حتما برای شما هم پیش آمده است کلمه « نسخ » را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم ( نسخ یعنی چه ?).
جدول محتوا
معنی نسخ
مترادف و معادل واژه نسخ:
- ابطال
- اقاله
- زوال
- محو
- منسوخ
- نابود
- نقض
- خطنسخ
- برانداختن
- زدایش
- سِتردن
- نسک
آوا: | /nasx/ |
نَسخ: | باطل شدن |
نَسَخ: | حس نیاز به مصرف سیگار |
نُسخ: | جمع نسخه نسخه ها |
نسخ به انگلیسی: | desuetude extinction abrogation abolition style of writing used in typography |
(نُ سَ ) [ ع ] (اِ) جِ نسخه
(نَ ) [ ع ]=
۱ – (مص م) منسوخ ساختن و باطل کردن چیزی
۲ – (مص ل) تغییر صورت دادن
۳ – یکی از شش خط اختراعی ابن مقله که قرآن را معمولاً با آن خط می نویسند
۱- باطل کردن
۲- (اسم ) (هنر ) در خوشنویسی، یکی از خطوط اسلامی که یاقوت معتصمی آن را پدید آورد و در کتابت قرآن و حروف چینی به کار می رود
۳- رد کردن، برگرداندن چیزی
۴- [قدیمی] نوشتن
= نسخه
معنی نسخ در لغتنامه دهخدا
نسخ [ ن َ ] ( ع مص ) زایل کردن، ازالة، زایل گردانیدن، محو کردن چیزی را، دور کردن، از بین بردن، نیست گردانیدن، گویند: نَسَخَت الشمس ُ الظل َّ و الشیب ُ الشباب.
|| ناچیز و هیچکاره کردن چیزی را و چیز دیگر به جایش قائم کردن، ابطال، منسوخ گردانیدن، منسوخ کردن، باطل کردن، باطل کردن چیزی را و چیز دیگر در جای آن آوردن، رد کردن چیزی را به چیزی که بهتر از آن باشد.برانداختن، فرمان بگردانیدن، ابطال کردن || از خانه به خانه بردن زنبور آنچه در آن باشد.
آنچه در کندوی زنبور عسل است به کندوی دیگر بردن || نسخه کردن، نسخت گرفتن، نوشتن، نقل کردن و نوشتن از روی نوشته ای حرف به حرف، از روی نوشته ای نوشتن، کتاب نوشتن، نوشتن کتابی را به نقل از کتابی دیگر، رونویس کردن یقال: نَسَخ َ الکتاب: اذا کتبه عن معارضة.
|| نقل، بردن چیزی را از جائی به جای دیگر || برگردانیدن چیزی را از صورتش و زشت نمودن آن را، مسخ کردن: نَسَخَه اﷲ قرداً؛ مَسَخَه || تغییر صورت دادن و منتقل شدن روح انسانی بعد از مردن جسمش به جسم دیگر که لفظ دیگرش تناسخ است.
عبارت است از انتقال روح از بدن انسانی به بدن انسانی دیگر، انتقال نفوس انسانی به بدن های انسانهای دیگر. رجوع به تناسخ شود. || در اصطلاح شعرا، نسبت دادن شاعر کلام دیگری را به خود بی تغییر لفظ و معنی آن || ( اِ ) یکی از شش قسم خط است که علی بن مقلة وزیر الراضی باﷲ عباسی [ در اواخر قرن سوم هَ. ق. ] مخترع خوش نویسی آن بود.
یکی از شش خط انتزاعی ابن مقله و آن را خط قرآنی نیز گویندزیرا که در این ایام قرآن مجید را به این خط می نویسند. و آن را خط بدیع نیز گویند رجوع به ابن مقله در این لغت نامه و آداب اللغة العربیة ج 1 ص 205 و پیدایش خط و خطاطان شود.
نسخ [ ن ُ س َ ] ( ع اِ ) ج ِ نسخة. رجوع به نسخة شود.
مطالب پیشنهادی
نسخ یعنی چه ?