نائومی واتس (Naomi Watts)، بازیگر بریتانیایی-استرالیایی، یکی از تحسینشدهترین و تطبیقپذیرترین ستارههای سینمای معاصر است که توانایی او در انتقال عمق و آسیبپذیری نقشهای پیچیده، وی را به چهرهای متمایز تبدیل کرده است. مسیری که واتس برای رسیدن به این جایگاه پیموده، قصهای طولانی از پایداری و تلاش است که پس از سالها بازی در پروژههای کوچک و شکستهای مکرر، سرانجام با یک شاهکار سینمایی، به شهرت جهانی رسید.
این بیوگرافی به تفصیل به زندگی این هنرمند میپردازد؛ از دوران کودکی پرفراز و نشیب او در بریتانیا و استرالیا و دوستی دیرینهاش با نیکول کیدمن، تا لحظه تعیینکنندهای که با تریلر روانشناختی «جاده مالهالند» (Mulholland Drive) دیوید لینچ در سال ۲۰۰۱، مورد توجه منتقدان قرار گرفت. در ادامه، نقشآفرینیهای درخشان او در فیلمهایی چون «۲۱ گرم» (۲۱ Grams) که نامزدی اسکار را برایش به ارمغان آورد و بلاکباسترهایی مانند «کینگ کونگ» (King Kong) و «غیرممکن» (The Impossible) را بررسی خواهیم کرد. هدف این نوشتار، ارائه تصویری کامل از پایداری نائومی واتس در دنیای سخت هالیوود و چگونگی تبدیل شدن او به یک سفیر صلح سازمان ملل و نمادی از بازیگری اصیل است.
جدول محتوا
- بیوگرافی نائومی واتس
 - مهاجرت به استرالیا و کشف رؤیا
 - ورود پرخطر به دنیای هنر
 - سالهای اولیه و دست و پنجه نرم کردن با ناکامی (۱۹۸۶–۲۰۰۰)
 - رویای آمریکا و طرد شدنهای تحقیرآمیز
 - گامهای کوچک و حفظ انگیزه
 - اوجگیری و انفجار شهرت (۲۰۰۱–۲۰۰۲)
 - تبدیل شدن به بازیگری تثبیتشده (۲۰۰۳–۲۰۰۷)
 - پروژههای زندگینامهای و مستقل (۲۰۰۹–۲۰۱۴)
 - فعالیتهای اخیر در سینما و تلویزیون (۲۰۱۵–اکنون)
 - 💰 فعالیتهای تجاری و تبلیغاتی
 - 🕊️ فعالیتهای بشردوستانه و خیرخواهانه
 - زندگی شخصی
 
| نام نام خانوادگی: | نائومی اِلن واتس Naomi Ellen Watts  | 
| تاریخ تولد: | ۲۸ سپتامبر ۱۹۶۸ 6/مهر/1347  | 
| سن: | 57 سال و 1 ماه | 
| محل تولد: | کنت انگلیس | 
| قد: | 164 سانتیمتر | 
| وزن: | 56 کیلوگرم | 
| صفحه imdb: | imdb | 
بیوگرافی نائومی واتس
نائومی اِلن واتس (Naomi Ellen Watts)، بازیگر مشهور بریتانیایی، در ۲۸ سپتامبر ۱۹۶۸ در شورهام، کنت، انگلستان به دنیا آمد. زندگی او آمیزهای از تراژدی، جابهجایی و در نهایت، شکوفایی هنری است.

کودکی در سایه جدایی و فقدان
نائومی دختر مایفانوای (میو) ادواردز، دلال عتیقه و طراح لباس و صحنه، و پیتر واتس بود. پدرش، پیتر، مدیر جاده و مهندس صدا بود که در دههی ۷۰ میلادی با گروه افسانهای پینک فلوید همکاری میکرد. والدین نائومی زمانی که او تنها چهار سال داشت، از هم جدا شدند.
پس از جدایی، مادرش مجبور شد چندین بار نائومی و برادر بزرگترش، بِن، را در جنوب شرقی انگلستان جابهجا کند. تراژدی اصلی در آگوست ۱۹۷۶ و زمانی که نائومی نزدیک به هشت سال داشت، رخ داد؛ پدرش پیتر واتس در اثر مصرف بیش از حد هروئین در آپارتمانی در ناتینگ هیل لندن پیدا شد و درگذشت.
