حتما برای شما هم پیش آمده است واژه « تلف » را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم (تلف یعنی چه ?).
معنی تلف
مترادف و معادل واژه تلف:
- اتلاف
- حیف و میل
- نابود شدن
- پامال
- پایمال
- تباه
- فنا
- نفله
- مردن
- منهدم
- ضایع
- نابود
- نیست
- هدر
- هلاک
- نیست شدن
- هلاک گردانیدن
- تباه شدن
تلفظ: | /talaf/ |
جمع تلف: | ضایعات |
اشتباه املایی: | طلفات |
اشتباه تایپی: | jgthj |
تلف به انگلیسی: | loss casualty wasting perishing lost |
(تَ لَ ) [ ع ] (مص ل) هلاک شدن، نابود شدن
۱- هلاک شدن، کشته شدن
۲- هدر رفتن
معنی تلف در لغتنامه دهخدا
تلف [ ت َ ] ( اِ ) ترف و قروت.
معنی تلف [ ت ُ ] ( اِ ) کثافتی که از شپلیدن انگور و امثال آن بماند، آنچه از انگور و جز آن پس از خوردن باقی ماند که شایسته خوردن نباشد.
معنای تلف [ ت َ ل َ ] ( ع اِ ) رایگان || هلاک، هلاک و زوال و ویرانی وانهدام || اتلاف و زیان وتبذیر و اسراف و خرج بیجا || ( ص ) بمعنی ضایع و خراب مجاز است… و با لفظ شدن و کردن استعمال نمایند:
در دورخط از زلف تو ما را چه توقع
نتوان به کف آورد دگر عمر تلف را ملا طغرا
تلف [ ت َ ل َ ] ( ع مص ) هلاک گردیدن، نیست شدن.
معنای تلفات
مترادف و معادل واژه تلفات:
- ضایعات
- مرگ ومیرها
- کشته شدگان
تلفظ: | /talafAt/ |
تلفات به انگلیسی: | casualties loss mortality rate toll |
تلفات در لغتنامه دهخدا
تلفات [ ت َ ل َ ] ( ع اِ ) ج ِ تلف، ضایعات، هلاکها، مرگ و میرها: زلزله بوئین زهرای قزوین تلفات فراوانی دربرداشت، جنگ جهانی دوم تلفات سنگینی داشت.
معنی اتلاف
مترادف و معادل واژه اتلاف:
- افنا
- تابودی
- تباهی
- تبذیر
- از میان بردن
- نابود کردن
- تلف
- ولخرجی
- هدر
تلفظ: | /~etlAf/ |
اتلاف به انگلیسی: | dissipation loss wastage wasting prodigality destruction |
معنی اتلاف در لغتنامه دهخدا:
اتلاف [ اِ ] ( ع مص ) هلاک کردن، نیست کردن، هلاک یافتن، نابود کردن، تلف کردن، افناء: او را بغرامت آن اتلاف و تضییع مؤاخذت کرد.
– اتلاف کردن: اسراف، تلف کردن.
معنی اتلاف در لغتنامه معین
( اِ ) [ ع ] =
۱ – (مص م) تلف کردن، نابود کردن
۲ – (مص ل) هلاک یافتن، ~ وقت بیهوده وقت را صرف کردن، به کارهای ناسودمند پرداختن و از وقت بهره نگرفتن.
فرهنگ عمید:
تلف کردن، نیست کردن، نابود کردن، تباه کردن.