حتما برای شما هم پیش آمده است واژه «عنود» را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم (عنود یعنی چه ?).
معنی عنود
مترادف و معادل واژه عنود:
- ستیزه کار
- عنادورز
- عنید
- کینه توز
- کینه جو
- آنکه ستیزه کند
- گردنکش
- متمرد
- نافرمان
- ستیهنده
- برگردنده از راه
آوا: | /~anud/ |
اشتباه تایپی: | uk,n |
نقش: | صفت |
عنود به انگلیسی: | disobedient |
(عُ) [ ع ] (ص) =
۱ – ستیزه کار
۲ – سرکش
۱- ستیزه کار، ستیزنده
۲- برگردنده از راه
معنی عنود در لغتنامه دهخدا
عنود [ ع ُ ] ( ع مص ) برگردیدن از راه و میل کردن، عدول کردن و برگشتن از راه || روان گردیدن خون چندانکه خشک نگردد، جاری شدن خون از رگ و التیام نیافتن رگ.
|| تنها چریدن ناقه، در گوشه ای تنها چریدن ماده شتر || دیده و دانسته بازگردیدن از حق ، و برخلاف حق کاری کردن ، و رد کردن حق را و به باطل ستهیدن، مخالفت با حق و آن را دانسته رد کردن: والی آن بقعه در کفر و کنود غالی است و به نخوت طغیان و عنود متعالی.
عنود. [ ع َ ] ( ع ص ) برگردنده از راه، برگشته از قصد و هدف، و آن فعول بمعنای فاعل است، ستیهنده، ستیزنده و گمراه: روزگار عنود و دهر کنود به مساوفت و محاسدت به رگ گردن بایستاد.
چون تو چشم دل نداری ای عنود
که نمی دانی تو هیزم را ز عود مولوی
گفت امّید من از تو این نبود
که دهی دختر به بیگانه عنود مولوی
فرصت آن پشّه راندن هم نبود
از نهیب حمله گرگ عنود مولوی
|| ابر بسیارباران، ابربسیارباران که بازنمی ایستد || تیر که فایز برآید بر جهت سایر تیرها، تیری که در جهتی غیر از جهت سایر تیرها، فایز خارج شود || شتر ماده بگوشه چرنده، ماده شتر بگوشه ای چرنده و تنهاچرنده، ج عُنُد.