پس از این ضایعه، مادر نائومی تصمیم گرفت برای زندگی نزد والدینش، نیکی و هیو رابرتس، به ولز شمالی برود. آنها سه سال را در شهرهای لانگِفنی و لانفیروایلپویینتگوئینگِل (Llangefni and Llanfairpwllgwyngyll) در جزیره اَنگلسی گذراندند. نائومی در این دوره به یک مدرسه ولزی زبان به نام Ysgol Gyfun Llangefni رفت.
او درباره این دوره میگوید:
«ما در مدرسهای در ناکجاآباد درس ولزی میخواندیم، در حالی که همه دانشآموزان دیگر انگلیسی میآموختند. هر کجا نقل مکان میکردیم، من خود را وفق میدادم و لهجه منطقهای را میگرفتم. این موضوع اکنون، با توجه به بازیگر بودنم، آشکارا اهمیت دارد. به هر حال، در دوران کودکیام غم و اندوه زیادی وجود داشت، اما هرگز کمبود محبت نداشتم.»
مهاجرت به استرالیا و کشف رؤیا
در سال ۱۹۷۸، مادرش دوباره ازدواج کرد و آنها به سافولک رفتند (هرچند بعداً از شوهر دوم نیز طلاق گرفت). نائومی در آنجا به دبیرستان توماس میلز رفت.
نائومی واتس گفته است که تماشای اجرای مادرش روی صحنه و همینطور دیدن فیلم «شهرت» (Fame) در سال ۱۹۸۰، او را شیفته بازیگری کرد. در سال ۱۹۸۲، زمانی که نائومی ۱۴ ساله بود، خانواده به سیدنی، استرالیا مهاجرت کردند.

مایفانوای، مادر نائومی، در استرالیا حرفهای موفق در صنعت رو به رشد فیلم و تلویزیون برای خود دست و پا کرد و به عنوان طراح لباس برای سریالهای تلویزیونی کار میکرد. نائومی نیز توسط مادرش در کلاسهای بازیگری ثبت نام شد. در حین شرکت در تستهای تبلیغاتی تلویزیونی در سیدنی بود که با بازیگر جوان دیگری به نام نیکول کیدمن ملاقات کرد و با او دوست شد.
او در دبیرستانهای مختلفی در استرالیا تحصیل کرد اما نتوانست تحصیلات خود را به پایان برساند. پس از ترک مدرسه، مدتی به شغلهایی چون توزیع روزنامه، برش نگاتیو و مدیریت یک فروشگاه غذاهای لذیذ در سیدنی مشغول بود.
ورود پرخطر به دنیای هنر
در ۱۸ سالگی، نائومی تصمیم گرفت وارد حرفهی مدلینگ شود. او با یک آژانس مدلینگ قرارداد بست که او را به ژاپن فرستاد، اما پس از چندین تست ناموفق، به سیدنی بازگشت. او شروع به کار در بخش تبلیغات یک فروشگاه بزرگ کرد و سپس مجله فالو می (Follow Me) او را به عنوان دستیار سردبیر مُد استخدام کرد.
با این حال، یک دعوت اتفاقی برای شرکت در یک کارگاه آموزشی تئاتر، چنان الهامی در واتس ایجاد کرد که کارش را رها کرد و تمام تمرکزش را بر بازیگری گذاشت.
با وجود سالها زندگی و فعالیت در استرالیا، نائومی واتس خود را از نظر ملیت قاطعانه بریتانیایی میداند:
«من خودم را بریتانیایی میدانم و خاطرات بسیار شادی از بریتانیا دارم. ۱۴ سال اول زندگیام را در انگلستان و ولز گذراندم و هرگز نمیخواستم آنجا را ترک کنم. حتی وقتی در استرالیا بودم، زیاد به انگلستان برمیگشتم.»
سالهای اولیه و دست و پنجه نرم کردن با ناکامی (۱۹۸۶–۲۰۰۰)
کار واتس در اواسط دهه ۸۰ با حضورهای کوتاه در آگهیهای تلویزیونی آغاز شد. اولین حضور سینمایی او در فیلم «فقط به خاطر عشق» (For Love Alone) در سال ۱۹۸۶ رقم خورد؛ یک فیلم تاریخی که بر اساس رمان پرفروش کریستینا اِستید در سال ۱۹۴۵ ساخته شده بود.
نقطه عطف ابتدایی در سال ۱۹۸۹ و در مراسم افتتاحیه فیلم دوستش، نیکول کیدمن (Dead Calm) شکل گرفت. واتس در آنجا با جان دویگان، کارگردان، آشنا شد و او را برای بازی در یک نقش مکمل در فیلم مستقل «لاسزدن» (Flirting) در سال ۱۹۹۱ دعوت کرد. این فیلم مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و در فهرست ۱۰ فیلم برتر سال ۱۹۹۲ از نظر راجر ایبرت، منتقد مشهور آمریکایی، جای گرفت.
