حتما برای شما هم پیش آمده است واژه « جربزه » را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم ( جربزه یعنی چه ?).

معنی جربزه
مترادف و معادل واژه جربزه:
- جرئت
- شهامت
- قابلیت
- شایستگی
- لیاقت
- زیرکی
- توانا
- زيرکی
- تند فهمی
- توانایی برای کاری
آوا: | /jorboze/ |
اشتباه تایپی: | [vfci |
نقش: | اسم |
جربزه در حل جدول: | زیرکی شایستگی |
جربزه به انگلیسی: | slyness efficiency backbone equal mettle part ship _ push [infml] capability |
(جُ بُ زِ ) [ ع ] (اِمص) =
۱ – زیرکی، خدعه
۲ – توانایی برای انجام کاری
۱- توانایی انجام کاری، شایستگی، لیاقت
۲- جرئت
معنی جربزه در لغتنامه دهخدا
جربزة [ ج َ ب َ زَ ] ( ع مص ) کربز گردیدن ( منتهی الارب ) || فریبندگی و بازندگی و مقابل آن بلاهت است و وسط هر دو حکمت چنانچه در علم اخلاق مبین شده است ( از آنندراج ) فریفتن و گول زدن ( دزی ج 1 ص 181 ) || رفتن || منقبض شدن || ساقط گردیدن ( از منتهی الارب ) ( از متن اللغة ) ( از قطر المحیط ). || برافتادن ( منتهی الارب ) لغتی است در جرفز ( متن اللغة ) شاید همه معانی احتمالی باشد به این معنی که جربزة به معنی رفتن یا منقبض شدن و ساقط گردیدن و برافتادن باشد || ( اِ ) کسی که در فساد انداختن میان مردم کوشش کند ( از متن اللغة ).
جربزة [ ج ُ ب ُ زَ ] ( معرب ، اِمص ) جربزه، کربزی ( یادداشت مؤلف ) || استعداد اداره کردن کار یا افراد مؤسسه یا اداره ای، معرب از کربز و کربزی فارسی ( یادداشت مؤلف ) || فریبندگی، خباثت ( یادداشت مؤلف ).
– باجربزه: در تداول عوام، یعنی آن که زیردستان از ترس او کار غلط و بد نکنند ( یادداشت مؤلف ) جربزه دار، بااستعداد، آنکه جربزه دارد.
– جربزه دار: باجربزه، رجوع به باجربزه شود.
– جربزه داشتن: استعداد اداره کردن کار افراد زیردست، باجربزه بودن، رجوع به باجربزه شود.
– جربزه نداشتن: بی استعداده بی جربزه، رجوع به جربزه شود.
معنی جربز در لغتنامه دهخدا
جربز [ ج ُ ب ُ ] ( معرب، ص ) معرب کربز، یقال للرجل الخب: کربز و جربز، کربز، کربز. زیرک، فریبنده. معرب کربز، فریبنده خبیث و این معرب کرپز است.
جوالیقی آرد: جربز از لغات عرب نیست و آن فارسی معرب است و به معنی مرد فریبنده و کربز است ( المعرب جوالیقی ص 96 ) در ذیل همان صفحه از کتاب فوق مصحح گوید که «فربز» بضم اول و ثالث نیز آمده است ( حاشیه المعرب ص 96 ).
معنی جربز در لغتنامه معین
(جُ بُ ) [ معر ] (ص) گربز، فریبنده، خدعه کننده.
فرهنگ عمید:
= گربز
گریز
( صفت ) گربز میحل فریبند، خدعه کننده .
مطالب پیشنهادی
جربزه یعنی چه ?