حتما برای شما هم پیش آمده است واژه « پاد » را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم (پاد یعنی چه ?).
فهرست مطالب
معنی پاد
مترادف و معادل واژه پاد:
- پادزهر
- ضد
- مخالف
- حامی
- دارنده
- نگهبان
- اورنگ
- تخت
- سریر
- پات
اشتباه تایپی: | ~hn |
پاد به انگلیسی: | anti- contra- cross counter |
پاد به عربی: | خلاف |
پسوندی که معنای دارنده و نگهبان را می رساند مانند: آذرپاد
پیشوندی که معنای ضد و مخالف را می رساند مانند: پادزهر
( اِ. ) = پات : تخت، سریر.
تخت، اورنگ
ضد، مخالف (در ترکیب با کلمۀ دیگر ): پادتن، پادزهر
معنی پاد در لغتنامه دهخدا
پاد ( اِ ) پاس || نگاهبان، پاسبان || پائیدن، دوام، ثبات ( برهان ) || سامان و دارندگی || بزرگ و عمده ( برهان ) و باز صاحب برهان گوید پادشاه مرکب از این کلمه و شاه است || تخت، اورنگ ( برهان ) پات، سریر || شستن و پاک کردن ( جهانگیری ).
معنی پادزهر
مترادف و معادل واژه پادزهر:
- پاد
- پازهر
- تریاک
- تریاق
- ضد
- مخالف
- متضاد پادزهر: زهر
/pAdzahr/
پادزهر لغتنامه دهخدا
پادزهر [ زَ ] ( اِ مرکب ) ( از: پات پهلوی، ضد. مقابل + زهر، سم ) مقاوم سم ( بحر الجواهر ) فادزهر، پازهر، تریاق، تریاک، مَسوس، بادزه، نوشدارو، زهردارو، شفادارو، اَنزرو، انذرو، مهره جاندار، تریاق پارسی، هرچه رفع اثر سم کند عموماً: سنگ پادزهر، حجرالحیة:
مباشید گستاخ با پادشا
بویژه کسی کو بود پارسا
که او گاه زهر است و گه پادزهر
تو جوینده از زهر تریاک بهر (فردوسی)
ز میراث دشنام یابی تو بهر
همه زهر شد پاسخ پادزهر (فردوسی)
ز دانائی او را فزون بود بهر
همی زهر بشناخت از پادزهر (فردوسی)
بسان درختی است گردنده دهر
گهی زهر بارش گهی پادزهر (اسدی)
واژه پادزهر در لغتنامه معین
(زَ ) (اِمر) نوشدارو، هر دارویی که برای دفع سمّ به کار می رود.
واژه پادزهر در فرهنگ عمید
هر دارویی که برای دفع سم به کار برود، ضدزهر، تریاق.
پادتن یعنی چه ?
antibody [پزشکی] نوعی پروتئین که در بافت لنفاوی، در پاسخ به حضور پادژن خاصی، تولید می شود و در پلاسما به گردش درمی آید تا به پادژن حمله ور شود و آن را بی زیان کند
مطالب پیشنهادی
پاد یعنی چه ?