در همین سال (۱۹۹۱)، واتس در مینیسریال «عروسهای مسیح» (Brides of Christ)، نقش فرانسس هفرنان، دختری را بازی کرد که در یک مدرسه کاتولیک در سیدنی برای دوستیابی تلاش میکرد. او همچنین نقشی تکراری در سریال آبکی (سوپ اُپرا) محبوب «خانه و دور» (Home and Away) در نقش «جولی گیبسون» معلول داشت. پیشنهاد بازی در سریال درام «تمرین در حومه شهر» (A Country Practice) را رد کرد، زیرا نمیخواست «برای دو یا سه سال در یک سریال آبکی گیر بیفتد.» او بعدها اعتراف کرد که این تصمیم «سادهلوحانه» بوده است.
رویای آمریکا و طرد شدنهای تحقیرآمیز
واتس یک سال را به سفر گذراند و به لسآنجلس رفت و از طریق کیدمن به مدیران برنامه معرفی شد. با این تشویقها، تصمیم گرفت برای ادامه فعالیتش بهطور دائم به ایالات متحده مهاجرت کند. در سال ۱۹۹۳، نقش کوچکی در فیلم جان گودمن، «ماتینه» (Matinee) داشت.
پس از بازگشت موقت به استرالیا برای بازی در سه فیلم استرالیایی، از جمله فیلم دیگری از دویگان به نام «دریای سارگاسوی عریض» (Wide Sargasso Sea)، او اولین نقش اصلی خود را در فیلم «سوء رفتار فاحش» (Gross Misconduct) ایفا کرد؛ در نقش دانشجویی که استادش (جیمی اسمیتس) را به تجاوز متهم میکند.
با این تجربیات، واتس برای همیشه به لسآنجلس بازگشت، اما با دشواری فراوانی در یافتن مدیران برنامه، تهیهکنندگان و کارگردانانی روبهرو شد که حاضر به استخدام او باشند. او هرگز خارج از صنعت فیلم کار نکرد، اما دورههای سختی را پشت سر گذاشت که حتی نمیتوانست اجارهاش را بهموقع بپردازد و بیمه درمانیاش را از دست داد.
«در ابتدا همه چیز فوقالعاده بود و درها به روی من باز میشدند. اما برخی افرادی که از طریق نیکول کیدمن با آنها آشنا شدم و دور من پرسه میزدند، دفعه بعد که دیدندم به زحمت نامم را به یاد میآوردند. وعدههای زیادی داده شد، اما هیچکدام عملی نشد. پولم تمام شد و بسیار تنها شدم، اما نیک [کیدمن] به من انگیزه و همراهی داد تا ادامه دهم.»
او این دوران سخت را اینگونه توصیف میکند:
«وقتی به آمریکا آمدم، وعدههای زیادی برای کارهای خوب شنیدم و فکر کردم دیگر موفق شدهام. قرار است بترکانم. سپس برای یک یا دو کار دیگر به استرالیا برگشتم. وقتی به هالیوود برگشتم، تمام آن افرادی که قبلاً اینقدر مشوق بودند، دیگر علاقهای نشان ندادند. وقتی تجربه نداری، تعریف و تمجیدهای آنها را جدی میگیری. اساساً مجبور شدم دوباره از صفر شروع کنم. امروز گاهی بدون آزمون بازیگری پیشنهادهایی دارم، اما آن روزها حتی زحمت نمیکشیدند صفحات فیلمنامه را برایم فکس کنند، چون برایشان زحمت داشت. من مجبور بودم ساعتها تا دره سن فرناندو رانندگی کنم تا سه تکه کاغذ برای یک اثر افتضاح و بیارزش بگیرم، و فردای آن روز برگردم و دو ساعت در صف بایستم تا کارگردان انتخاب بازیگر را ببینم، کسی که به سختی نگاهی به من میانداخت. تحقیرآمیز بود.»
گامهای کوچک و حفظ انگیزه
واتس پس از نُه بار آزمون بازیگری، سرانجام نقش مکمل «جت گرل» را در فیلم فانتزی-علمی «تانک گرل» (Tank Girl) در سال ۱۹۹۵ به دست آورد. هرچند فیلم با نقدهای متفاوتی روبهرو شد و در گیشه شکست خورد، اما بعدها به یک اثر کالت کلاسیک تبدیل شد.
