حتما برای شما هم پیش آمده است واژه خوالیگری را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم (خوالیگری یعنی چه ? ).
جدول محتوا
معنی خوالیگری
مترادف و معادل واژه:
- آشپزی طباخی
خوالیگری در جدول کلمات: اشپزی.
اشتباه تایپی: o,hgd’vd
لغت نامه دهخدا:
خوالیگری [ خوا / خا گ َ ] ( حامص مرکب ) دیگ پزی، طباخی، آشپزی، طِباخَت، باورچی گری، آشپزی، خوراک پزی، خوردی پزی ( یادداشت بخط مؤلف ):
یکی گفت ما را بخوالیگری
بباید بر شاه رفت آوری فردوسی
برفتند و خوالیگری ساختند
خورشها باندازه پرداختند فردوسی
بدو گفت امروز از ایدر مرو
که خوالیگری یافتستیم نو فردوسی
به خوالیگریشان همی داشتند. اسدی
میکند خورشید و مه را کاسه پر تا می رود
در فضای مطبخ جودت ره خوالیگری واله هروی
طباخی [ طَب ْ با ] ( حامص ) آشپزی، باورچیگری، دیگ پزی، طباخة.
معنای خوالی در لغتنامه دهخدا
خوالی [ خوا / خا ] ( ص ) زیبا، مهنا ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) ( از انجمن آرای ناصری ) || ( اِ ) طعام ( برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ).
|| رودخانه آب راهم گفته اند ( برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ) ( انجمن آرای ناصری ) || مطبخی. ( برهان قاطع ). آشپز.
خوالی [ خ َ ] ( ص ) خوالی [ خوا / خا ]، رجوع به خوالی [ خوا / خا ] شود || ( اِ ) خوالی [ خوا / خا ] رجوع به خوالی [ خوا / خا ] شود.