حتما برای شما هم پیش آمده است واژه « عدول » را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم ( عدول یعنی چه ?).

معنی عدول
معنی عدول

معنی عدول

مترادف و معادل واژه عدول:

  • اعراض
  • تغییر عقیده
  • انصراف
  • بازگشت
  • برگشت
  • اجحاف
  • تخطی
  • عادلان
  • صالحان
نقش: اسم
اشتباه تایپی: un,g
آوا: /~odul/
عدول ناپذیر:اعراض ناپذیر
عدول ورزیدن:منصرف شدن
عدول از شکایت:انصراف از شکایت کردن
عدول در فقه:عدول، یکی از اصطلاحات به‌کار رفته در علم منطق بوده
و به‌معنای قرار دادن حرف سلب به عنوان جزئی از اجزای قضیه است.
عدول به انگلیسی:departure
infraction
retraction
deviation
معنی عدول
معنی معدول در لغتنامه معین ?

(عُ ) [ ع ] =
۱ – (مص ل) بازگشتن، برگشتن از ر اه
۲ – (اِمص) بازگشت
( ~ ) [ ع ] (ص) جِ عادل=
۱ – عدل دهندگان
۲ – مردمان صالح برای شهادت در محضر قاضی یا حاکم

فرهنگ عمید

۱- روگرداندن، تخطی کردن
۲- [قدیمی] انحراف، خارج شدن
۳- (اسم ) [جمعِ عادل] = عادل
۴- [جمع عدل] = عدل

معنی عدول در لغتنامه دهخدا

عدول [ ع ُ ] ( ع مص ) میل کردن از کسی و برگشتن || بازگردیدن به سوی کسی || خمیدن راه و کج گردیدن || رجوع کردن از رای و عقیده، بازگشت : امیرالمؤمنین الطائع باﷲ در مهمات ملک از مشاورت او عدول می جست ( تاریخ بیهقی ص 276 ). از التزام اشارت دوستان که حکم جزم است چون چاره ندید عدول نتوانست.

|| بطور کلی عدول از رای در مورد مجتهدی گویند که از مسائل شرعی از رأی و نظر خود عدول کند و آن در موردی است که برخوردبه مدرک و دلائلی خلاف فتوی سابق برای او ظاهر شود.
– عدول دادن از رأی: کسی را از رأی و نظرش برگرداندن، رای او رازدن. او را از رأی خود منصرف کردن.
– عدول کردن: استنکاف کردن از رأی و نظر و تصمیم خود. اعراض کردن ازکاری که باید انجام دهند.
– || برگشتن و تخلف کردن.
– عدول کردن از: منحرف شدن از : و از واجب عدول نشاید کردن ( تفسیر ابوالفتوح ج 1 ص 272 ).

من آنم ار تو نه آنی که بودی اندر عهد
بدوستی که نکردم ز دوستیت عدول سعدی

– عدول کردن به: بازگشتن به. میل کردن به.

عدول [ ع ُ ] ( ع ص، اِ ) ج ِ عادل || ج ِ عَدل، مردم عادل. عادلان : تا در حضور جماعتی از اعیان و عدول و ثقات قصه حال از قبه تارکبه واز اول تا آخر بگویند.

بیار ساقی و همسایه گو، دو چشم بیند
که من دو گوش بیاکندم از کلام عدول سعدی

تنی چند از عدول … که ملازم مجلس او بودند زمین خدمت ببوسیدند ( گلستان ).

عدول [ ع َ ] ( ع ص ) گواه مقبول. مرد راست گو و بسیار عادل ( آنندراج ) :

پس فرستاد آن طرف یک دو رسول
حاذقان و کافیان بس عدول مولوی

عدول [ ع َ دَ ] ( اِخ ) نام مردی که کشتی بسیار نیکو می ساخت. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). عدولی.

مطالب پیشنهادی

به این پست امتیاز بدید...

خیلی ضعیف/ضعیف/متوسط/خوب/عالی

میانگین امتیازات :4.9 تعداد آرا: 235

هنوز کسی رای نداده...




طراحی سایت بیوگرافی شما
یکبار هزینه برای 5 سال
آدرس دلخواه شما با پسوند .ir