در بقیه سالهای دهه ۹۰، واتس بیشتر در نقشهای مکمل بازی کرد. گاهی به ترک این حرفه فکر میکرد، اما: «همیشه نشانههای کوچکی وجود داشت. هر وقت احساس میکردم به آخر خط رسیدهام، چیزی پیش میآمد. یک چیز بد. اما شعار من این بود: “کار، کار میآورد.”»
در سال ۱۹۹۶، او در فیلمهایی چون تریلر «افراد ناشناس» (Persons Unknown) و درام تاریخی «ساعتساز» (Timepiece) بازی کرد و در نهایت نقش اصلی فیلم ترسناک «بچههای ذرت ۴: گردهمایی» (Children of the Corn IV: The Gathering) را ایفا کرد.

او در سال ۱۹۹۸ در فیلم تلویزیونی «آرزوی کریسمس» (The Christmas Wish)، درام تاریخی «زیبای خطرناک» (Dangerous Beauty) و صداپیشگی کوتاهی در انیمیشن «بِیب: خوک در شهر» (Babe: Pig in the City) داشت. واتس درباره صداپیشگیاش گفت: «آن نباید واقعاً در کارنامه من باشد! در اوایل، میخواستم کارنامهام را پُر کنم. برای دو روز به استودیو آمدم و کمی صداگذاری کردم؛ مجبور بودیم هلیوم بمکیم و با صدای موش صحبت کنیم. اما من یکی از صد نفر بودم، مطمئنم شما هرگز نمیتوانید صدای مرا تشخیص دهید، شاید خودم هم نتوانم!»
در سال ۱۹۹۹، او در کمدی رمانتیک «سیاره عجیب» (Strange Planet) بازی کرد و سپس نقش دانشجوی تگزاسی، هالی مادوکس، را در «شکار قاتل تکشاخ» (The Hunt for the Unicorn Killer) بر اساس داستانی واقعی ایفا کرد.
در سال ۲۰۰۰، در حالی که دیوید لینچ در حال توسعه نسخه سینمایی پایلوت رد شده «جاده مالهالند» (Mulholland Drive) بود، واتس در فیلم تلویزیونی بیبیسی به نام «راز وایوِرن» (The Wyvern Mystery) بازی کرد.
واتس در همان سالها، چندین نقش مهم در فیلمهای بزرگ (مانند «پستچی» (The Postman) در سال ۱۹۹۷ و «وکیل مدافع شیطان» (The Devil’s Advocate)) را از دست داد که همگی نصیب بازیگران دیگر شدند. او در مصاحبهای در سال ۲۰۰۲، پس از از دست دادن نقشی که در فیلم «ملاقات با والدین» (Meet the Parents) میخواست، تلخیهایش را بازگو کرد:
«اینجا شهر سختی است. فکر میکنم روح و روانم ضربه خورده است. دردناکترین چیز، آزمونهای بیپایان بازیگری بودهاند. اینکه بدانی تواناییهایی داری، اما نتوانی آنها را نشان دهی، بسیار آزاردهنده است. به عنوان یک فرد ناشناس، با شما بد رفتار میشود. من برای کارهایی که هیچ اعتقادی به آنها نداشتم، آزمون دادم و منتظر ماندم، چون به کار نیاز داشتم و مجبور بودم اثرات افتضاح و بیارزش را قبول کنم.»
او که تکنیک بازیگری «مایزنر» را آموخته بود، در مورد از دست دادن نقش «ملاقات با والدین» گفت: «حداقل پنج بار برای ملاقات با والدین در نیویورک آزمون دادم. فکر میکنم کارگردان از من خوشش آمده بود، اما استودیو نه. هر نوع بازخوردی را که میتوانید تصور کنید شنیدم، و در این مورد خاص، این بود: “به اندازه کافی جذاب نیست.”»
اوجگیری و انفجار شهرت (۲۰۰۱–۲۰۰۲)
شروع پرقدرت واتس در سال ۱۹۹۹، زمانی رقم خورد که دیوید لینچ، کارگردان شهیر، در جستجوی بازیگر نقش اصلی تریلر روانشناختی خود، «جاده مالهالند» (Mulholland Drive)، بود. لینچ تنها با دیدن عکس واتس و بدون مشاهده هیچ یک از کارهای قبلیاش، نقش اصلی را به او پیشنهاد داد.
