حتما برای شما هم پیش آمده است واژه تزلزل را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم ( تزلزل یعنی چه ? ).
Table of contents
معنی تزلزل
مترادف و معادل واژه تزلزل:
- ارتعاش
- تکان
- جنبش
- لرزش
- لرزه
- بی ثباتی
- سستی
- نااستواری
- اضطراب
- بی تابی
- بی ثبات شدن
- سست شدن
- جنبیدن
- لرزیدن
تلفظ تزلزل: | /tazalzol/ |
متضاد تزلزل: | استواری |
اشتباه تایپی: | jcgcg |
جمع تزلزل: | تزلزلات |
تزلزل به انگلیسی: | shaking shakiness instability agitation destabilization uncertainty unsteadiness waver [fig] agitation |
تزلزل به عربی: | عدم الامان هزه عدم استقرار |
(تَ زَ زُ ) [ ع ] (مص ل) جنبیدن، لرزیدن
۱- لرزیدن، جنبش، جنبیدن
۲- [مجاز] سست شدن
۳- اضطراب
معنی تزلزل در لغتنامه دهخدا
تزلزل [ ت َ زَ زُ ] ( ع مص ) جنبیدن، لرزیدن و جنبیدن ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) اضطراب و تحرک ( از متن اللغة ) || لرزیدن زمین بر اثرزلزله || بازگشتن نفس در سینه هنگام مرگ، لرزیدن نفس در سینه هنگام مرگ || ( اِ ) جنبش واضطراب و آشفتگی و لرزش:
ای دوست دل منه تو در این تنگنای خاک
سعدی
تا ممکن است عافیتی بی تزلزلی
بنیاد خاک بر سر آب است از این قبل
خالی نباشد از خللی یا تزلزلی سعدی ( بوستان )
تزلزل در ایوان کسری فتاد سعدی
|| هول و هراس و ترس و وحشت. ( ناظم الاطباء ). || آوارگی از راه راست و لغزش. ( ناظم الاطباء ). || زمین لرزه و زلزله.
معنی زلیل در لغتنامه دهخدا
معنی زلیل [ زَ ] ( اِ ) آواز صدای گلو را گویند. ( برهان )، آواز گلو ( فرهنگ جهانگیری ) آواز و صدایی که از گلو برآید ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) آواز و صدای گلو، فواق، آروغ.
معنای زلیل [ زَ ] ( ع مص ) بلغزیدن قدم، لغزیدن ( ترجمان القرآن ) لغزیدن در گل یا در سخن و خطا کردن.
زل زلا و زلیلا || شتاب رفتن و دویدن || از جایی به جایی شدن، رجوع به زل در همین لغت نامه شود.
زلیل [ زَ ] ( ع اِ ) پالوده || ( ص ) آب شیرین خوشگوار، آب صاف سرد و گوارا و عذب و زودگذرنده از حلق.
مطالب پیشنهادی
معنی تزلزل چیست ?