حتما برای شما هم پیش آمده است کلمه « شامخ » را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم (شامخ یعنی چه ?).
معنی شامخ
مترادف و معادل واژه شامخ:
- بلند
- مرتفع
- جلیل
- رفیع
- منیع
- والا
- معلا
- فرمند
- برگزیده
- فرازمند
- متکبر
| آوا: | /SAmex/ |
| نقش: | صفت |
| اشتباه تایپی: | ahlo |
| جمع شامخ: | شُمَّخ |
(مِ ) [ ع ] (ص) مرتفع، بلند.
بلند، مرتفع.
معنی شامخ در لغتنامه دهخدا
شامخ [ م ِ ] ( ع ص ) بلند. مرتفع..
– جبال شامخات و شوامخ، کوه های بلند.:
عاقلان را در جهان جائی نماند
ناصرخسرو
جز که در کهسارهای شامخات
– نسب شامخ: شریف و عالی نسب.
|| متکبر، رجل شامخ: کثیرالشموخ، ج شمخ.
|| بمجاز کسی که بینی خود را بواسطه تکبر بلند کند، شمخ الرجل بانفه ؛ تکبر نمود، ج شُمَّخ.
معنای شموخ در لغتنامه دهخدا
شموخ [ ش ُ ] ( ع اِمص ) بلندی، ارتفاع، تشامخ.
شموخ [ ش ُ ] ( ع مص ) شمخ است، بلند شدن کوه، بلند شدن.
|| تکبر کردن، تکبر.
شموخ. [ ش َ ] ( ع ص ) مفازة شموخ ؛ بیابان دور و دوراطراف.
معنی شمخ در لغتنامه دهخدا
شمخ [ ش َ ] ( ع مص ) بلند شدن کوه، بلند شدن، سمق.
|| بینی خود را بالا کشیدن از راه تکبر و غرور.
شمخ [ ش َ م َ ] ( ع ص ) نیة شمخ: نیت دور و بلند.
شمخ [ ش ُم ْ م َ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ شامخ.
مطالب پیشنهادی
شامخ یعنی چه ?