لینچ در مورد انتخاب واتس گفته بود:
«من کسی را دیدم که احساس کردم استعداد فوقالعادهای دارد و روحی زیبا، هوش و امکان ایفای نقشهای متعدد در او نهفته است؛ بنابراین او یک پکیج کامل و زیبا بود.»
جاده مالهالند که در ابتدا برای یک سریال تلویزیونی طراحی شده بود، پس از رد شدن قسمت پایلوت، با فیلمبرداری یک پایان جدید در سال ۲۰۰۰ به یک فیلم سینمایی تبدیل شد. واتس در آن زمان با ناامیدی گفته بود: «این شانس احمقانه من بود که در تنها برنامه دیوید لینچ بازی کردم که هرگز نور روز را نمیبیند.»
این فیلم سرانجام در جشنواره کن ۲۰۰۱ به نمایش درآمد و با تحسین شدید منتقدان، نقطه عطف کارنامه واتس شد. پیتر بِرَدشاو از گاردین درباره بازی او نوشت: «چهره واتس به شکلی معجزهآسا از یک زیبایی با طراوت به چهرهای پرهیاهو، اشکآلود و زشت دگرگون میشود.»

این فیلم و بازی واتس در نقش بتی المز، بازیگر مشتاقی که درگیر یک داستان سورئالیستی میشود، جوایز متعددی از جمله جایزه بهترین بازیگر زن از انجمن ملی منتقدان فیلم را برای او به ارمغان آورد و راه او را به سوی ستارگی هموار کرد.
در سال ۲۰۰۲، واتس در یکی از پرفروشترین فیلمهای سال، تریلر ترسناک «حلقه» (The Ring)، که بازسازی یک اثر ژاپنی بود، نقش ریچل کلر، روزنامهنگاری را ایفا کرد که درباره مرگهای عجیب پس از تماشای یک نوار ویدئویی مرموز تحقیق میکند. این فیلم بیش از ۱۲۹ میلیون دلار فروش داخلی داشت و منتقدان را متقاعد کرد که درخشش او در جاده مالهالند یک اتفاق نبوده است. پاول کلینتون از CNN نوشت: «او در این نقش اصلی عالی است و ثابت میکند که عملکرد فوقالعادهاش در جاده مالهالند یک تصادف نبوده است.»
تبدیل شدن به بازیگری تثبیتشده (۲۰۰۳–۲۰۰۷)
در سال ۲۰۰۳، واتس با حضور در درام روانشناختی «۲۱ گرم» (۲۱ Grams) به کارگردانی آلخاندرو گونسالس اینیاریتو در کنار شان پن و بنیسیو دل تورو، خود را به عنوان یک بازیگر وزین تثبیت کرد. بازی او در نقش کریستینا پِک، بیوهای غمدیده که همسر و فرزندانش را از دست داده است، اولین نامزدی اسکار بهترین بازیگر زن را برای او به ارمغان آورد. نیویورک تایمز او را ستود: «از آنجا که خانم واتس در هر اجرایی خود را از نو خلق میکند، به راحتی میتوان فراموش کرد که او چقدر باهوش است.»
موفقیت تجاری عظیم با «کینگ کونگ»: در سال ۲۰۰۵، واتس نقش اصلی فیلم پرهزینه «کینگ کونگ» به کارگردانی پیتر جکسون را ایفا کرد. این فیلم نه تنها مورد تحسین قرار گرفت، بلکه با ۵۵۰ میلیون دلار فروش جهانی، به تجاریترین فیلم واتس تا آن زمان تبدیل شد. سیاتل پست-اینتلیجنسر نوشت: «پرده سوم [فیلم] به داستانی تلختر و تراژیکتر از دیو و دلبر تبدیل میشود که واتس با حساسیت و اشتیاقی درخور اسکار آن را به زیبایی به نمایش میگذارد.»
او در سالهای بعد در پروژههای مهم دیگری چون درام عاشقانه «نقاب رنگین» (The Painted Veil) و فیلم جنایی «قولهای شرقی» (Eastern Promises) دیوید کراننبرگ در کنار ویگو مورتنسن حضور یافت.
پروژههای زندگینامهای و مستقل (۲۰۰۹–۲۰۱۴)
پس از وقفهای کوتاه برای به دنیا آوردن فرزندانش، واتس در سال ۲۰۰۹ با تریلر اکشن «بینالمللی» (The International) به بازیگری بازگشت.
