حتما برای شما هم پیش آمده است کلمه مکنون را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید ، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم . ( مکنون یعنی چه ? )
معنی مکنون
مترادف و متعادل مکنون :
- پنهان
- پوشیده
- مختفی
- مخفی
- مستور
- مکتوم
مکنون : پوشیده و پنهان کرده ، پنهان داشته شده .
متضاد واژه مکنون :
- آشکار
- فاش
- مکشوف
معنی مکنون در لغت نامه دهخدا
مکنون. [ م َ ] (ع ص ) پنهان داشته شده و این صیغه ٔ اسم مفعول است مأخوذ از کَن ّ که به معنی پوشیدن است و چون گوهر قیمتی و خوش آب را به محافظت پوشیده دارند لهذا مجازاً گوهر مکنون گوهر قیمتی و خوش آب را گویند. (غیاث ) (آنندراج ). پنهان داشته. (ناظم الاطباء).
نهفته. نهان. نهان داشته. پنهان داشته. پوشیده. کنین. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : بر مضمون و مکنون او وقوف یافت. (چهار مقاله چ معین ص 41). نشاید او را در بحر جلال قرآن شدن ، و استنباط جواهر مکنون آن کردن. (کشف الاسرار ج 1 ص 612 و 613).
اگر از صحایف لطایفی… که در خزاین ملوک جهان محفوظ و مکنون است باز گفته شود همانا… (مرزبان نامه چ قزوینی ص 9).
چون ملک زاده کنانه ٔ خاطر از مکنون سر و مکتوم دل بپرداخت. (مرزبان نامه ایضاً ص 32).
بوی را پوشیده و مکنون کند
چشم مست خویشتن را چون کندمولوی (مثنوی چ رمضانی ص 245)
آنچه در کانها نیز مکنون است بدان منضم شود بدان مقدار وفا نکند. (تاریخ غازان ص 315). به افشای اسرار ربوبیت که مکنون خزانه ٔ غیرت اند مبالات ننماید. (مصباح الهدایه چ همایی ص 136).
چه بسیار از اسما که در خزانه ٔ عزت مکنون درج غیرت است و هیچکس را جز عالم الغیب بر آن اطلاع نه. (مصباح الهدایه چ همایی ص 24).
ترکیبات واژه مکنون در لغتنامه دهخدا
– دُرِّ مکنون ؛ مروارید قیمتی خوش آب و اعلا. (ناظم الاطباء). لؤلؤ مکنون. مروارید پوشیده در صدف ،لیکن «مکنون » در این ترکیب از معنی لغوی منسلخ شده و معنی دیگری یافته است از آن جمله گرانبها، قیمتی ، آبدار و درخشان :
زهد و عدالت سفال گشت و حجر
جهل و سفه زر و در مکنون شدناصرخسرو
گرت مدح بنده پسند آید ای شه
کنم در مکنون مقفی و موزون
سوزنی
خزانه ٔ مدیح تو را در گشادم
به صحرا نهادم بسی در مکنون
سوزنی
زآنکه ز اقبال او هر آینه من
صدف چند در مکنونم
انوری (دیوان چ سعید نفیسی ص 225)
– لؤلؤ مکنون ؛ در مکنون. رجوع به ترکیب قبل شود :
ارغوان لعل بدخشی دارد اندر مرسله
نسترن لؤلؤی مکنون دارد اندر گوشوارفرخی
گر کف او را مسخرستی دریا
خوارترستی ز سنگ لؤلؤ مکنون
فرخی
– مکنون خاطر ؛ در یاد نهاده. (ناظم الاطباء). آنچه در خاطر نهفته باشند. مکنون ضمیر.
– مکنون ضمایر ؛ مکنون ضمیرها. مکنون خاطرها. آنچه در دلها نهفته دارند : یگانه ٔ عالم در دین پروری ، دانای مکنون ضمایردر خصومت و داوری. (منشآت خاقانی چ محمد روشن ص 38).رجوع به ترکیب قبل شود.
– مکنون ضمیر ؛ مکنون خاطر : شاه پیلان چون مضمون نامه برخواند و برمکنون ضمیر خصم وقوف یافت هفت اعضای او از عداوت و بغضا ممتلی شد. (مرزبان نامه چ قزوینی ص 211). و رجوع به ترکیب قبل شود.
|| علم پنهان داشته شده. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
معنی مکنون در لغتنامه معین
مکنون(مَ) [ ع . ] (اِمف .) پوشیده و پنهان داشته .
معنی مکنون در فرهنگ عمید
مکنونپوشیده، پنهان .
واژه مکنون در قرآن مجید
كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ « آیه 49 سوره صافات »
گویی از (لطافت و سفیدی) همچون تخممرغهایی هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانی هرگز آن را لمس نکرده است)!
مكنون: كنّ و كنون: پوشاندن و محفوظ داشتن.
کلمه : | مکنون |
اشتباه تایپی : | l;k,k |
آوا : | maknun |
نقش : | صفت |
معنی مکنونات
مکنونات جمع واژه مکنون میباشد .
مترادف و معادل واژه مکنونات:
- نهفته ها
- خیالات
- اندیشه ها
- افکار .
مکنونات( اسم ) جمع مکنونه ( مکنون ) پنهان داشته ها.فرهنگ معینمکنونات(مَ) [ ع . ] (اِمف .) جِ مکنونه (مکنون )، پنهان داشته ها.
همون مخفی خودمونه
فقط ادبی تره