حتما برای شما هم پیش آمده است کلمه « طزر » را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم (طزر یعنی چه ?).
جدول محتوا
معنی طزر
مترادف و معادل واژه طزر:
- قصر کوشک
- خانه زمستانی
- دهی از دهستان کاه بخش داورزن شهرستان سبزوار
(طَ زَ ) [ معر ] (اِ) =
۱ – قصر
۲ – خانة زمستانی
١- خانۀ زمستانی
٢- کاخ
اشتباه تایپی: xcv
معنی طزر در لغتنامه دهخدا
طزر [ طَ ] ( ع مص ) راندن به لگد.
طزر [ طَ زَ ] (معرب ، اِ) گیاهی است که در تابستان روید. معرب تزر، صاحب قاموس گفته: و البیت الصیفی ، معرب تزر.
شگفتی در اینجاست که کلمه طزر در دیوان خاقانی صورت دیگری بخود گرفته و بشکل «طَرَر» درآمده است گوید:
باد غم جست درِ لهو و طرب بربندید
موج خون خاست در بهو و طرر بگشائید. خاقانی
هرچه دارم بنه و سکنه بسوزم ز پست
پیشتر سوختن از بهوو طرر درگیرم خاقانی
و در فرهنگهای فارسی چنین یاد شده : تجر خانه زمستانی را گویند که در آن تنور و بخاری باشد، و مؤید گفته آقای پورداود لفظ «بهو» است که در شعر خاقانی آمده ، چه بهو بمعنی صفه ، و صفه به فارسی خم و خم بمعنی خانه زمستانی است.
واژه (جغرافیا) طزر [ طَ زَ ] ( اِخ ) شهری است در مرج القلعة که از آنجا تا جاده عمومی خراسان یک مرحله ( منزل ) مسافت است، و رجوع به معنی اسمی همین کلمه شود.
(جغرافیا) طزر [ طَ زَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کاه بخش داورزن شهرستان سبزوار در 37 هزارگزی خاور داورزن و 3هزارگزی جنوب جاده شوسه عمومی، جلگه ، معتدل با 327 تن سکنه، آب آن از قنات و رودخانه و محصول آنجا غلات و پنبه و تریاک و شغل اهالی زراعت و راه آن اتومبیل رو است ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).