حتما برای شما هم پیش آمده است ، «معهود» را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم (معهود یعنی چه ?).

معنی معهود
معنی معهود

معنی معهود

مترادف و معادل واژه معهود:

  • عهد کرده شده
  • پیمان کرده شده
  • دیده و شناخته شده
  • معمول متداول
  • معروف
  • قدیمی و کهنه
  • محل بازگشت
آوا: /ma~hud/
اشتباه تایپی: lui,n
نقش: صفت
معهود به انگلیسی:promised
agreed
specified
usual
customary
معنی معهود
معنی معهود در لغتنامه معین ?

(مَ ) [ ع ] (اِمف) =
۱ – عهد کرده شده
۲ – شناخته شده، معروف

معنی معهود در فرهنگ عمید ?

۱- مورد عهد واقع شده
۲- معروف، دیده و شناخته شده
۳- [قدیمی] قدیمی، کهنه

معنی معهود در لغتنامه دهخدا

معهود [ م َ ] ( ع ص ) پیمان کرده شده، هرچیز پیمان کرده شده || دیده و شناخته، هرچیز که پیشتر آن را شناخته و دیده باشند، معروف، مرسوم، معمول، متداول: وبه قرار اصل و ترکیب معهود باز می برد.

چاره نمی شناسم از اعلام آنچه حادث شود، از… نادر و معهود، نظام کارهای حضرت و ناحیت به قرار معهود و رسم مألوف بازرفت و طبع آب آن است که روا بود که سنگ شود چنانکه به بعض جایها معهود است و به رأی العین دیده می شود.

نظر با نیکوان رسمی است معهود
نه این بدعت من آوردم به عالم (سعدی)

بعد از عرض فرستادگان و گزاردن پیغام ایشان به رسم معهود در وقتی مناسب سخن گرگین به پایه سریر خلافت مصیر درانداختند.
– شی معهود: چیز شناخته شده که مسبوق به شناسایی وی باشند.
– مسکن معهود: خانه معتاد و منزلی که به وی خو کرده باشند.
– نامعهود: غیرمعمول، نامتعارف، ندیده و نشناخته :

سفله گو روی مگردان که اگر قارون است
کس از او چشم ندارد کرم نامعهود (سعدی)

|| قدیم و کهنه || جای باران نخستین رسیده || محل بازگشت و منزلی که همیشه به آن باز گردند از هر کجا که رفته باشند و رجوع به معهد شود.

معنای عهد در لغتنامه دهخدا

عهد [ ع َ ] ( ع مص ) باران نخستین ِ بهار رسیده شدن: عُهِدَ المکان، به صیغه مجهول: به آن مکان «عِهادة» رسید || مدارا کردن || شناختن.
– عهد خارجی: آن است که پیش از آن چیزی ذکر شده باشد.
– عهد ذهنی: آن است که پیش از آن چیزی ذکر نشده باشد.
|| توحید خدای تعالی، توحید کردن خداوندرا || پیش کسی درآمدن بچیزی، پیش کسی رفتن در کاری || نگاه داشتن مودت، رعایت کردن و حفظ نمودن حرمت || اندرز کردن و پیمان نمودن با کسی، پیمان بستن و شرط نمودن با کسی.

|| ملاقات کردن، برخوردن کردن با کسی || شناساندن و آشنا ساختن || وفا نمودن به وعده، حفظ کردن و رعایت نمودن چیزی را در حالات مختلف. و گویند اصل معنی این کلمه همین است سپس در مورد وثیقه و پیمان ، که مراعات آن لازم است به کار رفته است || ضمانت کردن نزد کسی.

مطالب پیشنهادی

معهود یعنی چه ?

به این پست امتیاز بدید...

خیلی ضعیف/ضعیف/متوسط/خوب/عالی

میانگین امتیازات :4.9 تعداد آرا: 234

هنوز کسی رای نداده...




طراحی سایت بیوگرافی شما
یکبار هزینه برای 5 سال
آدرس دلخواه شما با پسوند .ir