نامزدی دوم اسکار با «غیرممکن»: در سال ۲۰۱۲، او در درام فاجعهبار «غیرممکن» (The Impossible) بر اساس داستان واقعی سونامی اقیانوس هند (۲۰۰۴) بازی کرد. این فیلم مورد علاقه منتقدان قرار گرفت و با فروش ۱۸۰.۲ میلیون دلاری، موفقیت بزرگی کسب کرد. منتقد هالیوود ریپورتر نوشت: «واتس بار عظیمی از احساسات را به عنوان ماریای آسیبدیده و ضعیف به دوش میکشد که اشکهای درد و ترسش هرگز تصنعی به نظر نمیرسد.» این نقش دومین نامزدی جایزه اسکار بهترین بازیگر زن را برای او به همراه داشت.
اگرچه فیلم زندگینامهای او، «دایانا» (Diana) (۲۰۱۳)، با واکنش منفی منتقدان مواجه شد، اما واتس توانست با حضور در کمدی سیاه تحسینشده «بِردمن» (Birdman) در سال ۲۰۱۴، بار دیگر قدرت بازیگریاش را ثابت کند. این فیلم برنده ۴ جایزه اسکار شد و واتس به همراه دیگر بازیگران، جایزه انجمن بازیگران سینما برای بهترین گروه بازیگری را کسب کرد.

فعالیتهای اخیر در سینما و تلویزیون (۲۰۱۵–اکنون)
واتس در سالهای اخیر همچنان فعال بوده است و در مجموعههایی مانند «سنتشکن: شورشی» (Insurgent) و سریالهای تحسینشده تلویزیونی حضور یافته است. از جمله:
«قلبهای شرور» (Gypsy) (۲۰۱۷) در نتفلیکس که علاوه بر بازیگری، تهیهکننده اجرایی آن نیز بود.
«توئین پیکس» (Twin Peaks) (۲۰۱۷)، مینیسریال دنبالهدار دیوید لینچ.
بازی در نقش گرچن کارلسون در مینیسریال «بلندترین صدا» (The Loudest Voice) در سال ۲۰۱۹.
بازی در نقش نورا برانوک در سریال ترسناک «ناظر» (The Watcher) نتفلیکس در سال ۲۰۲۲.
بازی در نقش بِیب پِیلی در سریال گلچین «دشمنی: کاپوتی در برابر قوها» (Feud: Capote vs. The Swans) در سال ۲۰۲۴، که برای آن نامزد دریافت جایزه اِمی بهترین بازیگر نقش اول زن شد.
در نهایت، او در سال ۲۰۲۵ با دریافت ستارهای در پیادهروی مشاهیر هالیوود، افتخارات خود را تکمیل کرد.
💰 فعالیتهای تجاری و تبلیغاتی
واتس چهرهای محبوب برای برندهای بزرگ بوده و قراردادهای پرسود متعددی داشته است:
او با برند جواهرات دیوید یورمن (David Yurman) همکاری داشته است.
از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱، سفیر عطر مشهور «اِنجل» (Angel) از تیری موگلر بود تا اینکه اوا مندس این نقش را به عهده گرفت. جالب آنکه این دو بازیگر بعدها به طور همزمان چهرهی تبلیغاتی محصولات مراقبت از موی پنتن (Pantene) شدند.

واتس در کمپینهای تبلیغاتی برند پوشاک اَن تیلور (Ann Taylor) در سال ۲۰۱۰ و برند آرایشی و بهداشتی لورآل (L’Oréal) در سال ۲۰۱۴ حضور یافت.
در سال ۲۰۲۰، واتس چهرهی کمپین تبلیغاتی برند مد لوکس فندی (Fendi) بود.
او همچنین به یک کارآفرین موفق تبدیل شده است:
در سال ۲۰۱۶، شرکت محصولات مراقبت از پوست خود با نام اُندا بیوتی (Onda Beauty) را تأسیس کرد.
در ژانویه ۲۰۲۱، واتس به عنوان یکی از سرمایهگذاران اولیه در Thirteen Lune، یک وبسایت تجارت الکترونیک که بر محصولات زیبایی و سلامت متعلق به رنگینپوستان و برندهای متحد آنها تمرکز دارد، معرفی شد.
در اکتبر ۲۰۲۲، واتس برند زیبایی و سلامتی استرایپز (Stripes) را با تمرکز بر سلامت یائسگی راهاندازی کرد. این برند در ژوئن ۲۰۲۴ توسط شرکت سرمایهگذاری ال کترتون (L Catterton) خریداری شد.
در اکتبر ۲۰۲۴، واتس به عنوان سفیر و طراح برای برند کالای خواب کویوچی (Coyuchi) معرفی شد.
