حتما برای شما هم پیش آمده است کلمه تعلیم را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم (تعلیم یعنی چه ?).

معنی تعلیم
مترادف و معادل واژه تعلیم:
- آموزش
- پرورش
- تربیت
- درس
- مدرسی
- یاد
- بارآوردن
- پروراندن
- پروردن
- پرورش دادن
- تربیت کردن
- تحصیل
- آموختن
- آموزاندن
- یاد دادن
- کسی راچیزی آموختن
- علم یاهنری رابکسی یاددادن
| متضاد تعلیم: | تعلم |
| آوا: | /ta~lim/ |
| تعلیم به انگلیسی: | doctrine, instruction teaching, training, tutelage |
| تعلیم به آلمانی: | [doktrin[noun unterrichten |
| تعلیم به سوئدی: | undervisning skolutbildning skolkamrat |
| تعلیم به فرانسوی: | (levage (nom masculin foret doctrine |
| تعلیم در جدول کلمات: | اموزش |
تلفظ تعلیم:
(تَ ) [ ع ] (مص م) یاد دادن
۱. علم یا هنری را به کسی یاد دادن، کسی را چیزی آموختن.
۲. آموزش.
معنی تعلیم در لغتنامه دهخدا
تعلیم [ ت َ ] ( ع مص ) بیاموختن و بیاگاهانیدن ( تاج المصادر بیهقی )، آموزانیدن و بیاگاهانیدن ( دهار )، آموزانیدن و آگاه کردن ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) کسی را چیزی آموختن ( غیاث اللغات ) ( آنندراج )، آموختن و تربیت و تأدیب ( ناظم الاطباء ): وی دو تدبیر و تعلیم بد کرد که روزگارها در آن باید تا او را در توان یافت و از هردو خداوند پشیمانست ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 329 ).
چون نیاموختی چه دانی گفت
که به تعلیم شد جلیل جریر(ناصرخسرو)
پس تعلیم دیگران، که اگر به افادت دیگران مشغول شود و در نصب خویش غفلت ورزد همچون چشمه ای باشد که از آب او همگنان را منفعت حاصل می آید و او از آن بی خبر ( کلیله و دمنه ).
در این تعلیم شد عمر و هنوز ابجد همی خوانم
ندانم کی رقوم آموز خواهم شد به دیوانش(خاقانی)
کوهکن تعلیم خارا سفتن از فرهاد داشت
هرچه کرد از کاوش مژگان شیرین یاد داشت
(کلیم از آنندراج )
ز سرو خوش خرام او که غافل میتواندشد
که دل تعلیم از خود رفتن از رفتار او دارد
(صائب از آنندراج ).
ورجوع به تعلیم در اساس الاقتباس چ مدرس رضوی ص 344 شود || نشان لشکریان بر خود بستن ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) || گذاشتن علامت و نشانی بخاطر شناسائی او ( از اقرب الموارد ) || فارسیان بمعنی لازم نیز آورده اند ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) آموختن :
گروهی دید گرداگرد یوسف
پی تعلیم دین ، شاگرد یوسف(جامی از غیاث اللغات )
تعلیم به عربی
| تعليم | تعليم |
| تعليم , مذهب | تعليم |
| مذهب | تعليم |
| توعية | تعليم |
| اصغ | تعليم از راه گوش دادن |
| سلس | تعليم بردار |
| خَرَّجَ | تعليم داد |
| احدس | تعليم دادن |
| احدس, تعلم, علم, مثقاب, نور | تعليم دادن |
| تعلم | تعليم دادن |
| علم | تعليم دادن |
| مثقاب | تعليم دادن |
| نور | تعليم دادن |
| علم | تعليم دادن (اصول دين) از راه پرسش |
| مر | تعليم دادن(به) |
مطالب پیشنهادی
تعلیم یعنی چه ?