایش ما را ز جنبش آمد
ای پور در این زیر ژرف دریا (ناصرخسرو)
کسی کو بره برکند ژرف چاه
سزد گر کند خویشتن را نگاه. (فردوسی)
که بیچاره بیژن در آن ژرف چاه
نبیند شب و روز و خورشید و ماه (فردوسی)
بر آن رای واژونه دیو نژند
یکی ژرف چاهی بره بر بکند (فردوسی)
ژرفا یعنی چه ?
مترادف و معادل واژه ژرفا:
- ژرفنا
- عمق
- قعر
- گودی
- غور
- کنه
- عمق گودی
/ZarfA/
معنی ژرف در لغتنامه دهخدا
ژرفا [ ژَ ] ( اِ ) عمق ( برهان )، قعر، گودی، یکی از سه بُعد جسم، مقابل درازا و پهنا: بعدهای جایگاه چه چیزند؟ سه گونه اند: یکی درازا و دیگر پهنا و سه دیگر ژرفا. ( التفهیم) || غور || عمیق بودن ( برهان ).
لغتنامه معین:
( ~ ) (اِ) عمق
فرهنگ عمید:
گودی چاه، حوض، دریا، یا چیز دیگر، عمق.
معنی ژرف بین
مترادف و معادل ژرف بین:
- دوراندیش
- ژرف نگر
- عاقبت اندیش
- غوررس
/Zarfbin/
ژرف بین در لغتنامه دهخدا
ژرف بین [ ژَ ] ( نف مرکب ) متعمق، باریک بین، غوررس، عمیق، نافذالنظر، تیزچشم، تیزبین، ژرف اندیش، ژرف نگاه، ژرف نگر :
یکی چاره آورد از دل بجای
که بد ژرف بین او به تدبیر و رای (فردوسی)
چه بیند بدین اندرون ژرف بین
چه گوئی تو ای فیلسوف اندر این (ابوشکور)
یکی ژرف بین است شاه یمن
که چون او نباشد به هر انجمن (فردوسی)
ز هر کشوری مردم ژرف بین
که استاد یابی بدین برگزین (فردوسی)
چونیکو ببیند دل ژرف بین
در این نیست جز حکم جان آفرین (فردوسی)
معنی ژرف بین در فرهنگ معین
( ~ ) (ص فا) آن که به مسایل به دقت می نگرد.
فرهنگ عمید
کسی که در امری غوررسی کرده و پایان آن را در نظر می گیرد، ژرف نگر، باریک بین، تیزبین.