حتما برای شما هم پیش آمده است کلمه معطوف را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید ، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم . ( معطوف یعنی چه ? )
معطوف
- مورد نظر
- مورد توجه
- متمایل
- متوجه
- عطف شده
- برگشت
- بازگشت
- بازگردانده
معنی معطوف در ادبیات : در دستور زبان، کلمهای که به کلمۀ ماقبل خود عطف شود.
معنی دیگر : پیچاندهشده؛ خمیده؛ مایلگشته.
معطوف در لغتنامه دهخدا
معطوف. [ م َ ] (ع ص ) پیچانیده شده. (غیاث ) (آنندراج ). پیچیده شده. (ناظم الاطباء) : سزاوارتر چیزی که زبان گوینده بدان مشعوف باشد و عنان جوینده بدان معطوف حمد و ثنای باری جلت قدرته… (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 6).
– معطوف کردن ؛ عطف عنان کردن و باز گردانیدن عنان. (ناظم الاطباء).
|| دوتاشده. || خمیده و کج شده.
|| مایل گشته. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : و همت مبارک بر حسن تدبیر آن مصروف و معطوف و از جمیع شهوات نفسانی… محترز و مجتنب بوده. (تاریخ قم ص 4).
|| بازگردانیده. (ناظم الاطباء). برگشته. بازگردانیده. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
|| پیوسته و متصل و وصل کرده شده. (ناظم الاطباء).
– معطوف کردن ؛ پیوسته کردن و متصل نمودن. (ناظم الاطباء).
|| سخنی که بر سخن دیگر بازگردانند. (ناظم الاطباء). در اصطلاح علمای نحو آنچه بوسیله ٔ عطف ، تابع ما قبل خود گردد. (از اقرب الموارد). و رجوع به عطف شود.
– معطوف علیه ؛ آن سخنی که به روی سخن دیگر باز می گردد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
معنی معطوف در فرهنگ عمید
معطوف:
- مورد نظر و توجه واقع شده.
- (ادبی) در دستور زبان، کلمه ای که به کلمۀ ماقبل خود عطف شود.
- [قدیمی] پیچانده شده، خمیده، مایل گشته.
معنی معطوف در لغتنامه معین
معطوف(مَ) [ ع . ] (اِمف .) ۱ – پیچیده شده ، مایل شده . ۲ – مورد توجه و نظر واقع شده .
مترادف معطوف
۱. مورد نظر، موردتوجه
۲. متمایل، متوجه
۳. عطف شده، برگشت
معطوف در زبان عربی
متن اصلی | معنی |
---|---|
لَفَتَ عن [عمومی] | توجه از معطوف كرد |
لَفَتَ نظره إلي [عمومی] | توجه او را به سوي معطوف كرد |
انتبهَ إلي [عمومی] | توجهش به معطوف شد |
اعر [عمومی] | معطوف داشتن |
اعر , حول [عمومی] | معطوف داشتن |
معطوف یعنی چه ?
کلمه : | معطوف |
اشتباه تایپی : | lux,t |
آوا : | ma’tuf |
نقش : | صفت |
معطوف به زبان انگلیسی : | focused on |