حتما برای شما هم پیش آمده است کلمه بنشن را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید ، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم (بنشن یعنی چه ? ).
معنی بنشن
مترادف و معادل واژه بنشن:
- خواربار
- حبوبات
- نیام
- سبزی
- بنشن
- بقولات
- گیاه خوردنی
آوا: | /bonSan/ |
نقش: | اسم |
اشتباه تایپی: | fkak |
بنسن به انگلیسی: | beans |
(بُ شَ ) ( اِ ) حبوبات مانند نخود، لوبیا، عدس، ماش، باقلا و غیره.
حبوبات از قبیل نخود، لوبیا، ماش، عدس، و امثال آن ها.
معنی بنشن در لغتنامه دهخدا
بنشن [ ب ُ ش َ ] ( اِ )حبوبات از قبیل نخود و عدس و ماش و لوبیا و باقلا و غیره، مجموع دیگ افزارها از حبوب خشک چون نخود، لوبیا، ماش، عدس، باقلا و نخود سیاه وسیاه چشم ( لوبیا بلبلی ، چشم بلبلی )، منیجو، لپه ( یادداشت بخط مؤلف ).
خل ماش، نام جنس ها و انواع بسیاری از گیاهان تیره پروانه داران که همه جا میرویند و به آسانی بعمل می آید. دانه های بنشن از دوره های قبل از تاریخ شناخته شده و در تغذیه انسان و دام بکار رفته است. بعضی از آنها را برای علوفه و قوی ساختن خاک میکارند.
پوست نیام و لپه ها و حتی رشته های کناره آنها در نیام نرسیده قابل خوردن است. نمونه های آنها عبارتند از: لوبیا، باقلا، نخود، عدس ، ماش، خلر و سویا ( دایرة المعارف فارسی )، رجوع به گیاه شناسی گل گلاب شود.
معنای بقولات در لغتنامه دهخدا
بقولات [ ب ُ ] ( ع اِ ) ج ِ بُقول ( ناظم الاطباء ) دانه های گیاه چون نخود و لوبیا و ماش و عدس و باقلا و جز آنها، مرادف حبوبات.
|| جج ِ بَقْل، تره بار، کلم پیچ، کلم برگ، شلغم، چغندر ( یادداشت مؤلف ).
بنشن، حبوبات.