حتما برای شما هم پیش آمده است کلمه « معارضین » را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم ( معارضین یعنی چه ?).
جدول محتوا
معنی معارضین
مترادف و معادل واژه معارضین:
- اسم جمع معارض در حالت نصبی و جری
- مخالفین
- دشمن ها
- کسانی که به چیزی اعتراض دارند
متضاد معارضین: | محبین موافقین دوستداران |
اشتباه تایپی: | luhvqdk |
آوا: | /mo~Arezin/ |
ساختار: | معارض + ين |
معنای معارض
مترادف و معادل واژه معارض:
- حریف
- دشمن
- رقیب
- عدو
- مخالف
- مدعی
- معاند
- هماورد
معارض به انگلیسی:
- interrupter opponent
- opposing
- interfering
- hindering
- interrupter
معنای معارض در لغتنامه دهخدا
معارض [ م َ رِ ] ( ع اِ ) ج ِ معرض، محلهای عرضه کردن، جاهای نمایش: زن صاحب جمال در بعضی ملابس خوبتر نماید و کنیزک بیش بها در بعضی معارض خریدارگیرتر آید.
معارض [ م ُ رِ ] ( ع ص ) مخالف و خصم و حریف و مدعی و مقابل: تقریرمی کرد که تاش به دیلم التجا کرده است و به معارضان دولت پناهیده.
چون به حکایت ملک او رسیم ذکر رود که ملک و سریر و دیهیم پدر با چندان معاندو معارض از اقربا و برادران چگونه به دست آورد.
– بلامعارض: بی مدعی. بدون مخالف. بدون حریف. بدون رقیب.
– معارض شدن: مقابل شدن و روبرو شدن ومتعرض شدن و مانع گشتن.
|| شتر ماده که بچه را بوی کند و شیر ندهد.
فرهنگ معین:
(مُ رِ ) [ ع ] (اِفا) مخالف، دشمن ج معارضات.
فرهنگ عمید:
۱- مخالف، مقابل
۲- طرف مقابل
معارضه یعنی چه ?
مترادف و معادل واژه معارضه:
- رویارویی
- ستیز
- مخالفت
- ستیزه
- مقابله
- ستیزه کردن
معارضه در لغتنامه دهخدا
[ م ُ رَ ض َ / رِ ض ِ ] ( از ع، اِمص) روبارویی دو خصم و دو حریف با یکدیگر. معارضت، مقابله دو حریف با هم : از معارضه رایات او تماول و تجافی نمود و به مرورود رفت و نیشابور بازگذاشت.هر که متصدی تصنیف کتابی… گردد با نفس خود مخاطره می کند و خود را در معرض معارضه خداوندان فضل و فهم… می آورد، و چون حصاریان آگاهی یافتند دوان بشتافتند و به منع و معارضه مشغول گشتند.
– معارضه به مثل ؛ مانند گفتار و یا کردار کسی گفتن و یا کردن.
|| نزد اصولیان همان تعارض می باشد و بر نوعی از اعتراض نیز اطلاق می شود که اقامه دلیل باشد خلاف دلیل خصم که آن را نقض کند.
اقامه دلیل است برخلاف آنچه خصم اقامه کرده باشد و اگر دلیل معارض عین دلیل معلل باشد قلب نامیده می شود. و اگر صورتش مانند صورت آن باشد معارضه بمثل والا معارضه بغیر نامند
معارضه در لغتنامه معین
(مُ رَ ضَ یا رِ ض ) [ ع معارضة ] (مص ل) رویارویی کردن، مقابله کردن.
فرهنگ عمید:
۱- مقابله کردن چیزی با چیزی، مقابله کردن
۲- کاری نظیر آنچه طرف مقابل کرده دربارۀ او انجام دادن
مطالب پیشنهادی
معارضین یعنی چه ?