حتما برای شما هم پیش آمده است « حیلت » را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم (حیلت یعنی چه ?).

معنی حیلت
معنی حیلت

معنی حیلت

مترادف و معادل حیلت:

  • تزویر
  • حیله
  • شیله
  • خدعه
  • دوال
  • فریب
  • مکر
  • نیرنگ
  • چاره اندیشی
  • چاره
  • چاره گری
  • تدبیر
  • حذاقت جودت نظر
  • ترفند
  • شگرد
  • توانایی
  • دغل
  • قدرت
تلفظ:/hilat/
معنی حیلت در لغتنامه معین:(لَ ) [ ع حیلة ] (اِمص) نک حیله

معنی حیلت در لغتنامه دهخدا

حیلت [ ل َ ] ( ع اِ ) حیلة، مکر، دستان، تدبیر، غدر، بهانه، فریب، زرق، دلغم.

حیلت گر: محتال. مکار، حیله گری: حیله سازی، حیله ور: محیل، حیله گر، حیلت ساز، حیلت آموز: حیله گر، حیله ساز.

حیلت ساز: حیله ساز، حیله گر.

– حیلت کردن: علاج کردن، چاره کردن: گفتند این را [ موی پای بلقیس را ] به آهک نوره حیلت کنیم.
– || کوشیدن. سعی کردن: آن حضرت بر پهلوی افتاده بود [ در غزوه احد ] و نتوانست خاستن و تنها بمانده بود و کس با او نمانده حیلت کرد و بازنشست و بر پای خاست.
– حیلت گر: محتال، مکار

– حیله باز ؛ مکار، حیله سازی: مکر، خدعه، حیله کردن: حیله انداختن.
– حیله بازی: مکاری، حیله پژوه: حیله پیشه.
– حیله ساز: مکار، حیله گر، حیله [ ل َ ] ( ع اِ ) حیله، حذاقت و جودت نظر || قدرت بر تصرف، نظر و قدرت بر تصرف و توانائی، ج حِوَل، حِیَل، حیلات || چاره.

ناصرخسرو.|| افسون. فسون. مکر. فریب. نیرنگ. خدعه. کید. ترفند، زرق، دلغم.
– حیله انداختن ؛ حیله کردن :

– حیلت پژوه: حیلت رفتار و حیلت پیشه، حیلت گری: احتیال و مکر.

حیلت [ ح َ ل َ ] ( ع اِ ) بزان بسیار || گله گوسفند || حذافت و جودت نظر و قدرت بر تصرف، اسم است احتیال را، حیل، حول || سنگها که از اطراف و جوانب کوه بپائین افتند و بسیار گردند.

واژه حیلت در اشعار فارسی

بگفت ای جلیس مبارک نفس
نخوردم به حیلت گری مال کس سعدی


کنون جویی همی حیلت که گشتی سست و بی طاقت
ترادیدم به برنایی فسارآهخته و لانه کسایی

می بدانید کاین جهان فسوس
همه باد است و حیلت و دلغم خطیری

راستی در کار برتر حیلت است
راستی کن تا نبایدت احتیال ناصرخسرو

فاش کن حیلت بداندیشان
تا نگویند غافلی ز ایشان اوحدی

میباش فقیه طاعت اندوز
اما نه فقیه حیلت آموز نظامی

مرد حیلت پژوه گفت که من
سنجمش ناشکسته هم بر من امیرخسرو

ز هیچ گونه بدو جادوان حیلت ساز
بکار برد ندانند حیلت و نیرنگ فرخی

چرخ حیلت گر است و حیله او
نخرد مرد هوشیار بصیر ناصرخسرو

چون غدر کرد حیله نماندم جز آن کزو
فریادخواه سوی نبی مصطفی شدم ناصرخسرو


گر ستدندش ز من ای حیله ساز
با چو تو صیدی به من آرند باز نظامی

دو سوراخ چون روبه حیله ساز
یکی سوی شهوت یکی سوی آز نظامی

حیله کرد انسان و حیله ش دام بود
آنکه جان پنداشت خون آشام بود مولوی

حیله کردند آمدند ایشان بشیر
کز وظیفه ما ترا داریم سیر مولوی

بحث عقل است این چه عقل ای حیله گر
تا ضعیفی ره برد آنجا مگر مولوی

گویند که دوش شحنگان تتری
دزدی بگرفتند بصد حیله گری سعدی

حیلت باز

مترادف حیلت باز:

  • حیله گر
  • حیلت ساز
  • حیلت آموز
  • مکار
  • حقه باز
  • حیلت گر
  • محیل
  • فریبنده
  • فریب کار
  • نیرنگ باز
  • نیرنگ ساز

مترادف حیلت ساز:

  • ترفندباز
  • حیله گر
  • حیله باز
  • فریبکار
  • محیل
  • مکار

/hile/

معنای حیله

مترادف و معادل حیله:

  • احتیال
  • تزویر
  • تغابن
  • تلبیس
  • سالوس
  • چاره
  • حقه
  • حیلت
  • ظاهرنمایی
  • خدعه
  • ریا
  • دستان
  • دغا
  • دوال
  • شعبده
  • شید
  • غدر
  • فریب
  • فسوس
  • فن
  • فند
  • کید
  • مکر
  • نیرنگ
معنی حیله در لغتنامه معین ?

(لِ ) [ ع حیلة ] (اِمص )=
۱ – قدرت، توانایی
۲ – چاره
۳ – فریب، نیرنگ

معنی حیله در فرهنگ عمید ?

۱- مکر، فریب، نیرنگ
۲- [قدیمی] قدرت و توانایی بر هرگونه تصرف و تدبیر
۳- [قدیمی] چاره گری

مطالب پیشنهادی

حیلت یعنی چه ?

به این پست امتیاز بدید...

خیلی ضعیف/ضعیف/متوسط/خوب/عالی

میانگین امتیازات :4.8 تعداد آرا: 404

هنوز کسی رای نداده...




طراحی سایت بیوگرافی شما
یکبار هزینه برای 5 سال
آدرس دلخواه شما با پسوند .ir