حتما برای شما هم پیش آمده است واژه محرض را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم ( محرض یعنی چه ? ).
معنی محرض
مترادف و معادل واژه محرض:
- محرک
- مشوق
- برانگیزاننده
اشتباه تایپی: | lpvq |
جمع محرض: | محرضین |
(مُ حَ رَّ ) [ ع ] (اِمف)=
۱ – آن که از عشق و اندوه گداخته باشد
۲ – مرد بر جای مانده که نتواند برخیزد
۳ – برانگیخته شده، ورغلانیده ج محرضین
(مُ حَ رِّ ) [ ع ] (اِفا) تحریک کننده، ورغلاننده، مشوق ج محرضین.
تحریک کننده، برانگیزاننده.
معنی محرض در لغتنامه دهخدا
محرض [ م ِ رَ ] ( ع اِ ) اشنان دان و ظرفی که در آن اشنان می ریزند ( ناظم الاطباء ) محرضة، رجوع به محرضة شود.
محرض [ م ُ رَ ] ( ع ص ) سرگشته و آشفته از عشق ( ناظم الاطباء )، محرض [ م ُ رِ ]( ع ص ) نعت فاعلی از احراض، بیماری گدازنده مرد را چنانکه نزدیک به مرگ رساند || کسی که پدر فرزند ناخلف گردد ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ).
واژه محرض [ م ُ ح َرْ رَ ] ( ع ص ) آنکه از عشق و اندوه گداخته باشد || مرد بر جای مانده که برخاستن نتواند، زمین گیر، زَمِن، حَرِض ( از منتهی الارب ). [ م ُ ح َرْ رِ ] ( ع ص ) برآغالنده و گرم کننده کسی را بر چیزی ( از منتهی الارب )، برآغالاننده و تحریک کننده و به هیجان آورنده ( ناظم الاطباء )، داعی، محرک، مشوق : و بر هر مایه دار معنی… که رسیدم او را بر اتمام آن مرغب و محرض یافتم ( مرزبان نامه ص 9 ).
چون از ارتکاب منکرات و محظورات مانع و زاجری ندیدند و بر اتباع فرایض و سنن و اقتفاءآثار سداد و رشاد محرض و باعثی نه ( جهانگشای جوینی ) || خریدار اشنان با همه بضاعت خود ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) || رنگ کننده جامه با زعفران ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ).
معنی احراض در لغتنامه دهخدا
احراض [ اِ ] ( ع مص ) پدر فرزند ناخلف شدن ( منتهی الارب )، فرزند بد زادن ( تاج المصادر ) || سخت بیمارکردن ( زوزنی )، بیمار افکندن ( منتهی الارب ): احرضه اﷲ || نزار کردن عشق مردم را ( زوزنی ) || گداختن بدن را و نزدیک بمرگ کردن || خداوندِ معده فاسد گردانیدن ( منتهی الارب ).
احراض [ اَ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ حَرَض، مردم ضعیف که کارزار نتوانند کرد.
مطالب پیشنهادی
محرض یعنی چه ?