حتما برای شما هم پیش آمده است واژه کسوت را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم ( کسوت یعنی چه ? ).
معنی کسوت
مترادف و معادل واژه کسوت:
- پوشاک
- جامه
- رخت
- زی
- قبا
- لباس
- ملبوس
نقش: | اسم |
آوا: | /kesvat/ |
اشتباه تایپی: | ;s,j |
کسوت به انگلیسی: | garb gown vestment vesture |
(کِ وَ ) [ ع کسوة ] (اِ) رخت، لباس، جامة پوشیدنی ج کسا.
لباس، جامه، پوشاک.
معنی کسوت در لغتنامه دهخدا
کسوت [ ک ِس ْ وَ ] ( ع اِ ) کسوة، رخت و لباس و جامه و پوشاک.
– پیش کسوت: در اصطلاح زورخانه کاران، تقدم و سبق در پهلوانی کیفاً و زماناً.
– کسوت جان دادن: کنایه از خاصیت دادن است.
– || حیات دادن و زنده کردن.
– کسوت جان کردن: کسوت جان دادن.
– کسوت کافوری: کنایه از برف که کوه و دشت را پوشانیده باشد.
|| طریقه و روش آرایش.
لغط کسوت [ ک ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان در کاسعیده بخش چهاردانگه شهرستان ساری، کوهستانی و جنگلی و معتدل و مرطوب است و 210 تن سکنه دارد.
واژه کسوت [ک ِس ْ وَ / ک ُس ْ وَ ] ( ع اِ ) جامه پوشیدنی و لباس ج کسی [ ک ُ سا ]، کِساء، لباس ج کسی [ ک ُ سَن ْ ]، یقال له کسوة حسنة و کسی فاخرة || قلم کُسوة آدم: ای الاظفار.
کسوة [ ک ُس ْ وَ ] ( اِخ ) دهی است به دمشق بر راه کاروانیان از دمشق به مصر، دهی است به دمشق.
پیشکسوت در لغتنامه دهخدا
پیش کسوت [ ک ِ وَ ] ( ص مرکب ) آنکه درجه پیش کسوتی دارد. یکی از مراتب مرید. صاحب درجه ای از درجه مریدان. شیخ ومرشد. یکی از مدارج طریقت، مقامی در سلوک ( صوفیه ). در طبقات صوفیه طبقه از مرید بالاتر و از شیخ فروتر.
|| قدیمترین و بزرگترین پهلوان یک زورخانه که حق تقدم دارد در پهلوانی و قدمت زورخانه کاری.
معنای پیشکسوت در لغتنامه معین
(کِ وَ ) [ فا ع ] (ص مر) =
۱ – مقدم ، پیشگام ، پیشرو، پیش قدم
۲ – یکی از مدارج طریقت، آن که درجة پیش کسوتی دارد
۳ – قدیم ترین و بزرگ ترین پهلوان یک زورخانه که حق تقدم در پهلوانی دارد.
فرهنگ عمید:
- (ورزش ) کسی که در زورخانه و کارهای ورزشی بیش از دیگران سابقه دارد.
- (تصوف ) مقام کسی که مقامش بالاتر از مرید و فروتر از شیخ است.