حتما برای شما هم پیش آمده است کلمه « سنگلاخ » را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم ( سنگلاخ یعنی چه ?).

معنی سنگلاخ
معنی سنگلاخ

معنی سنگلاخ

مترادف و معادل واژه سنگلاخ:

  • ریگزار
  • ریگستان
  • سنگستان
  • زمین پرسنگ
اشتباه تایپی: sk’gho
آوا: /sanglAx/
نقش: اسم
متضاد سنگلاخ: شن زار
سنگلاخ به عربی:صخری
سنگلاخ به انگلیسی:craggy
rock-ribbed
rocky
rugged
stony
stony(place)
معنی سنگلاخ
معنی سنگلاخ در لغتنامه معین ?

(سَ ) (اِمر) زمینی که در آن سنگ فراوان باشد، سنگستان

معنی سنگلاخ در فرهنگ عمید ?

زمینی که در آن پاره سنگ و سنگ ریزه فراوان باشد، زمین پرسنگ، سنگستان

معنی سنگلاخ در لغتنامه دهخدا

سنگلاخ [ س َ ] ( اِ مرکب ) سنگستان که جا و مکان سنگ باشد چه لاخ به معنی مکان آمده است همچو دیولاخ که جا و مقام دیو را گویند، زمین سنگستان:

سنگلاخ [ س َ ] ( اِخ ) ( میرزا… ) از شعرا و عرفا و خوشنویسان عهد فتحعلی شاه و محمدشاه و ناصرالدین شاه بود. در شب جمعه 17 صفر 1294 هَ. ق. بسنی نزدیک به یک صد و ده سال در تبریز فوت کرد و در آنجا بخاک سپرده شد. میرزا سنگلاخ اصلاً خراسانی است و در خط نستعلیق استاد بود. در تمام عمر زن نگرفت و مسافرتهای بسیار کرد.

و بیش از بیست و پنج سال در ممالک عثمانی و مصر بسر برد. و خود را «آفتاب خراسان » می خواند و زمین و زمان را بنده خود و شعر خود می خواسته است. میرزای سنگلاخ کتابی بنام امتحان الفضلاء و تذکره خطاطان دارد که آنرا در دو جلد به چاپ رساند و مجموعه ای از رقمهای خود را در کتابی بنام ( درج جواهر ) جمع کرد و بسال 1282 هَ ق بچاپ سربی در مصر بطبع رسانده است. ( تلخیص از وفیات معاصر بقلم محمد قزوینی مجله یادگار سال پنجم شماره 1 و 2 ). و رجوع به دانشوران خراسان ص 268، فهرست سپهسالار ج 2 ص 2 و سبک شناسی ج 3 ص 395 شود.

|| خانه از سنگ کرده، || سنگ سخت ( آنندراج از لطائف اللغات ).

واژه سنگلاخ در اشعار فارسی

صحرای سنگروی و که سنگلاخ را
از سم آهوان و گوزنان شیار کرد فرالاوی

چو زآن بگذری سنگلاخ است و دشت
که آهو بر آن برنیارد گذشت فردوسی

بر سنگلاخ و دشت فرودآمدی خجل
اندر میان خاره و اندر میان خار فرخی

زمینی همه روی او سنگلاخ
بدیدن درشت و به پهنا فراخ عنصری

زمینی زراغنگ و راه درازش
همه سنگلاخ و همه شوره یکسر عسجدی

برون برد شه رخت از آن سنگلاخ
عمارتگهی دید و جایی فراخ نظامی

بچشمی کآمده بر سنگلاخش
شکوفه وار کرده شاخ شاخش نظامی

دلم را منزلی پیش است و واپس ماندگان از پس
که راهش سنگلاخ است و سم افکنده ست پالانی خاقانی

رهت سنگلاخ است خاقانیا
خرت سم فکنده ست و با رنج بار خاقانی

صبر در صحرای خشک سنگلاخ
احمقی باشد جهان حق فراخ مولوی

در میان سنگلاخ بی گیاه
روز تا شب بی نوا و بی پناه مولوی

چو بیرون شد از کاروان یک دو میل
به پیش آمدش سنگلاخی فهیل سعدی

مزن هر دم قدم در سنگلاخی
ز شاخی هر زمان منشین بشاخی جامی


من اندر نهان زین جهان فراخ
برآورده کردم یکی سنگلاخ ابوشکور

سنگلاخه در لغتنامه دهخدا

سنگلاخه [ س َ خ َ / خ ِ ] ( اِ مرکب ) انبوهی سنگها چه لاخ برای افاده معنی کثرت است ( از غیاث اللغات ) ( آنندراج ) سنگستان. سنگلاخ ( ناظم الاطباء ).

معنای لاخ در لغتنامه دهخدا

لاخ ( پسوند ) از ادات محل که به آخر کلماتی چون نمکلاخ: دیولاخ، سنگلاخ، اهرمن لاخ، رودلاخ، آتش لاخ، هندولاخ، کلوخ لاخ و غیره بپیوندد، جای، معدن، صاحب برهان گوید به معنی جای و مقام باشد لکن بدون ترکیب گفته نمیشود همچو سنگلاخ و دیولاخ ورودلاخ یعنی جای سنگ و جای دیو و جای رود. به معنی انبوه و بسیار نیز آمده است و به این معنی هم تنها گفته نمیشود و بغیر از این سه محل در جای دیگر استعمال نشده است.

صاحب آنندراج گوید به معنی جای باشد و این لفظ بی ترکیب گفته نمیشود مانند سنگلاخ… و دیولاخ، جای بسیار دیو و همچنین رودلاخ که در جاماسب نامه آمده و بر جایهای مهیب و محل خطر اطلاق میشود. امیرخسرو آتش لاخ نیز گفته… اهرمن لاخ نیز به معنی دیولاخ است – انتهی، کلوخ لاخ در مؤیدالفضلاء ذیل هامون به نقل از شعوری نیز آمده است.

این کلمه که در آخر برخی کلمات آید چون : رودلاخ و سنگلاخ و غیره شبیه لیک ترکان است در«قوم لیک » و «غیه لیک » و «داشلیک » و جز آن و در همین الفاظ بجای کاف در برخی لهجه های آذری لُق و لُخ نیز آرند. و در «پالیک » عین آذری کلمه آمده است و هم شاید «لاق » مزید مؤخر برخی کلمات ترکی همین لاخ باشد از قبیل باتلاق و جز آن :

چریده دیولاخ آکنده پهلو
به تن فربی میان چون موی لاغر عنصری

معنای لاخ در لغتنامه معین

(اِ) یک عدد از هر چیز باریک و دراز مثل مو، ترکه .
(اِ) سرزمین یا مکان انباشته از چیزی ناخوشایند، مثل سنگلاخ .

لاخ در فرهنگ عمید

دلالت بر وفور چیزی در جایی می کند: سنگلاخ، دیولاخ، اهرمن لاخ، نمک لاخ.
واحد شمارش چیز های باریک و دراز مثل مو، ترکه، و شاخۀ درخت: چند لاخ مو، چند لاخ هیزم.

مطالب پیشنهادی

سنگلاخ یعنی چه ?

به این پست امتیاز بدید...

خیلی ضعیف/ضعیف/متوسط/خوب/عالی

میانگین امتیازات :4.8 تعداد آرا: 311

هنوز کسی رای نداده...




طراحی سایت بیوگرافی شما
یکبار هزینه برای 5 سال
آدرس دلخواه شما با پسوند .ir