حتما برای شما هم پیش آمده است کلمه « اسلاف » را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم ( اسلاف یعنی چه ?).
فهرست مطالب
معنی اسلاف
مترادف و معادل واژه اسلاف:
- آباء
- اجداد
- پیشینیان
- نیاکان
- گذشتگان
- جمع سلف
اشتباه تایپی: | hsght |
متضاد اسلاف: | اخلاف |
آوا: | /~aslAf/ |
نقش: | اسم |
( اَ ) [ ع ] (ص اِ) جِ سلف، پیشینیان، درگذشتگان.
سَلَف
معنی اسلاف در لغتنامه دهخدا
اسلاف [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ سَلَف، پدران پیشین، قدماء، اقدمین، پیشینگان ( غیاث ) گذشتگان ( زمخشری )، درگذشتگان، مقابل اخلاف :
گرچه اسلاف من بزرگانند
(مسعودسعد)
هر یک اندر هنر همه استاد
با خود گفتم اگر بردین اسلاف بی ایقان و تیقن ثبات کنم همچون آن جادو باشم که بر آن نابکاری مواظبت مینماید ( کلیله و دمنه ) نشاید پادشاهان را که هنرمندان را بخمول اسلاف فروگذارند ( کلیله و دمنه ).
اگر بیهنران خدمت اسلاف را وسیلت سعادت سازند خلل بکارها راه یابد ( کلیله و دمنه ) اصحاب سلطان و اسلاف ایشان همیشه مراتب را منظورنداشته اند بلکه بتدریج… آن درجات یافته اند ( کلیله و دمنه ) و معالی خصال ملوک اسلاف… میمون داشته است ( کلیله و دمنه ).
گزارم خام طبع خود باندک مدح صدر تو
که از انعام اسلاف تو اندر خام بسیارم (سوزنی)
بمکان او فضایل اسلاف و شرف اجداد متجدد گشته ( ترجمه تاریخ یمینی چ طهران ص 362 ) بتقلید اسلاف در آن معابد نیازمند شده ( ترجمه تاریخ یمینی ص 414 ) اسلاف او در ایام آل سامان بثروت تمام و حرمت موفور مشهور بودند ( ترجمه تاریخ یمینی ص 435 ).
بر روان پدر و مادر و اسلاف تو باد
مدد رحمت ایزد عدد رمل زَرود (سعدی)
اسلاف [ اِ ] ( ع مص ) هموار کردن زمین را بماله ( منتهی الارب ) || بها پیش دادن ( منتهی الارب ) بیع سلف کردن، سلف دادن، مالی را به بیع سلف خریدن || پیش فرستادن || بچهل وپنج سالگی رسیدن زنی: اسلف المراءة و هی مسلف ( منتهی الارب ) || از پیش رفتن ( ترجمان القرآن علامه جرجانی ).