حتما برای شما هم پیش آمده است واژه « بول » را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم (بول یعنی چه ?).
معنی بول
مترادف و معادل واژه بول:
- ادرار
- پیشاب
- شاش
- گمیز
- نجاست
- کمیز انداختن
آوا: | /bul/ |
متضاد بول: | غایط |
اشتباه تایپی: | f,g |
نقش: | اسم |
جمع بول: | ابوال |
بول به انگلیسی: | piss urine |
معنی بول در لغتنامه دهخدا
بول [ ب َ ] ( ع اِ ) کمیز، ج – ابوال، آبی که از کلیه ها ترابد و در مثانه جمع گردد و بطور طبیعی دفع شود. ج ، ابوال، شاش و فارسیان با لفظ کردن بمعنی شاشیدن استعمال نمایند.
کمیز و شاش، ج ابوال، شاشه، پیشاب، کمیز، شاش، ادرار:
آن مگس بر برگ کاه و بول خر
همچو کشتیبان همی افراشت سر (مولوی)
جام می مستی شیخ است ای فلیو
(مولوی)
کاندر او دردی نگنجد بول دیو
چو بام بلندش کند خودپرست
کند بول و خاشاک بربام بر (سعدی)
– بول ابیض: بول که برنگ کاغذ باشد. بول که برنگ بلور باشد.
– اصطلاح بول الدم: که آنچه بیرون آید [بجای شاش ] خون بود، بول که خون با آن خارج شود.
– بول الدموی: هو المختلط بالدم، بول بخون آمیخته.
– بول الیرقانی: هوالاحمر الضارب الی السودا و الصفرة.
– امثال :
بول و قولش یکی است.
|| ولد، فرزند، ولد و پسر || عدد بسیار.
بول [ ب َ ] ( ع مص ) کمیز انداختن، کمیز انداختن و شاش کردن، کمیز انداختن و شاشیدن || جاری شدن آب و مانند آن || شکافته شدن.
[ ع ] ( اِ ) پیشاب، ادرار، شاش.
= ادرار
بولی در لغتنامه دهخدا
بولی [ ب َ / بُو ] ( ص نسبی ) آنچه که مربوط به پیشاب است، آنچه از ادرار بدست آید، آلوده به ادرار، منسوب به ادرار.
واژه بولی [ ب َ ] ( اِ ) تیز کردن جانور شکاری بر جانور دیگر و در هند، باولی شهرت دارد و رجوع به ماده بعد شود.
معنای بولی ( اِخ ) تیره ای از طایفه ملکشاهی در پشتکوه ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 68 ).