حتما برای شما هم پیش آمده است کلمه « منتصب» را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم ( منتصب یعنی چه ?).

معنی منتصب
معنی منتصب

معنی منتصب

مترادف و معادل واژه «منتصب»:

  • گماشته
  • به کار گرفته شده
  • نصب شده
  • بر پا و برقرار شده
  • قایم

اشتباه تایپی: lkjwf

معنی منتصب در لغتنامه معین ?

(مُ تَ صَ ) [ ع ] (اِمف) نصب شده، برقرار شده

معنی منتصب در فرهنگ عمید ?

۱- برپا، پابرجا شده
۲- گماشته

معنی انتصاب در لغتنامه دهخدا

انتصاب [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) برپای خاستن، برپا شدن || بکاری قیام کردن، یقال انتصب للامر: اذا قام له: اصدر امیرالمؤمنین کتابه هذا و قد استقامت له الامور و جری علی اذلاله التدبیر و انتصب منصب آبائه الراشدین

|| بنصب شدن حرف، حرکت نصب دادن حرفی را || گماشتن، گماردن، نصب کردن || مطاوعه نَصَب َ کند، رجوع به نَصْب شود || بیماریی که نفس در آن بخوبی نیاید و بیمار آرام نداشته باشد مگر آنکه راست نشیند و گردن را راست و کشیده دارد.

|| برپاخاستگی || راست شدگی || به قرار شدن، بکاری قیام کردن، منصوب شدن.
– انتصاب کسی بشغلی و منصبی: اعطای آن شغل به وی. تفویض آن منصب باو.
– انتصاب یافتن: برقرار شدن :

خسرو خورشیدچتر آنکه ز کلک و کفش
پرچم شب یافت رنگ رایت صبح انتصاب (خاقانی)

نصب کردن در لغتنامه دهخدا

نصب کردن [ ن َ ک َ دَ ] برنشاندن.

نشاندن، گماردن، گماشتن، واداشتن، گذاشتن، برگماریدن، برگماشتن، منصوب کردن: اگر به غیبت وی خللی افتد به خوارزم معتمدی بجای خود نصب کند. (تاریخ بیهقی ص 374) جاسوسان و منهیان نصب کرده تا از کجا خبر دهند (سندبادنامه ص 158).

مطالب پیشنهادی

منتصب یعنی چه ?

به این پست امتیاز بدید...

خیلی ضعیف/ضعیف/متوسط/خوب/عالی

میانگین امتیازات :4.8 تعداد آرا: 82

هنوز کسی رای نداده...




طراحی سایت بیوگرافی شما
یکبار هزینه برای 5 سال
آدرس دلخواه شما با پسوند .ir