شاید شما هم در مورد نوشتن غداره یا قداره دچار شک شوید که کدام املا درست می باشد ، در این مطلب املای این واژه را بررسی میکنیم تا در هر مورد از املای صحیح استفاده کنیم .
املای قداره بیشتر رایج است و در لغتنامه های معتبر هر دو املا آورده شده است اما با توجه به توضیحات موجود در لغتنامه دهخدا، املای غداره صحیح تر است.
فهرست مطالب
غداره یعنی چه ?
غداره ساطوری بزرگ همانند چاقو که طول تیغه آن به طور معمول میان 30 تا 45 سانتیمتر و عرض آن 3 میلیمتر است. جنس تیغه آن از استیل و دسته آن نیز چوبی یا فلزی می باشد.
مترادف و معادل واژه غداره :
- کتاره هندی یک قسم حربه شبیه به شمشیر که راست و پهن وسنگین است
- زن بیوفا
- زن محیل محتاله
اشتباه تایپی : | ynhvi rnhvi |
آوا: | /ghedaare/ |
غداره به انگلیسی: | falchion |
غداره به عربی: | غَدَارَة : ج غَدَّارات (اع): نوعى اسلحه گرم، پارابلوم. |
تلفظ غداره :
معنی غداره در لغتنامه دهخدا
غدارة [ غ ُ رَ ] ( ع اِ ) آنچه سپس گذارند آن را ( منتهی الارب ) ( آنندراج )، هرچیزی که آن را ترک کنند و باقی گذارند ( از اقرب الموارد ).
واژه غدارة [ غ ِ رَ ] ( ع اِ ) صاحب منتهی الارب به معنی گیسوی بافته و غدیره آورده و جمع آن را غدائر ذکر کرده ، و این معنی در دیگر قوامیس عرب دیده نشد.
غدارة [ غ َدْ دا رَ ] ( ع ص ) مؤنث غدار ( منتهی الارب )، زن بیوفا و فریبنده ( ناظم الاطباء ) || سنون غداره ، سالهایی که پرباران باشد و سبزه کم روید ( از اقرب الموارد ).
غداره [ غ َ رَ / رِ ] ( اِ ) پیکان پهن بزرگ شکاری ، و آن را به اندام بیل سازند ( برهان ) پیکان بزرگ ( جهانگیری )، پیکان تیر بزرگ که به ترکیب بیل سازند ( آنندراج ) ( انجمن آرا )، به معنی پیکان نیزه نیز آمده.
واژه غداره مأخوذ از کتاره ، کتاله است که در سانسکریت کَتارا و در زبان اردو کَتاره و کَتاری است : شش تن مقدم ایشان خویشتن را به کتاره زدند چنانکه خون در آن خانه روان شد… این خبر به امیر رسانیدند گفت این کتاره به کرمان بایست زد ( حاشیه برهان چ معین ذیل غداره و کتاره ).
صاحب لسان العجم گوید: غداره درترکی شمشیری است که به پهلوی اسب می بندند ( لسان العجم ). ولی ظاهراً همان غداره و کتاره فارسی است که به زبان ترکی راه یافته. قداره، ( حاشیه برهان چ معین ) رجوع به قداره شود.
|| دبه برنجین ( برهان ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ) || یک نوع سلاح محافظ سر ( لسان العجم ). از این کلمه ترکیبات غداره بستن ، غداره بندی ، غداره کشیدن نیز به کار برند.
معنی غداره در لغتنامه معین
(غَ دّ رِ ) [ ع] (ص) :
- مؤنث غدار، زن بی وفا.
- زن حیله گر.
( ~ )(اِ) :
- مأخوذ از «کتارة » هندی ، سلاحی شبیه به شمشیر اما پهن و راست .
- پیکان پهن ، پیکان نیزه .
فرهنگ عمید :
غدار (زن ) = قداره .
غداره کشیدن در لغتنامه دهخدا
(مصدر) غداره کشیدن [ غ َ رَ/ رِ ک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) به روی کسی غداره کشیدن، حمله کردن با غداره به کسی، رجوع به غداره شود.
معنی غداره بند در لغتنامه دهخدا
(فاعل) غداره بند [ غ َ رَ / رِ ب َ ] ( نف مرکب ) آنکه غداره به خود بندد، آنکه کتاره دارد، || مجازاً هوادار، هواخواه، حامی و طرفدار کسی یا کاری، حامی جد.
قداره در لغتنامه دهخدا
قدارة [ ق ُ رَ ] ( اِخ ) ابن صالح پی کن ناقه صالح علیه السلام است ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). قدارة [ ق َ رَ ] ( ع مص ) توانستن ( منتهی الارب ) || آماده ساختن، || وقت معین کردن، ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). قداره [ ق َدْ دا رَ ] ( اِ ) نوعی از شمشیر است که به هندی کوکتی کاکهانده خوانند ( آنندراج )،قمه، نوعی قمه، رجوع به غداره شود.
معنی قداره در لغتنامه معین
(قَ دّ رِ ) [ معر ] (اِ) جنگ افزاری شبیه شمشیر پهن و کوتاه، ~ بستن برای کسی کنایه از : قصد جان کسی را داشتن .
فرهنگ عمید:
حربه ای راست، پهن و سنگین.
مطالب پیشنهادی
غداره یا قداره ?