علاوه بر این، واتس اولین کتاب خود با عنوان «جرات میکنم بگویم: هر آنچه آرزو داشتم درباره یائسگی میدانستم» (Dare I Say It: Everything I Wish I’d Known About Menopause) را در ۲۱ ژانویه ۲۰۲۵ منتشر کرد.
🕊️ فعالیتهای بشردوستانه و خیرخواهانه
نائومی واتس از شهرت خود برای جلب توجه به مسائل مهم اجتماعی استفاده کرده است:
سفیر UNAIDS: در سال ۲۰۰۶، سفیر حسن نیت برنامه مشترک سازمان ملل متحد در زمینه اچآیوی/ایدز (UNAIDS) شد و به افزایش آگاهی درباره این بیماری و نیازهای افراد مبتلا به آن کمک کرد. او در فعالیتهای جمعآوری کمک مالی متعددی از جمله بیست و یکمین پیادهروی سالانه ایدز شرکت کرد و در سال ۲۰۰۹ با دبیرکل سازمان ملل متحد دیدار داشت.

کمک به زلزلهزدگان هائیتی: در سال ۲۰۱۱، در یک مسابقه خیریه پولو به همراه بازیگران استرالیایی، هیو جکمن و ایسلا فیشر، شرکت کرد تا برای کمک به قربانیان زلزله ۲۰۱۰ هائیتی پول جمعآوری شود.
کمپین موی پنتن: در سال ۲۰۱۲، سفیر برنامه «طولهای زیبا» (Beautiful Lengths) پنتن شد؛ برنامهای که کلاهگیسهایی با موی طبیعی به زنان مبتلا به سرطان اهدا میکند. او برای دیدار با زنانی که از این برنامه بهرهمند شدهاند، از بیمارستان سنت وینسنت در سیدنی بازدید کرد.
همکاریهای خیریه دیگر: در سال ۲۰۱۶، با برند اسپورتسکرافت و موسسه خیریه کودکان بارناردوز برای تولید مجموعهای از پالتوها همکاری کرد و درصدی از فروش به این خیریه اختصاص یافت.
زندگی شخصی
تغییر مسیر معنوی: واتس پس از علاقهمند شدن به بودیسم حین فیلمبرداری «پرده نقاشی شده» (The Painted Veil) در سال ۲۰۰۶، به این دین گروید و از طرفداران قوی مدیتیشن متعالی (Transcendental Meditation) است.
روابط عاطفی: او از آگوست ۲۰۰۲ تا می ۲۰۰۴ با بازیگر استرالیایی، هیث لجر، در رابطه بود.
لیو شرایبر: در سال ۲۰۰۵، رابطه با بازیگر آمریکایی، لیو شرایبر، را آغاز کرد. حاصل این رابطه ۱۱ ساله، دو فرزند است: یک پسر (متولد ۲۰۰۷) و یک دختر به نام کای شرایبر (متولد ۲۰۰۸). این زوج در سپتامبر ۲۰۱۶ از جدایی خود خبر دادند.
بیلی کراداپ: واتس از سال ۲۰۱۷ با بازیگر آمریکایی، بیلی کراداپ، که در صحنه سریال «جیپسی» (Gypsy) با او آشنا شد، قرار میگذارد. این زوج در ۹ ژوئن ۲۰۲۳ به طور رسمی با یکدیگر ازدواج کردند و در ژوئن ۲۰۲۴، مراسم جشن ازدواج دوم خود را در مکزیک و در کنار خانواده برگزار کردند.

افتخار ورزشی: در سال ۲۰۱۶، نائومی واتس رئیس افتخاری باشگاه کوچک فوتبال گلانترائت (Glantraeth F.C.) در ولز شد؛ منطقهای نزدیک به مزرعه پدربزرگ و مادربزرگش که دوران کودکی خود را در آنجا گذرانده بود.
