شاید شما هم در مورد نوشتن صراحت یا سراحت دچار شک شوید که کدام املا درست می باشد، در این مطلب املای این واژه را بررسی میکنیم تا در هر مورد از املای صحیح استفاده کنیم .
املای صحیح این واژه « صراحت » می‌باشد و نوشتن آن به صورت « سراحت » نادرست است.
فهرست مطالب
صراحت یعنی چه ?
مترادف و معادل واژه صراحت:
- بی پروا سخن گفتن
- روشنی
- وضوح
- بی پرده گویی
- رک گویی
- صریح گویی
- خلوص
- پوست کنده رک
- رُکَندِگی
- اَفراهَندِگی
- در پرده گویی
- کنایه گویی
- خالص گردیدن
- صراحت لهجه = رک گویی
| متضاد صراحت: | درپرده گویی، کنایه گویی |
| آوا: | /serAhat/ |
| صراحت به انگلیسی: | candidness, directness explicitness, frankness openness, outspokenness perspicuity, preciseness specificity, clearness |
| صراحت در جدول کلمات: | خلوص, وضوح |
تلفظ صراحت:
معنی صراحت در لغتنامه معین
(صَ حَ ) [ ع صراحة ] (مص ل) =
- خالص و بی غش گردیدن
- آشکار شدن
معنی صراحت در فرهنگ عمید
- وضوح و آشکار بودن سخن
- راستی، درستی، خلوص
- صراحت لهجه: رک گویی
معنی صریح در لغتنامه دهخدا
صریح [ ص َ ] ( ع ص ) خالص از هر چیزی ( منتهی الارب )، خالص ( دستورالاخوان )، محض.
|| ظاهر و آشکارا ( غیاث اللغات )، بی پرده، پوست کنده، رک، هویدا :
همی برمز چه گویم صریح خواهم گفت
جهان ملک ملکی در جهان ملک افزود(مسعود سعد)
تا با شما صریح بگوید که هان و هان
عبرت ز خاک ما که نه از ما جوانترید(خاقانی)
شد ولایت صریح من گفتم
ظاهر است این سخن کنایت نیست(بهار)
صریح گوید گفتارهای او کاین مرد
به غیرت از امرا و به حکمت از حکماست(بهار)
|| و نزد علمای علم اصول لفظی را گویند که مقصود از آن فی نفسه روشن باشد بر اثر کثرت استعمال، خواه از حیث حقیقت و خواه از جهت مجاز، و حکمه ثبوت موجبه من غیر حاجة الی النیة او القرینة، و تقابله الکنایة و این تعریفی است که در کتب حنفیان برای لفظ صریح تعیین شده است.
|| شیر که کفک آن فرونشسته باشد ( بحر الجواهر )، شیر کف بنشسته ( مهذب الاسماء )، شیر روغن برگرفته ( منتهی الارب ) || مرد گوهری ( نسخه خطی مهذب الاسماء کتابخانه مؤلف ).
- صریح [ ص َ ] ( اِخ ) نام اسب عبدیغوث حرب
- [ص َ ] ( اِخ ) صریح: نام اسبی مر بنی نهش را
- صریح [ص َ ] ( اِخ ) نام اسبی مر بنی لخم را