حتما برای شما هم پیش آمده است واژه مدهش را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم (مدهش یعنی چه ? ).
معنی مدهش
مترادف و معادل واژه مدهش:
- ترس آور
- دهشت آور
- وحشت انگیز
- وحشتزا
- بیمناک
- سهمناک
- وحشتناک
- وهمناک
- هراس انگیز
- هول انگیز
آوا: | /modheS/ |
اشتباه تایپی: | lnia |
نقش: | صفت |
مدهش به انگلیسی: | horrible grisly terrible |
(مُ هِ ) [ ع ] (اِفا) وحشت آور، هراسناک.
چیزی که باعث سرگشتگی و حیرت می شود، دهشت آور، حیرت انگیز.
معنی مدهش در لغتنامه دهخدا
مدهش [ م ُ هَِ ] ( ع ص ) درحیرت افکننده، دهشت آورنده، آشفته کننده، سرگردان نماینده، بی هوش کننده، هولناک، مایه حیرت، ترسناک، نعت فاعلی است از ادهاش.
مدهش [ م ُ دَهَْ هَِ ] ( ع ص ) مُدهِش، نعت فاعلی است از تدهیش.
ادهاش [ اِ ] ( ع مص ) در حیرت افکندن، به حیرت افکندن، اِبطار، حیران کردن، مدهوش کردن.
تدهیش [ ت َ ] ( ع مص ) در حیرت انداختن کسی را، مدهوش ساختن کسی را.
معنی مدهوش در لغتنامه دهخدا
مدهوش [ م َ ] ( ع ص ) خیره، بی آگاهی، متحیر، دیوانه، سراسیمه، شیدا، سرگشته، حیران، مست، بیهوش، بی خود، حیران، هاج، خردشده از ترس و مانند آن، بی خویشتن، بی خبر از خویش، حیرت زده، بهت زده، مبهوت: هر دو مدهوش بازگشتند نزدیک قوم و خاموش بنشستند.
اسب در تک افکندم چون مدهوشی و دل شده ای، شکر خادم چون مدهوشی بیامد تا هارون را برداشتند و آواز دادند که زنده است.
– مدهوش گشتن: از هوش رفتن.
– || مبهوت شدن، حیرت زده و حیران گشتن : رسول را آوردند و بگذرانیدند بر این تکلف های عظیم و چیزی دید که در عمر خود ندیده بود و متحیر گشت و مدهوش گشت.
– مدهوش ماندن: مدهوش شدن، حیران و دهشت زده ماندن: رومیان چون چنان دیدندمدهوش و متحیر بماندند.
– مدهوش آمدن: از هوش رفتن. بی خود شدن.
– مدهوش افتادن: مدهوش شدن، بیهوش شدن.
– مدهوش درافتادن: مدهوش شدن، از هوش رفتن : هیچ نگفتم و مدهوش درافتادم چون به هوش بازآمدم…
– مدهوش شدن: بی خود شدن. از خودبی خود شدن.
– || بیهوش شدن: چون نامه به دستش رسید مدهوش شد.
– || دهشت زده شدن. حیران شدن.
– مدهوش کردن: بیهوش کردن، مست و بی خویشتن کردن، از خود بدر کردن، بی اختیار کردن.
مطالب پیشنهادی
مدهش یعنی چه ?