حتما برای شما هم پیش آمده است کلمه « احیانا » را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم ( احیانا یعنی چه ?).

معنی احیانا
مترادف و معادل واژه احیانا:
- اگر
- شاید
- گاه گاهی
- گاهگاه
- شاید
- گاها
آوا: | /~ehyAnan/ |
اشتباه تایپی: | hpdhkh |
نقش: | قید |
احیانا به انگلیسی: | occasionally |
معنی احیانا در لغتنامه دهخدا
احیاناً [ اَح ْ نَن ْ ] ( ع ق ) اتفاقاً، گاهگاه : اگر احیاناً چاره این شغل مرا [ احمد حسن ] بباید کرد من شرایط این شغل را درخواهم بتمامی || هیچ، هرگز.
احیاناً (اِ نَ نْ ) [ ع ] (ق) =
۱ – اتفاقاً، گاهگاهی
۲ – هیچ، هرگز
۱- گهگاه
۲- اتفاقاً
۳- احتمالاً
احیان در لغتنامه دهخدا
احیان [ اَح ْ ] ( ع اِ ) ج ِ حین، وقتها، زمانها :
کنون معشوق و می باید نوای چنگ و نی باید
سرود و رود کی باید جز این وقت و جز این احیان (لامعی)
ج، احایین.
احیان [ اِح ْ ] ( ع مص ) مقیم گردیدن، هنگامی بجای ایستادن || اِحیان اِبل: خداوند وقت دوشیدن شتر ماده گردیدن، یا خداوند وقت آگاه گردانیدن برای دوشیده گردیدن آنان || رسیدن بوقت آنچه میخواهند کردن : اَحین القوم: حان لهم ما حاولوه || هلاک کردن: احانه اﷲ.
معنی حین در لغتنامه دهخدا
حین [ ح َ ] ( ع اِ ) مرگ، هلاکی، هلاک || بلا و آزمایش، محنت || ( مص ) نزدیک گشتن وقت || رسیدن وقت، هنگام بودن || خشک گردیدن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).
|| هلاک شدن: اذا جائت الحین حارت العین || موفق به رشاد نگردیدن، موفق نشدن بر رشد و در محنت افتادن.
حین، نزدیک گشتن وقت || رسیدن وقت، رسیدن وقت نماز || خشک گردیدن، رجوع به حَین شود.
|| ( اِ ) روزگار || هنگام، وقت، گاه، زمان :
نبودی از این بیش بهر من از وی
اگر بودمی من بحین محمد (ناصرخسرو)
چون در تو سراج الدین نیکو نگرد باشی
از چشم بدان ایمن اندر همه وقت و حین (سوزنی)
فرهنگ معین
(حَ ) ع=
۱ – هلاک، مرگ
۲ – محنت
ع هنگام، وقت ج احیان
فرهنگ عمید
- وقت، مدت، هنگام
- [قدیمی] روزگار
- هلاک، مرگ
- بلا، محنت
مطالب پیشنهادی
احیانا یعنی چه ?