حتما برای شما هم پیش آمده است ، واژه اجحاف را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید ، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم . (اجحاف یعنی چه ?)
فهرست مطالب
معنی اجحاف
مترادف و معادل اجحاف :
- تجاوز
- تخطی
- تعدی
- درازدستی
- دست اندازی
- ستم
- ظلم
- عدول
- زیاده روی کردن
- زورگویی
- حق کسی خوردن
جمع اجحاف = اجحافات .
تلفظ اجحاف :
/~ejhAf/
معنی اجحاف در لغتنامه دهخدا
اجحاف. [ اِ ] ( ع مص ) کار بر کسی تنگ گرفتن. کار بر کسی تنگ فراگرفتن. ( تاج المصادر ). تکلیف بمالایطاق، استیصال، اجتراف، ایذاء، اضرار، گزند کردن.
|| همه چیز را گرفتن.
|| بردن. ( منتهی الارب ).
|| اجحفت به الفاقة؛ محتاج گردانید او را حاجت و مضرّت رسانید. ( منتهی الارب ).
|| نزدیک شدن. ( منتهی الارب ). با کسی نزدیکی نمودن.
|| نقصان کردن. غایت نقصان کردن.
معنی اجحاف در لغتنامه معین
( اِ ) [ ع . ] (مص م . ) =
- ستم کردن ، تعدی کردن .
- کار بر کسی تنگ گرفتن .
معنی اجحاف در فرهنگ عمید
ستم کردن، تعدی و زیاده روی کردن، از حد اعتدال تجاوز کردن.
نقش: اسم آوا: /~ejhAf/ اشتباه تایپی: h[pht
اجحاف به عربی
متن اصلی | معنی |
---|---|
ابتزاز | اجحاف |
اِبْتِزَازي | اجحافآميز |
ابتزازي | اجحاف آميز |
اجحَفَ | اجحاف كرد |
سامَهُ خسفا | اجحاف كرد به او |
اجحاف به انگلیسی
English | فارسی |
---|---|
abuse imposition injury malfeasance trespass victimization extortion | اجحاف |
abuse profiteer rack squeeze sting surcharge | اجحاف کردن |
extort | اجحاف کردن (در فروش) |
confiscatory steep | اجحاف آمیز |
extortionate abusive | اجحاف آمیز (بها) |
stiff | اجحاف آمیز (عامیانه) |
اجحاف به اسپانیایی
exaccin : مطالبه بزور , تحمیل , سخت گیري , اخاذي , اخذ به زور و عنف , اخاذي , اجحاف , زورگیری .
extorsi n : اجحاف , زیاده ستانی.
اجحاف به سوئدی
utpressning : تهدید , با تهدید از کسی چیزي طلبیدن , رشوه , اخذ به زور و عنف , اخاذي , اجحاف , زیاده ستانی .
verdebitera : زیادحساب کردن , در قیمت اجحاف کردن , قیمت اضافی , غلو کردن , بیش از ظرفیت پر کردن.
اجحاف به فرانسوی
(surcharge (nom masculin : زیاد حساب کردن , در قیمت اجحاف کردن , قیمت اضافی , غلو کردن, بیش از ظرفیت پرکردن .
(surchargez (verbe : زیاد حساب کردن, در مبلغ اجحاف کردن , قیمت اضافی , غلو کردن , بیش از ظرفیت پرکردن.
(surcharge (nom masculin : در قیمت اجحاف نمودن , قیمت اضافی , غلو کردن , بیش ازظرفیت پرکردن.
اجحاف به فنلاندی
kiskonta : اخذ به زور و عنف , اخاذي , اجحاف , زیاده ستانی .
kiristys : اخاذي , اجحاف , زیاده ستانی .
ylihinnoitella : اجحاف مالی کردن .
سپاسگزارم بخاطر مطلب بسیار مفیدتون