https://www.instagram.com/naomiwatts

فیلمهای سینمایی نائومی واتس
| سال | عنوان فیلم | نقش(ها) | توضیحات/نکات مهم | 
| ۱۹۸۶-۱۹۹۵ | فقط به خاطر عشق (For Love Alone)، لاس زدن (Flirting)، تانک گرل (Tank Girl) | از جمله نقشهای اولیه «دوستدختر لئو»، «جنت اُجِرز»، «جت گرل» | آغاز دوران حرفهای در استرالیا | 
| ۱۹۹۶-۲۰۰۰ | فرزندان ذرت ۴ (Children of the Corn IV)، زیبایی خطرناک (Dangerous Beauty) | «گریس رودز»، «جولیا دِ لِتزِه» | تلاش برای تثبیت موقعیت در هالیوود | 
| ۲۰۰۱ | جاده مالهالند (Mulholland Drive) | بتی اِلمز / دایان سِلوین | نقش تحولآفرین؛ که شهرت جهانی او را رقم زد. | 
| ۲۰۰۲ | حلقه (The Ring) | ریچل کِلِر | موفقیت عظیم تجاری و تثبیت در ژانر وحشت | 
| ۲۰۰۳ | ۲۱ گرم (21 Grams) | کریستینا پِک | نامزدی اسکار و تحسین گسترده منتقدان | 
| ۲۰۰۵ | کینگ کونگ (King Kong) | آن دارو | بازی در بازسازی حماسی پیتر جکسون | 
| ۲۰۰۶ | پرده نقاشیشده (The Painted Veil) | کیتی فِین | همچنین تهیهکننده؛ فیلمی تحسینشده با فضای تاریخی | 
| ۲۰۰۷ | قولهای شرقی (Eastern Promises)، بازیهای مسخره (Funny Games) | «آنا خیتراوا»، «آن فاربر» | ژانرهای متفاوت تریلر و ترسناک | 
| ۲۰۱۰ | بازی منصفانه (Fair Game) | والری پلیم | نقشآفرینی در فیلم سیاسی واقعی | 
| ۲۰۱۲ | غیرممکن (The Impossible) | ماریا بِنِت | نامزدی اسکار دوم؛ درامی قدرتمند درباره سونامی | 
| ۲۰۱۴ | بِردمن (Birdman) | لزلی ترومن | برنده جایزه اسکار بهترین فیلم | 
| ۲۰۱۹ | لوس (Luce)، ساعت گرگ (The Wolf Hour) | «اِیمی اِدگار»، «جون لی» | پروژههای مستقل و با عمق درام بالا | 
| ۲۰۲۰-۲۰۲۲ | پنگوئن بلوم (Penguin Bloom)، توفان بیانتها (Infinite Storm) | سَم بلوم، پم بِلز | ایفای نقش در درامهای واقعی و بقا؛ همراه با تهیهکنندگی | 
| ۲۰۲۴ | اِمانوئل (Emmanuelle)، دوست (The Friend) | «مارگو»، «آیریس» | جدیدترین پروژهها | 
| در دست ساخت | خانهدار (The Housewife) | نامشخص | در مرحله پس از تولید | 
سریالها و آثار تلویزیونی نائومی واتس
| سال | عنوان سریال/تلهفیلم | نقش | توضیحات | 
| ۱۹۹۰-۱۹۹۱ | سلام پدر..! (Hey Dad..!)، عروسهای مسیح (Brides of Christ)، خانه و دوری (Home and Away) | نقشهای اولیه «بلیندا لارنس»، «فرانسس هِفِرنان»، «جولی گیبسون» | شروع فعالیتهای تلویزیونی در استرالیا | 
| ۱۹۹۷-۱۹۹۸ | خوابگردها (Sleepwalkers) | کیت راسل | ۹ قسمت | 
| ۲۰۱۷ | تویین پیکس: بازگشت (Twin Peaks: The Return)، جیپسی (Gypsy) | جِینی-ای جونز، جین هالووی | نقشهای کلیدی؛ جیپسی با تهیهکنندگی اجرایی خودش | 
| ۲۰۱۹ | بلندترین صدا (The Loudest Voice) | گرچن کارلسون | بازی در مینیسریال تحسینشده درباره رسوایی فاکس نیوز | 
| ۲۰۲۲ | ناظر (The Watcher) | نورا برانوک | ۷ قسمت؛ تهیهکننده اجرایی؛ از سریالهای پربیننده نتفلیکس | 
| ۲۰۲۴ | نزاع: کاپوتی علیه سوانها (Feud: Capote vs. The Swans) | بِیب پِیلی | فصل دوم؛ تهیهکننده اجرایی | 
| ۲۰۲۵ | بیش از حد (Too Much) | آن راتیگان | ۴ قسمت | 
| در دست تولید | همه چیز عادلانه است (All’s Fair) | لیبرتی رانسون | نقش اصلی؛ تهیهکننده اجرایی | 
| ۲۰۲۶ | داستان عشق (Love Story) | ژاکلین کندی اوناسیس | نقش اصلی در یک سریال آتی | 
