ساغر عزیزی، نامی که در سینما و تلویزیون ایران میدرخشد، بازیگری که با نقشآفرینیهای ماندگارش در قلب مخاطبان جای گرفته است. در این مطلب به سراغ زندگی این هنرمند توانا میرویم و ناگفتههایی از زندگی شخصی و هنری او را بیان میکنیم (بیوگرافی ساغر عزیزی و همسرش).
Table of contents
نام نام خانوادگی: | ساغر عزیزی Saghar Azizi |
تاریخ تولد: | 9 فروردین 1356 March 29, 1977 |
سن ساغر عزیزی: | 47 سال و 7 ماه |
محل تولد: | شیراز |
فرزند: | پریا |
ساغر عزیزی
در ۹ فروردین ۱۳۵۶ در شهر شیراز متولد شدم. از کودکی به هنر و به خصوص بازیگری علاقه داشتم و این علاقه ذاتی، من را به سمت تحصیل در رشته کارگردانی سینما در دانشگاه سوره کشاند.
بعد از فارغ التحصیلی، به طور حرفه ای وارد دنیای بازیگری شدم و در فیلم ها و سریال های متعددی به ایفای نقش پرداختم.
اما بازیگری تنها دغدغه ی من در زندگی نیست. من عاشق گل و گیاه هستم و در کنار بازیگری، وقت زیادی را به پرورش گل و گیاهان در خانه ام اختصاص می دهم.
علاوه بر این، به شعر و نقاشی هم علاقه دارم و گاهی اوقات اشعار و نقاشی هایی را خلق می کنم که برایم بسیار لذت بخش است.
می توانم بگویم که زندگی من پر از رنگ و شور است و من از هر لحظه ی آن لذت می برم.
خانه مادری در شیراز
در خانهای قدیمی در شیراز زندگی میکردیم. خانهای پر از اتاق که دور تا دور حیاطی پر از گلدانهای شمعدانی و حوضی بزرگ در مرکز آن، قرار گرفته بود.
حیاطمان زیبا و آرام بود، اما برای من که بچه بودم، حسابی ترسناک بود. سایه شاخههای درختان در نور مهتاب، تصاویر ترسناکی را در ذهنم مجسم میکرد.
هر شب، قبل از خواب، با وحشت به حیاط نگاه میکردم و منتظر دیدن هیولاهایی بودم که در تاریکی شب، بین گلها و در سایه درختان کمین کرده بودند.
ساغر عزیزی در تهران
بعد از قبولی در دانشگاه سوره، راهی تهران شدم. اولین چیزی که توجهم را جلب کرد، سرعت بالای زندگی در این شهر بود. انگار همه در حال دویدن روی تردمیل بودند تا جا نمانند.
همه چیز در حرکت بود. ماشینها در خیابانها بوق میزدند، مردم با عجله در پیادهروها قدم میزدند و مغازهها پر از مشتری بودند. حتی در مترو هم، همه سرشان توی گوشیهایشان بود و به نظر میرسید که هیچکس زمانی برای نفس کشیدن ندارد.
شروع موفقیت در بازیگری
سال ۱۳۷۹، در حالی که ۲۳ ساله بودم، برای اولین بار با تئاتر روی صحنه رفتم. آن تجربه حس فوقالعادهای بود و دنیای جدیدی را به روی من گشود.
یک سال بعد، در فیلم “رنگ شب” به کارگردانی داریوش مهرجویی، در کنار فریبرز عربنیا و لعیا زنگنه به ایفای نقش پرداختم. این اولین تجربه من در جلوی دوربین بود و حس و هیجان خاصی داشت.
در سال ۱۳۸۰، در فیلم “تانازی” بازی کردم. این فیلم هم تجربهای ارزشمند بود و به من در یادگیری و پیشرفت در بازیگری کمک کرد.
نقطه عطف کارنامه هنری من، بازی در سریال “معصومیت از دست رفته” به کارگردانی داوود میرباقری در سال ۱۳۸۱ بود. این سریال با استقبال گستردهای روبرو شد و من را به عنوان یک بازیگر به مخاطبان شناساند.
نقش فرح دیبا در سریال معمای شاه
ساغز عزیزی در نهمین تجربه تلویزیونی خود در سال 94، با بازی در نقش فرح دیبا در سریال تاریخی الف ویژه “معمای شاه” به کارگردانی محمدرضا ورزی، به شهرت رسید. در زمان پخش این سریال بسیاری از مردم بازی او را در این نقش مورد تحسین قرار دادند.
من اصلاً اهل سیاست نیستم، فقط یک بازیگرم، توی اینستاگرام به خاطر نقشم در سریال معمای شاه کلی فحش خوردم و خیلی گریه کردم. مردم باید بدانند که من فقط یه بازیگر بودم و هیچ نقشی در اتفاقات تاریخی دوران پهلوی نداشتم.
همسر ساغر عزیزی
من، ساغر عزیزی، یکبار ازدواج کردهام و از این ازدواج صاحب یک دختر به نام پریا هستم. پریا در حال حاضر در زمینه مدلینگ و پوز لباس فعالیت میکند.
علاقه به کارهای مردانه
علاوه بر بازیگری، کارهای دیگری هم انجام میدهم که بیشتر به کارهای مردانه شبیه هستند.
من عاشق دکوراسیون داخلی، کار در کارخانه فرفورژه، نقاشی دکوراتیو و… هستم و این کارها را هم انجام میدهم. تمام دریلکاریهای خانه خودم و اطرافیانم را به عهده دارم و با آچار و پیچگوشتی مشکلی ندارم.
در واقع، از انجام کارهایی که به “قدرت مردانه” نیاز دارند لذت میبرم و حس میکنم در انجام آنها توانمند هستم.
توجه به تغذیه
عاشق غذا خوردن هستم! یکی از بزرگترین آرزوهای من سفر به دور دنیا و امتحان کردن غذاهای مختلف در هر گوشه از کره زمین است.
البته من آدم پرخوری نیستم و به سلامتیام هم خیلی اهمیت میدهم. به همین خاطر از روغنهای گیاهی استفاده میکنم و سعی میکنم همیشه در کنار غذا، سبزیجات و میوه هم بخورم. با این حال، گیاهخوار نیستم.
من در زندگی روزمره ام برای ورزش هم یوگا و هم پیاده روی را انجام می دهم. در سال های گذشته نیز به طور جدی ایروبیک و بدنسازی را تجربه کرده ام.
آرزو و آینده
همیشه آرزوی گرفتن جایزه اسکار را در سر داشتم و تمام تلاشم را میکنم تا زمانی که زنده هستم به این هدف برسم.
من عاشق مردم هستم و آنها را بسیار دوست دارم. همیشه از آنها عشق دریافت میکنم و از خداوند سپاسگزارم که در مسیر زندگیام این افتخار را نصیبم کرد که در قلب این مردم عزیز جای داشته باشم.
اینستاگرام ساغر عزیزی
جهت دیدن صفحه اینستاگرام ساغر عزیزی بر روی لینک زیر کلیک کنید:
https://www.instagram.com/sagharazizi